حادثه تلخ سقوط هواپیمای «آسمان» و جان باختن تعدادی از هموطنانمان در این حادثه اگرچه بار دیگر مردم ایران را در غم و اندوه فرو برد اما فضا را برای برخی از رسانهها فراهم کرد تا بار دیگر اهداف حزبی خود را در میان گرفتاریهای مردم جست وجو کنند بیآنکه در پی معرفی مقصر اصلی ماجرا باشند.
در حالیکه این رسانهها باید منتقد عملکرد دولتمردان و علیالخصوص وزیر راه و شهرسازی درباره سقوط هواپیما باشند، در دفاع از وزیر سعی دارند، با مغلطه صورت مساله را پاک کنند.
این روزنامهها با زیر سوال بردن سیاست ایران بخصوص سیاست خارجی ایران در منطقه تاکید دارند که سیاست خارجی که بر اساس آن منافع ملی غیرقابل تعریف است و کمترین توجهی به گفت وگو و پذیرش قواعد بینالمللی ندارد و در عمل سیاست «دیوارکشی به دور کشور» در ایران حرف اول میزند.
از سوی دیگر یکی از مطالبی که اینگونه رسانهها به آن پرداخته بودند انتقادات از واردات هواپیما بود که به عنوان یک دستاورد پسا برجامی از سوی دولت معرفی شده بود.
این رسانهها با طرح اینکه حملات منتقدین به خرید هواپیماهای جدید و اینکه این امر را اولویت کشور نمیدانستند باعث جلوگیری از این اقدام شد حالا حوادث اینچنینی نشان میدهد که چقدر آنان اشتباه میکردند.
اما دیگر مردم فریب این گونه فضا سازیها را نمیخورند. اکنون قریب به ۵ سال از آغاز به کار «عباس آخوندی» در وزارت راه و شهرسازی دولت روحانی سپری شده است و او از تمام محدودیتها و مشکلات کشور در زمینه حمل و نقل خبر داشته است. بنابراین لازم است که ایشان درخصوص کارنامه خود در حوزه حمل و نقل به افکار عمومی پاسخگو باشد.
حرف اصلی منتقدان چه بود؟
یادمان باشد که منتقدان برجامی هرگز مخالف تقویت زیرساختهای صنعت هوایی کشور و نوسازی ناوگان این حوزه کار نبودند بلکه عنوان میکردند که آنچه که این اقدام وزارت راه دولت یازدهم را زیر سوال میبرد، سرازیر کردن هزینه بسیار زیاد به جایی است که مخاطبان محدود و خاصی دارد.
چرا که عموم مردم کشور از حمل و نقل جادهای و ریلی برای جابجایی و حمل کالا استفاده میکنند و با توجه به حجم بالای ترددها و در عین حال کمبود اساسی زیرساخت و آمار بالای سوانح در این بخشها، ضرورت ایجاب میکرد وزارت راه ابتدا به این بخشها توجه میکرد.
از سوی دیگر همه به یاد داریم که وقتی ۲ فروند هواپیما به ایران آمد، برخی از مقامات دولتی و طرفدارانشان بخصوص اصلاحطلبان به جشن و پایکوبی پرداختند و آن را دستاورد برجام نامید بنابراین رفتار این رفتار تحقیرآمیز، اعتراض منتقدان دولت را در پی داشت نه خرید هواپیما. حرف منتقدان این بود که چرا وقتی طرف مقابل از انجام تعهدات خود سرپیچی کرده و میخواهد با تحویل تعداد محدودی هواپیما، این اقدام را برابر با اجرای کامل تعهدات جا بزند، شما با آنها همراهی کرده و راه را برای مطالبهگری از طرف مقابل میبندید؟!
دولتمردان اعلام کردند که به ازای محدودیت گسترده در صنعت هستهای کشورمان، تمامی تحریمها، من جمله تحریم هواپیمایی و قطعات هواپیمایی لغو شود، نه اینکه با ارسال تعداد محدودی هواپیما سر و ته قضیه هم آورده شود و ادعا شود که تعهدات کامل شد! این نقطه اعتراض منتقدان بود نه نوسازی ناوگان.
آیا حرفهای ترامپ را فراموش کردهاید
در عین حال نباید از نظر دور داشت آنچه مانع از فروش هواپیما به ایران شد نه نظرات منتقدان بلکه تحریمهایی بسیاری بود که دولتمردان امریکایی و ترامپ بلافاصله بعد از تصویب برجام آنها را دنبال کردند و مانع ازفروش هواپیما به ایران شدند. طبق ماده ۲۲ برجام و پیوستهای۲و۵ برجام توافق شد که تحریم فروش هواپیما و قطعات آن از اولین روز اجرای توافق-دی ماه ۹۴- لغو شود.
بر همین اساس آمریکا موظف بود تا شرایط فروش هواپیمای مسافربری به ایران را فراهم کرده و از هر اقدامی که شائبه سنگاندازی در مسیر لغو تحریم هواپیما در آن باشد، پرهیز کند. اما آمریکا هیچگاه به این تعهد عمل نکرد. از جمله اینکه مجلس نمایندگان آمریکا- در تیرماه ۹۵ و در یکسالگی برجام- با ۲۳۹ رای موافق در مقابل ۱۸۵ رای مخالف لایحه منع فروش هواپیماهای «بوئینگ» را به ایران تصویب کرد.
از سوی دیگر قرار بود با اجرائی شدن برجام، صدها میلیارد دلار از داراییهای کشورمان که بلوکه شده است، آزاد شود، تمامی تحریمها آنگونه که آقای رئیس جمهور به صراحت اعلام کرده بود، لغو شود، فروش هواپیما و قطعات آن از تحریم خارج شود، در این صورت ایران میتوانست از کشورهای دیگری هواپیما بخرد اما آیا چنین شد.
آیا حوزههای دیگری در حمل و نقل وجود ندارد؟
در عین حال با تمام کاستیها در حوزه حمل و نقل هوایی آیا واقعا ما در دیگر امور حمل و نقلی که ربط چندانی به تحریمها ندارند نیز کارآمد هستیم؟
اما مدعیان امروز، آمار کشتههای بیشمار در جادهها را ندیدهاند؟ آیا نمیءدانند که تلفات جادهای دومین عامل اصلی در مرگ و میر ایران شناخته میشود؟ براساس آخرین آماری که منتشر شده است، در ۸ ماه نخست سال جاری یعنی از ابتدای فروردین تا انتهای آبان، نزدیک به ۱۱ هزار ۶۰۰ نفر در جادههای کشور براثر حوادث رانندگی جان خود را از دست دادند و این بدان معناست که بطور متوسط در این مدت، هر ماه ۱۴۵۰ نفر از هموطنانمان اسیر دام مرگ شدند و خودرو وسیله گرفتن جانشان شد.
این تعداد برابر چند هواپیما است؟
اگر این میزان مرگ و میر ناشی از حوادث جادهای را بر تعداد روزهای ماه تقسیم کنیم مشخص میشود که روزانه بیش از ۴۸ نفر و به طور میانگین هر نیم ساعت یک نفر در جادههای کشور جان خود را از دست میدهد. از سوی دیگر علاوه بر مرگ و میر ناشی از تصادفات
روزانه نزدیک به ۱۰۰۰ نفر براثر تصادف وسوانح جادهای به جمعیت مصدومین و معلولین اضافه میشود که سهم هر ساعت از آن بیش از ۴۱ نفر است.
آیا وزیر در این مورد هم نمیتواند اقدامی انجام دهد؟ آیا در مورد وضعیت جادهها، بیمبالاتیها در حمل و نقل ریلی و جادهای و ... باز هم به تحریمها بر میگردد؟
جولان حوادث جادهای، ریلی، دریایی در دوران مسئولیت آخوندی را چه ربطی به انتقاد از برجام و عدم اجرای صحیح آن دارد؟
آخوندی نه تنها در مورد سقوط هواپیمای تهران – یاسوج؛ یک عذرخواهی ساده هم نکرد بلکه پیشتر نیز شاهد سکوت وی در حادثه سانچی ، سقوط هواپیمای مسافربری تهران طبس در منطقه مسکونی، حادثه «ایستگاه هفت خوان» ریلی نیز همین رویه را پیش گرفت و هیچ دلیل قابل توجهی به مردم ارائه نکرد.
استیضاح وزیر
در همین حال غلامرضا تاجگردون از درخواست برخی از نمایندگان برای استیضاح وزیر راه و شهرسازی خبر داد.
وی در این باره نوشت: متن استیضاح وزیر راه و شهرسازی تقدیم هیئت رئیسه شد.
همچنین صدیف بدری سخنگوی کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی از استیضاح وزیر راه در پنج محور از جمله سوءمدیریت در سوانح ریلی و هوایی، بحران برف و... خبرداد.
وی افزود: سانحه هوایی یاسوج از جمله دلایلی بود که استیضاح وزیر راه و شهرسازی را کلید زده است. سخنگوی کمیسیون عمران تصریح کرد: خودداری از ارائه توضیحات کافی به مردم و نمایندگان در خصوص حوادث و نحوه مدیریت آن و همچنین بیتوجهی به تعهداتی که وزیر در هنگام اخذ رأی مطرح کرده بود، از علل استیضاح است.
سخنگوی کمیسیون عمران مجلس با بیان اینکه بخشی از تعهدات وزیر راه در خصوص ناوگان حملونقل عمومی هنوز به اجرا درنیامده است، ادامه داد: هفته آینده موضوع استیضاح را در مجلس بررسی خواهیم کرد.
سخنگوی کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی با ابراز تأسف از سقوط هواپیما در مسیر تهران - یاسوج متذکر شد: بررسیها نشان میدهد عمر این هواپیما ۲۵ سال بوده است.
به گفته بدری بخشی از مشکلات بحرانی به وجود آمده در سوانح ریلی، برف و سوانح هوایی به سوءمدیریتها مرتبط است و هر چند مشکل زیرساخت داریم اما نباید از تأثیر سوءمدیریتها در بروز و ظهور این حوادث چشم پوشید.
نماینده مردم اردبیل، نیر، نمین و سرعین در مجلس با بیان اینکه در همین سانحه هوایی یاسوج چنان که سایر پروازها در شرایط بد جوی لغو میشد، باید این پرواز نیز لغو میشد و هر چند دلخوری ۶۰ مسافر را به دنبال داشت اما جانشان به خطر نمیافتاد.
وی تأکید کرد: در حادثه قطار نیز نباید سوءمدیریتها به شکلی بود که یک اپراتور بتواند مجوز صادر کند و در بارش اخیر برف نیز شاهد برخی سوءمدیریتها در وضعیت بحرانی بودیم.
عمر ناوگان هوایی کشور بیش از میانگین جهانی است
بدری همچنین به ضرورت نوسازی ناوگان هوایی کشور تاکید کرد و افزود: عمر مفید ناوگان هوایی کشور ۲۲ الی ۲۳ سال محاسبه شده و این در حالی است که در دنیا عمر مفید حدود ۱۰ سال است.
وی ادامه داد: به دلیل کمبود هواپیما، بیش از حد نیز از امکانات موجود استفاده میشود و این موضوع خود فرسودگی ناوگان را به دنبال دارد.
از سوی دیگر غلامرضا تاجگردون در بخشی دیگر افزود: جمعی از نمایندگان در نامهای به آقای روحانی با اشاره به تقدیم طرح استیضاح وزرای کار و رفاه خواستار استعفای این وزرا پیش از بررسی استیضاح شدند.
وی افزود: نمایندگان در نامه به آقای روحانی عنوان کردند که بیانگیزگی، سستی و رخوت در مواجهه با مشکلات و بحرانها و کم دقتی در اولویتبندی و همچنین بحرانهای اخیر در امور اجرایی و مدیریتی همچون بحرانهای حمل و نقل، عدم موفقیت در کاهش حداقلی مشکلات جوی و سیاسی کاری بیش از حد در اداره امور سازمانهایی که متولی بخشی از امور بنگاههای اقتصادی هستند ایجاب میکند آقایان آخوندی و ربیعی از کابینه خارج شوند و مدیران با انگیزهای جایگزین آنها شوند تا روح جدیدی در کابینه دمیده شود.
تاجگردون خاطرنشان کرد: جمعی از نمایندگان همچنین طرح استیضاح وزرای کار و رفاه را تقدیم هیات رییسه مجلس کردند.
به گفته وی، عدم توانایی در مواجهه با بحرانهای موجود در سیستم حمل و نقل کشور، عدم نظارت بر سیستم ناوگان هوایی و ریلی و بروز مشکلات، عدم اجرای برنامههای ارائه شده به مجلس در نوسازی ناوگان حمل و نقل عمومی، بیانگیزگی در اداره امور وزارتخانه ذیربط و عدم پاسخگویی مناسب به مردم و نمایندگان آنها از محورهای استیضاح وزیر راه است.
تاجگردون همچنین عدم توانایی در اداره امور بنگاههای وابسته به وزارت رفاه از قبیل شستا، هواپیمایی آسمان، کشتیرانی، عدم توجه به ساماندهی ساختار نیروی انسانی و مقابله با باندهای سیاسی و اقتصادی در بنگاههای وابسته و بالا رفتن بدهی بیش از حد در سازمانهای وابسته از قبیل تامین اجتماعی و بازنشستگی به سیستم بانکی و عدم نوسازی و نبود مدیریت مناسب در هواپیمایی آسمان را به عنوان محورهای استیضاح وزیر رفاه عنوان کرد.
به گفته وی، طرح استیضاح وزرای راه و رفاه تقدیم هیات رییسه مجلس شده و در صورتی که ربیعی و آخوندی استعفا ندهند این استیضاحها به جریان خواهد افتاد.
در نهایت
در نهایت باید گفت که این گروه از طرفداران سیاستهای برجامی و دولتمردان خود به تمامی مسائل ارائه شده واقف هستند.
اما از یک سو نمیخواهند به کدخدا بالاتر از گل بگویند و از سوی دیگر میخواهند توپ را از زمین وزیر و دولتمردان به زمین منتقدان بیندازند تا باز هم ناکارآمدیهای آنان را پنهان کنند.
از این رو باید این بار نمایندگان محکم برپاسخ سوالات خود پافشاری کنند و دلیل ناکارآمدیهای ایجاد شده در حوزه راه و بروز حوادث متعدد در آن را جویا شوند. نمایندگان با استیضاح آخوندی در حقیقت پیام مردم را به گوش دولت میرسانند این درحالی است که افکار عمومی بارها از آخوندی خواسته که برای تسلای خاطر بازماندگان این سوانح قبل از استیضاح استعفا دهد تا با این کار آسیبهای این حوزه بیشتر بررسی شود و افراد کارآمدتری مدیریت این حوزه را در دست گیرند.