۱۶ مارس سال ۲۰۱۴ اوکراين شاهد تحولي مهم بود که اثرات آن نه تنها بر اين کشور بلکه بر ساختار قدرت در نظام بينالملل تاثيرگذار ميباشد. در اين روز مردم منطقه کريمه با برگزاري همهپرسي راي به جدايي از کريمه و پيوستن به سرزمين مادري خويش يعني روسيه دادند. کريمه از نظر تاريخي متعلق به روسيه بوده که در دهه ۱۹۵۰ به اوکراين واگذار گرديد اما ساکنان روس تبارند و حاکميت آن روس بوده است. يک سال از اين تحول مهم در حالي ميگذرد که بررسي تحولات اوکراين نشانگر دوراني بس حساس و البته متزلزل است که آيندهاي مبهم را پيشروي اين کشور قرار داده است.
اولا حاکميت جاري بر اوکراين به رياست جمهوري پروشنکو به رغم وعدههاي بسيار، نتوانسته بر مشکلات اقتصادي و سياسي اوکراين پيروز گردد. چنانکه اين کشور همچنان گرفتار بحرانهاي گستردهاي است که به جنگ داخلي منجر شده است.
اکنون اوکراين به دو بخش شرقي و غربي تقسيم گرديده که به اذعان نهادهاي بينالمللي هزاران قرباني بر جاي گذاشته است. يک جانبهگرايي پروشنکو به غرب موجب شده تا استراتژي بحران بر اين کشور حاکم باشد و به رغم امضاي توافق آتشبس ميان دولت کييف و مناطق شرقي، همچنان درگيريها ادامه دارد.
ثانيا اوکراين در طول يک سال اخير به محل مناقشه ميان روسيه و غرب مبدل شده است. اروپا و آمريکا که در صحنه جهاني درگيريهاي بسياري دارند و شکستهايي نيز از مسکو متحمل شدهاند بر آن بودهاند تا از مسئله اوکراين براي ضربه زدن به روسيه بهره گيرند. حمايتهاي اقتصادي و نظامياز کييف محور اين تحرکات بوده که زمينهساز استمرار بحران در اوکراين شده است.
تقابلها چنان بوده که حتي طرفين يکديگر را به استفاده از سلاح هستهاي تهديد کردهاند چنانکه پوتين رئيسجمهور روسيه اعلام کرد در صورت تحرک غرب عليه کريمه تسليحات هستهاي اين کشور آماده مقابله با تهديدات هستند. آمريکا نيز به بهانه مقابله با روسيه طرح استقرار نيروها و تسليحات در اروپاي شرقي را اجرا کرده و حتي خواستار توسعه فعاليت ناتو در قالب نيروهاي ويژه شده است. جالب توجه آنکه آمريکا حتي در اسپانيا و آلمان به تقويت نيروهايش پرداخته که نشانهاي از نظاميگري گسترده آمريکا است.
بسياري از ناظران سياسي بر اين عقيدهاند که آمريکا از بحران اوکراين براي حضور نظاميگستردهتر در اروپا و جلوگيري از تشکيل ارتش واحد اروپا بهرهبرداري ميکند. همچنين غرب با کشتار و آوارهسازي ساکنان شرق اوکراين سياست تغيير جمعيتي به نفع خود را اجرا ميکنند و به دنبال تحقق سياست زمين سوخته براي کاهش جايگاه روسيه در اين مناطق ميباشند.
به هر تقدير ميتوان گفت آنچه در اوکراين در طول يک سال گذشته روي داده برگرفته از رقابت روسيه و غرب بوده که حاصل آن ويران شدن اين کشور و قرباني گرديدن هزاران انسان بيگناه بوده در حالي که روند تحولات از استمرار اين روند در ماههاي آتي حکايت دارد چرا که روسيه و غرب هيچ کدام حاضر به عقبنشيني نبوده و هر کدام پيروزي بر ديگري را امري حيثيتي ميدانند.