بی شک برخی از خانوادههای امروز ایرانی با خانواده متعادلی که باید سنگ بنای یک جامعه سالم باشد، فاصله زیادی دارد. در گذشته بعضی سنتهای غلط مانند بی عدالتی و ستم در حق زنان به خانواده ایرانی آسیب میرساند و امروزه ، آموزههای مدرن مانند انکارتفاوتهای جنسیتی، درهم آمیختگی نقشها ، فردگرایی و اصالت لذتهای دنیایی ، سلامت و ثبات و حتی کیان خانواده ایرانی را به خطر انداخته و آسیبهای جدی اجتماعی به بارآورده است. این موضوع هنوز چنان که بایسته است ، دغدغه اصلی اندیشمندان و مسئولان جامعه نشده است و بیشتر طرحها و بودجههایی که به نام خانواده تصویب میشود، در عمل در حوزه مسائل زنان اجرا و هزینه میشود. در حالی که شرط لازم برای آسایش و سلامت زنان سلامت خانواده است و با تمرکز بر روی خانواده و تقویت آن کل جامعه پیشرفت خواهد کرد.ازاین رو، به آسیب شناسی این نهاد باید به طور جدی توجه کرد.
درفرهنگ و قانون ما مانند بسیاری از فرهنگها و کشورهای دیگردائماً بر اهمیت و جایگاه والای خانواده تأکید میشود ؛ اما عملاً برای تقویت و کارآمدی نهاد خانواده اقدامی صورت نمیگیرد. در همه دولتها بعد از انقلاب تأکید براهمیت خانواده شده است ، و در بودجههاي سالانه نيز توجه ویژهای به مسئله خانواده داشتهاند، اما هيچگاه به طورجدي در اين خصوص موفق عمل ننمودهاند! وهميشه در مرکز پژوهشهای مجلس مقرر ميشود ردیفهایی در بودجه که به مسئله خانواده اختصاص دارد ، مشخص شود تا بتوان نسبت به تقویت مالی نهاد خانواده در بودجه اقدامی کرد؛ اما متاسفانه تاكنون نتيجه مثبتي از اين همه اهتمام به دست نيآمده است و حتي با وجود تأکید در برنامههاي سوم و چهارم و پنجم توسعه ، هیچ برنامه مشخصی برای تحکیم خانواده طراحي و در نظر گرفته نشده است ! چرا ؟ اين همه قصور براي چي؟ مسئول اين عدم مديريت برعهده كيست ؟ دولت؟ مجلس شوراي اسلامي؟ يا هر دو؟ چرا امروز كسي پاسخگوي شكاف نسلها نيست؟ چرا كسي به فكر اوضاع نا بسامان فكري و روحي جوانان دختر و پسراين مرز و بوم نيست؟ دشمن ازهمين روزنه وارد ميشود كه بايد اين حقيقت تلخ را بيان نمود كه وارد شده است ؛ و متاسفانه ما هنوز خوابيم! دلسوزانه ميگويم من چون پدرهستم درد دارم ، چون مي بينم درد دارم ، چون حس ميكنم درد دارم ؛اميدوارم علما، مراجع ، مسئولان و مديران عالي رتبه فرهنگي و آموزشي وارد صحنه عمل شده و در اين خصوص به وظايف شرعي و قانوني خود و بالاتر از همه تعهد اخلاقي خويش در برابر خدا و جامعه عمل كرده و فكري عاجل براي تحكيم خانواده نمايند؛ و باز اميدوارم دراين راه هيچ مسامحهاي صورت نگيرد و با عامليني كه درصدد آسيب رساندن به نهاد و بنيان خانواده هستند برخوردي قاطع ازخود نشان دهند تا صيانت خانواده درجامعه اسلامي خدشه دارنشود.
همه دلسوزان بايد به دنبال آسيب شناسي دراين خصوص باشند وخواب را برچشم خود حرام نمايند تا خانواده را ، جوان دختر و پسر را ، اجتماع و جامعه را از ورطه چنين هلاكتي نجات بخشند. من ميدانم اين مهم با همراهي همه آگاهان و انديشمندان و صاحب نظران قابل بررسي ، برنامه ريزي ، عملياتي و شدني است.
خدا و انسان کامل و خانواده در یک چارچوب واقع میشوند : (فی بیوت اذن الله ان ترفع و یذکراسمه) ؛ یعنی (جامعه بدون معنویت) یا (معنویت ضعیف شده) دارای خانواده مختل و بحران زده است مانند پایان تمدنهای بشری و تمدن امروز غربی . اما جامعه ایمانی موجب رشد و توسعه خانواده میشود. بنابراين ميتوان نتيجه گرفت كه ؛ سیر نزولی جوامع بشری ، با سیر نزول معنایی آغاز میشود تا آن جا كه سیر نزولی خانواده را رقم میزند. این سیر نزولی معنایی و ساختاری (خانواده) ، و (فرایندی تراکمی ، نزولی ، معنایی، ساختاری) را تشکیل میدهد که موجب (فروپاشی اجتماعی) و (نابودی تمدنها) میشود.
در فرهنگ الهی، خانواده به مثابه دژی استوار و نهاد مقدس، بیشترین مسئولیت را در رشد و تحول، تربیت و تعالی و سعادت وجود انسانی بر عهده دارد.خانواده کانونی است که در آن ارزشهای اخلاق، باورهای دینی و معیارهای اجتماعی از نسلی به نسل دیگر انتقال مییابد. به نظر میرسد علیرغم این که در عصر مدرن و در جوامع مدرن، تاثیر و کارکردهای خانواده کمتر از قبل شده اما هنوز هم یکی از مهمترین نهادهای اجتماعی است که در حیات شخصی و اجتماعی هرکس در هرجا و هر زمان نقش حیاتی دارد و میتواند داشته باشد. سالهاست که شياطين به دنبال فروپاشی خانواده هستند همانطور كه به دنبال اضمحلال دین هستند و بايد هشيار باشيم هیچ یک محقق نگردد ، گرچه اعتبار آن در بسیاری از جوامع غربی افزون شده است.
با این وجود در ایران کتابهایی هم در باره جامعه شناسی خانواده منتشر شده ، اما به نظر میرسد فعالیت محققین اجتماعی در این زمینه آن گونه که باید نیست و بررسی آثار مثبت و منفی خانواده درجامعه پذیرای ما و انحرافات اجتماعی از امور فراموش شده میباشد.