محرم؛ اين ماه خون! بار دیگر از راه میرسد و با نسیم گرم کربلاییاش، قصه آلاله های سرخ را به گوش جان ميرساند. دوباره سکوت تاریخ را درهم ميشکند و بغض ناله را از تنگنای حنجرهها آزاد ميکند. بانگ چاووش کاروانش به گوش ميرسد و شیدائیان را دوباره به ميهمانی شور و حماسه فرا ميخواند و جان عشاق را از جام مصفا سرمست ميکند.
تاريخ گواهى مىدهد كه نبرد ميان خير و شر، تا دنيا دنياست، در جريان است و هميشه حسينيانِ روزگارند كه بايد عليه يزيديان برخيزند. محرم و عاشورا، در فكرها و انديشهها، در قلبها، رگها و خونها جارى است؛ در طلوعِ فجر، در حلولِ بهار و در وقت «ظهور» جارى است. زمان تا زمان است، از محرم خالى نخواهد شد و زمين تا زمين است، از كربلا و عاشورا تهى نخواهد گشت.
حسین جان! ای ساحل نجات، ای سوزندهترین نام، ای زیباترین جلوه خدا، ای مظلوم تاریخ، ای نالههای نیمه شب عاشورا و ای نام بلند! تویی که آبروی آب را، تشنه، به جان خریدی. تو، آتش خیمههای هر دلی. تو، خونابه سوزان هر چشمی. ای منظومه بلند آسمان و ای دیباچه تمام دنیا! مظلومیت تو، سرفصل مظلومیتهای تاریخ است و تشنگی تو، تا همیشه، آب را از شرم، آب میکند!
اي حسين فاطمه! ما بزمنشينان کوفي نيستيم. جانمان فدايت! پيشه ما عهدشکني و رسم ما بيوفايي نيست. ديدي با زائران بيتالله الحرام چه كردند؟ جرم آنها چه بود؟ چرا در حرم امن الهي كه بايد امنيت به معناي واقعي كلمه رعايت شود و حيات طيبه تفسير آن باشد و حجاج در امنيت جسماني و روحاني بسر برند؛ خونشان سنگفرش مراسم منا ميشود و توسط نالايقان حكام سعودي جان به جانآفرين تسليم مينمايند؟ مگرنه اين است كه حسين عزيز در ايام مناسك حج مكه را ترك نمود تا خوني در سرزمين امن الهي بر زمين جاري نشود تا همچنان بيتالله الحرام؛ حريم امن حجاج باشد و باقي بماند! امروز ما شكايت خود را از عقبه بوسفيانها و بوجهلهاي زمانه به خداوند عزوجل عرضه ميداريم و ميگوييم؛ از اين روزگار ظلماني خستهايم، و ايكاش حسين ميماند و عشقش را چون باران بر سرزمين کويري روحمان جاري ميكرد.
محرم ۱۴۳۷ فرا ميرسد. آن هم محرمي که در سال ۶۱ خاطره تلخ شهادت مصباحالهدي و سفينهالنجاه، سالار شهيدان حضرت حسين بنعلي(ع) را با خود دارد، در آن سال با اينکه جنگ در آن ماه حرام بود و گفته ميشد «محرمالحرام» آنان حرمت جان فرزند پيامبر خدا و علي و فاطمه(ع) و همراهان وي را پاس نداشته و ميهمان فرا خوانده مردم کوفه به دست والي کوفه «ابنزياد» و مردم به شهادت رسيد و شد «عاشوراي حسيني» که ميبايست، اين حادثه هولناک و فاجعه وحشتناک و خاطره دلخراش که بينظيرترين ضايعه تاريخ بشري است، هر روز و هر هفته و هر ماه و هر سال، تجزيه و تحليل شود و تبيين گردد و اضافه بر نقل و نقد اين حادثه، نتيجه آن را تذکر دهيم، تا عبرت همگان شود، حادثهآفرينان محکوم شوند و حماسهسازان مورد تقدير و تجليل قرار گيرند. و امروز نيز بايد حوادث تلخ و غمبار ايام حج واجب ۱۴۳۶را كه منجر به شهادت رسيدن بيش از۵۰۰۰ كشته و مجروح از حجاج ايراني، مصري، آفريقايي، تركيهاي و... گرديد را؛ هرساله بررسي، واكاوي و مورد تحليل و تبيين قرار داده و عدم كفايت آلسعود را به بيرحمانهترين شكل ممكن به نقد كشانده تا از اين رهگذر مديريت حرمين شريفين به تمام كشورهاي مسلمان واگذار گردد؛ و البته از مقام مهاجران اليالله نيز بايد تقدير و تجليل به عمل آورد تا اين مصيبت جانكاه هيچگاه بدست فراموشي سپرده نشود؛ همانگونه كه امام حسين(ع)، محرم، كربلا و عاشورا فرمواش شدني نيستند؛ چراكه خدا در متن هر دو حركت، كليد واژه رستگاري است و منشاء جاودانگي، و اين دو، بنمايه حيات طيبه تا الي الابد به شمار خواهند آمد.
به اذعان همه شيفتگان امام حسين(ع)؛ محرّم ماه آگاهي، ماه شکوفايي، ماه سوگواري و ماه عشق است. محرّم ماه آزادي و رهايي، ماه رشد و بالندگي، ماه جوشيدن و انديشيدن، و ماه فاني شدن و به ابديت پيوستن است. محرّم مدرسه عشقي است که بايد در آن درس آموخت. محرابي است که بايد در آن به نماز عشق ايستاد و نردباني است که بايد از آن بالا رفت تا به لقاي حق شتافت.