هنوز یادمان نرفته که بنگاه دروغپراکن بی.بی.سی چطور یکشبه در حوالی انتخابات ۸۸ تاسیس شد و مرتب با افرادی از دل کشور ارتباط گرفته و سعی در توهم ایجاد تقلب در انتخابات را در افکار عمومی مردم داشت، یادمان مانده چطور چند روز قبل از تقلب مصاحبهای از دختر آیتالله هاشمیرفسنجانی و همسر او را پخش کرد که معتقد بودند تقلب میشود و باید مردم به خیابان بیایند!! حالا این رسانه که خود نقش عظیمی در تحریک مردم و ایجاد فتنه ۸۸ داشته، بعد از یک دوره اقرار به تقلب نشدن در انتخابات ۸۸ و تحلیل اینکه موضعگیریهایشان در آن زمان هیجانی بوده و هیچ تقلبی صورت نگرفته است!!! دوباره سعی در احیای جایگاه قبلی یعنی تحریک افکار عمومی دارد و تلاش دارد تا جسد مومیایی فتنه ۸۸ را با پخش مستندی سراسر متوهمانه احیا کند!!
اعتراف به اشتباه ۶ سال بعد از فتنه
یادمان میآید که شش سال بعد از فتنه ۸۸ در سایت بی.بی.سی فارسی مقالهای منتشر شد که یکی از نکات مهمی که از آن به چشم میآمد، اعتراف به رأی اکثریت مردم ایران به رئیسجمهور منتخب است. بی.بی.سی، شش سال زمان نیاز داشت تا با این مقاله، ادعای اولیه خود را زیرسؤال ببرد. ادعایی که مبنای شورش و آشوب و تعرض به مال و جان مردم تهران در چندماه شده بود. در این نوشته، به صراحت اعتراف شده است که «بسیاری از رأیدهندگان رأی خود را به نفع "کاندید برنده" به صندوق انداختند».
مقالهنویس سایت انگلیسی بی.بی.سی فارسی تأکید میکند: «خوب یا بد، کاندید برنده در میان اقشار فرودست جامعه و حتی بخشی از مرفهان حامیان فراوان داشت.» البته وی در ادامه بدون ارائه هیچ دلیل، انتخاب احمدینژاد را ناعادلانه میخواند: «در نتیجه [این بخش از مردم] انگیزه جدی یا دلیل بسندهای برای اعتراض به "وضع ناعادلانه" انتخاب او نمیدیدند.»
آن زمان بی.بی.سی شش سال بود که با هدف به چالش کشیدن آزادی انتخابات در ایران، بر تنور تقلب دمیده بود!! اما...
توهم ایجاد فتنه ۹۸
اما انگار این اعتراف آنطور که باید و شاید در اذهان عمومی و این رسانه سلطنتی انگلستان که برای پخش عروسی نوه ملکه!!! بیشتر از نادیده گرفتن حقوق بشر در یمن و سعودی وقت میگذارد نمانده و یک فراموشی خودخواسته گرفته تا بتواند توهم ایجاد فتنه ۹۸ را با احیای جسد مومیایی ۸۸ در سر پرورانده و مستند جدید را منتشر کند. او با این مقدمه که «با گذشت چهار سال از انتخابات بحثبرانگیز ریاست جمهوری سال ۸۸ در ایران، کماکان نقاط مبهم فراوانی در مورد پشت پرده این انتخابات وجود دارد.» مستندی به نام "بیست و چندم خرداد..." را از تهیهکننده معلومالحال منتشر کرده است.
"بیست و چندم خرداد..." روایت شش نفر از کسانی است که به گونهای با انتخابات درگیر بودهاند. دو تن از نزدیکان میرحسین موسوی، دو تن از نزدیکان مهدی کروبی، خبرنگاری که روز انتخابات و شب شمارش در وزارت کشور بوده و همچنین یک مستندساز که حوادث خیابان را تصویر کرده. راویان این فیلم ابعاد تازهای از پشت پرده حوادث آن روزها را بازگو میکنند اما نکته مهم این است که همگی خارج از ایران هستند و ارتباط با رسانههای معلومالحال را قبل از ایجاد فتنه انکار نکردهاند!! راویان حرفهایی را نقل میکنند که شاید بتواند نسل دهه ۸۰ جامعه را تحریک کند اما قاعدتا برای آنهایی که یادشان است چه شده بسیار یکطرفه و مهندسی شده است!! از اعلام تمام شدن تعرفه انتخابات ۸۸ در ساعت ۱۱ صبح برای شهرستانها!! که با توجه به رای بیشتر احمدینژاد در شهرستان باید حجم رایهای او را کم کرده باشد تا بیان جملاتی خنده دار مانند اینکه« صبح روز بعد از انتخابات مردم در حال رفتن سر کارشان بودند و گارد ویژه به مردم حمله کرد و آنها را زد» انگار گارد ویژه خودش میخواسته آشوب به پا کند!!! اما با چه هدفی؟!
تطهیر اعلام برنده شدن از میرحسین وسط انتخابات!
یکی از نکات مبهم و خندهدار که قابل کتمان نبوده و بیشک همین قابل کتمان نبودن این ماجرا باعث شد که کنفرانس خبری ۷ بعدازظهر روز انتخابات میرحسین از مستند حذف نشود است آن زمان که او خود را برنده نهایی انتخابات مینامد و مدعی است که به او خبر دادند برنده است. این ماجرا از سوی مستندساز طبیعی و حق میرحسین جلوه داده میشود در حالی که اینکه انتخابات چند ساعت بعد از اتمام، رئیسجمهور را معرفی کند شبههناک است!! در مستند میگویند قبل از اعلام رای افرادی به احمدینژاد تبریک گفتند اما واقعیت و مستندات نشان میدهد که قبل از اتمام انتخابات کسانی به مسیرحسین تبریک میگویند!!
مستنداتی که ارائه نمیشود
مستند بر این پایه میگردد که برخی حقایق هنوز هم عنوان نشده و این را پسر کروبی میگوید و یکی از اعتراضاتش این است که پدرش در انتخابات قبلی در لرستان ۴۰۰ هراز رای داشته و در این دوره ۴۰ هزار رای دارد، چیزی که برای هر فردی که تاریخ انتخابات ایران را به خاطر آورد نکته عجیبی نیست همانطور که هاشمیرفسنجانی در دورهای محبوب بود و با اکثریت آرا رئیسجمهور شد اما در دورهای حتی رای حضور در مجلس را نتوانست کسب کند یا به عنوان نفر آخر کسب کرد که انصراف داد!
اما از همه اینها گذشته غیر از وزیر کشور وقت، بارها و بارها واسطهها از ستاد و خود آقایان کاندیدا میخواهند مستندات تقلب ارائه دهند که هیچکدام حتی یک برگه ارائه نمیدهند!! حتی افرادی مانند علی ربیعی که نامش در این مستند به عنوان نماینده کاندیدای معترض آمده در جلسه همراه با نمایندگان دیگر کاندیدای معترض چون آخوندی و... محرمانه با رهبری دیدار کرده و صراحتا اعلام میدارند که میپذیرند تقلب نشده است و بحث تدلیس را مطرح میکنند!! فیلم این واقعه اخیرا منتشر شده است. چیزی که در مستند از ذکر آن صرفنظر شده تا کارگردان بتواند ماهی خود را از آبی که قصد گلآلود کردنش را دارد بگیرد.
درباره کارگردان
اما به جز این افراد که معلومالحالیشان مشخص است کارگردان نیز ید طولایی در ضدیت با حکومت دارد. پناه فرهادبهمن، در سال ۱۳۷۳ به عنوان خبرنگار نوجوان روزنامه "آفتابگردان" وارد کار روزنامهنگاری شد. او در دانشکده خبر به تحصیل روزنامهنگاری پرداخت و در کنار آن تجربیات متنوعی را در فضای حرفهای این کار کسب کرد. نظیر همکاری با گروه کودک در صداوسیما و حضور در روزنامههایی مثل شرق، نوروز، جامجم، وقایعاتفاقیه و دست آخر، عضویت در تحریریه روزنامه "اعتماد ملی". او از تیرماه ۱۳۸۷ یکسال قبل از انتخابات به بی.بی.سی فارسی پیوست و در حال حاضر تهیهکننده ارشد و از دبیران تحریریه خبر تلویزیون ملکه است.
در نهایت این مستند جز جوسازی و تلاش برای احیای مردهای که دیگر جان ندارد و نادیده گرفتن حقایق واقعی چیزی برای ارائه به مخاطبی که مطالعه میکند ندارد.
مخاطبی که سنش به آن دوران قد میدهد میداند که دقیقا توهم تقلب از چه زمانی وسعت گرفت، دیده است که بارها و بارها در اذهان عمومی عنوان میشود که معترضان از مسیر قانونی حقشان را پیگیری کنند و مستندات را ارائه دهند، مخاطبی که مطالعه میکند، احساسی نیست و میفهمد که چطور به او گفتند در انتخابات ۹۲ که با همان ترکیب برگزاری انتخابات صورت گرفت تقلب نشده! چون روحانی رای آورده و برایش سوال پیش میآید که چرا نماینده معترضان سال ۸۸ در جلسه با رهبری صراحتا میگویند تقلب نشده است، علی ربیعی و عباس آخوندی دو نمایندهای هستند که در آن جلسه حضور داشتند و باقی نفرات نیز بر این امر صحه میگذارند، ضمن آنکه اگر بپذیریم تقلب شده است باید این نکته را نیز باور کنیم که مستنداتی برای تقلب وجود دارد اما این مستندات هیچ وقت در هیچ جلسهای ارائه نشده و حتی محمدرضا خاتمی در جلسه دادگاه اخیرشان هم مستندی جز نقل قولها! نداشت.
در نهایت این مستندات و امثال آن چون بر پایه احساس بنا شده است محکوم به شکست بوده و نمیتواند افراد باسواد و دارای فکر را قانع کند و مخاطبش نوجوانهایی است که هیجانی هستند و آن زمان کودک بودند.
نویسنده: سوشیانت آسمانی