چند وقتی است که اکثر بلاگرها و کاربران اینستاگرام فارسی در اعتراض به ویدیویی که آیسان اسلامی (بلاگر ایرانی ساکن آمریکا) چند روز پیش از خود منتشر کرده بود، بیانیه‌هایی صادر کرده‌اند و نسبت به حرف‌هایی که در این ویدیو زده شده موضع گرفته‌اند.
ماجرا از آنجا شروع شد که آیسان اسلامی بلاگر آمریکانشینی که بیش از 10 میلیون دنبال کننده در اینستاگرام دارد، نسبت به انتشار ویدیویی از یک بلاگر دوبی‌نشین صحبت‌هایی به زبان آورد که بعداً با واکنش دنبال کننده‌هایش روبرو شد. ظاهرا ویدیویی که از یک خانم به دست آیسان اسلامی رسیده بود حکایت از تجارت جنسی برخی از دختران ایرانی در کشورهای عربی خصوصا در امارات داشت. آیسان اسلامی در واکنش به صحبت‌های یکی از این افراد گفته بود که «اگر شما خواهر من بودی قطعاً سرت را می‌بریدم»
همین یک جمله آنچنان واکنشی از سوی طرفداران او داشت که اسلامی بلافاصله پس از وایرال شدن این قضیه در شبکه‌های اجتماعی، با انتشار ویدیویی دیگر به سرعت حرف خود را پس گرفت و اعلام کرد که این صحبت‌ها را در حالت عادی نگفته است. برخی از کاربران پا را فراتر گذاشتند و با ایجاد کمپینی در فضای مجازی به دلیل توهین اسلامی به دختر ایرانی و اشاعه تفکرات متحجرانه، خواستار دیپورت او از آمریکا شدند.
سوال اینجاست؛ جمله ای که آیسان اسلامی در قبال تن‌فروشی برخی دختران ایرانی در دوبی و برخی کشورهای عربی به زبان آورده واقعاً درست است یا نه؟ اصلاً مطرح کردن چنین مسئله‌ای از سوی یک فرد آیا می‌تواند به کل جامعه تعمیم داده شود یا نه؟
با جستجوی ساده‌ای در شبکه‌های اجتماعی و حتی خواندن برخی روزنامه‌ها و جراید و شبکه‌های ماهواره‌ای پر واضح است که برخی از باندهای قاچاق انسان و مخصوصا دختران ایرانی به کشورهای عربی، در قبال اعطای برخی تمهیدات رفاهی و مقداری پول، دختران ایرانی را وادار به اعمالی می‌کنند که در نهایت به تن فروشی منجر می‌شود.
این قضیه معطوف به امروز و دیروز نیست و سال‌هاست زنگ خطر قاچاق دختران ایران به کشورهای همجوار به صدا درآمده و روز به روز بیشتر می‌شود. چند سال پیش مستند فقر و فحشا از سوی مسعود ده‌نمکی ساخته شد که محتوای آن همین مسئله بود.
سریال شریک جرم نیز که در شبکه نمایش خانگی با بازی سارا بهرام همراه بود به این موضوع پرداخته بود. و البته تاکنون چنیدن باند قاچاق دختران نیز از سوی نیروهای پلیس و نیروهای امنیتی شناسایی و نابود شده است.
برخی در شبکه‌های اجتماعی بلافاصله پس از شنیدن آن صحبت‌ها از آیسان اسلامی نسبت به این قضیه اعتراض کردند و اعتقاد داشتند که صحبت‌های مطرح شده مصداق بارز ضد زن و اعمالی داعش مآبانه است و مطرح کردن آن می تواند باعث ترویج چنین دیدگاهی در کل جامعه شود. عده‌ای بلافاصله کمپینی راه انداختند با عنوان «آنفالو آیسان اسلامی» و حکم صادر کردند که همگی باید صفحه او را به نشانه اعتراض ترک کنند. اما در نهایت پس از یک هفته از شروع این ماجرا تنها چیزی حدود چهارصد هزار نفر صفحه او را آنفالو کردند. این تعداد از ده میلیون نفر قطعاً پیام خاصی دارد.
ایرانی جماعت در دنیا به غیرت و تعصب مشهور است و هر ایرانی را به وطن دوستی و ناموس داری می‌شناسند. با کمی تأمل در ماجرای اتفاق افتاده آیا هر ایرانی با دیدن ویدیوهایی که خانم مذکور دوبی نشین در صفحه اینستاگرامش به اشتراک گذاشته خونش به جوش نمی‌آید؟
فارغ از شخصیت و محتوایی که اسلامی در صفحه اینستاگرامش به اشتراک می‌گذارد، باید به هر ایرانی حق داد که با دیدن آن ویدیوها به دلیل آنچه که ایرانی جماعت آن را غیرت می‌نامد، تاب نیاورد و از شدت عصبانیت کلامی را به زبان بیاورد که باعث واکنش برخی شود هر چند در اصل واکنش نمی‌توان ایرادی وارد کرد!
اسلامی کلامی را به زبان آورد که از لحاظ خشونت ناپسند است و قطعاً به زبان آوردنش آن هم در مقابل آن همه دنبال کننده درست نیست ولی نفس کار او درست است و در مقابل یک بی‌حیایی موضع گرفتن آن هم وقتی پای ایرانی جماعت وسط باشد، کار درستی است.
از چندین سال پیش باندهای قاچاق انسان از سادگی، یا ضعف مالی و همچنین طمع برخی از دختران ایرانی سوء استفاده کردند و با انتقال آنها به کشورهای حوزه خلیج فارس از آنها علاوه بر سوء استفاده مالی، سوء استفاده‌های جنسی کردند. برخی از این افراد که با تلاش اعضای این گروه‌ها فریب خورده بودند و احساس می‌کردند که انتقال آنها صرفاً برای کار تجاری و یا مدلینگ و عکاسی و این زمینه‌هاست، پس از باخبر شدن از نیت شوم این باندهای قاچاق انسان، دست به خودکشی زدند و حاضر نبودند که به خواسته‌های آنها تن بدهند.
همین چند سال پیش بود که محمدحسین مهدویان با تمرکز بر روی این موضوع اقدام به ساخت فیلم سینمایی لاتاری کرد. فیلمی که در زمان خودش با توجه به موضوع حساس و قابل بحث، سروصدای زیادی به پا کرد. مهدویان سعی کرد با ساخت این اثر نسبت به قاقاچاق دختران ایران به کشورهای عربی و خدشه دار شدن نام ناموس ایرانی هشدارهای جدی را بدهد ولی با گذشت بیش از پنج سال از ساخت این اثر هنوز شاهد هستیم که چنین باندهایی در حال فعالیت است.
در حال حاضر با گسترش فضای مجازی و میل بی نهایت برخی از جوانان به خوش گذرانی و سفر به کشورهای خارجی و همچنین دم دست بودن کشوری همچون امارات، برخی از دختران ایران فریبِ ظاهر کشوری همچون امارات و شهری همچون دوبی را می خورند و در قبال انجام دادن کارهای خارج از عرف و همچنین تن دادن به خواسته‌های شهروندان امارات، اقامت این کشور را برای خود می خرند.
هشدار جدی است؛ کسانی که در قبال رگ گردن ایرانی جماعت می‌ایستند و منع این کار را مقابله با فمنیسم و یا ضد زن بودن خطاب می‌کنند، باید بدانند که غیرت و حرمت ایرانی به همین سادگی به دست نیامده است. قطعا جمله‌ای که توسط آیسان اسلامی به زبان آمد قابل دفاع نیست ولی نفس کار یعنی مقابله با قاچاق دختران برای سوء استفاده جنسی به این نحو و تن دادن به هرکاری کاملا درست و به جا است.
کسانی که دم از فمنیسم و حقوق زن و آزادی می زنند و در فضای مجازی جیغ بنفش مقابله با زن ستیزی را سر می‌دهند باید به این باور برسند که تن فروشی و تجارت سکس در کشوری غریبه نه تنها آزادی نیست بلکه عین اسارت و رفتاری داعشی است نه مقابله با چنین پدیده‌ای.
ماجرا از آنجا شروع شد که آیسان اسلامی بلاگر آمریکانشینی که بیش از 10 میلیون دنبال کننده در اینستاگرام دارد، نسبت به انتشار ویدیویی از یک بلاگر دوبی‌نشین صحبت‌هایی به زبان آورد که بعداً با واکنش دنبال کننده‌هایش روبرو شد. ظاهرا ویدیویی که از یک خانم به دست آیسان اسلامی رسیده بود حکایت از تجارت جنسی برخی از دختران ایرانی در کشورهای عربی خصوصا در امارات داشت. آیسان اسلامی در واکنش به صحبت‌های یکی از این افراد گفته بود که «اگر شما خواهر من بودی قطعاً سرت را می‌بریدم»
همین یک جمله آنچنان واکنشی از سوی طرفداران او داشت که اسلامی بلافاصله پس از وایرال شدن این قضیه در شبکه‌های اجتماعی، با انتشار ویدیویی دیگر به سرعت حرف خود را پس گرفت و اعلام کرد که این صحبت‌ها را در حالت عادی نگفته است. برخی از کاربران پا را فراتر گذاشتند و با ایجاد کمپینی در فضای مجازی به دلیل توهین اسلامی به دختر ایرانی و اشاعه تفکرات متحجرانه، خواستار دیپورت او از آمریکا شدند.
سوال اینجاست؛ جمله ای که آیسان اسلامی در قبال تن‌فروشی برخی دختران ایرانی در دوبی و برخی کشورهای عربی به زبان آورده واقعاً درست است یا نه؟ اصلاً مطرح کردن چنین مسئله‌ای از سوی یک فرد آیا می‌تواند به کل جامعه تعمیم داده شود یا نه؟
با جستجوی ساده‌ای در شبکه‌های اجتماعی و حتی خواندن برخی روزنامه‌ها و جراید و شبکه‌های ماهواره‌ای پر واضح است که برخی از باندهای قاچاق انسان و مخصوصا دختران ایرانی به کشورهای عربی، در قبال اعطای برخی تمهیدات رفاهی و مقداری پول، دختران ایرانی را وادار به اعمالی می‌کنند که در نهایت به تن فروشی منجر می‌شود.
این قضیه معطوف به امروز و دیروز نیست و سال‌هاست زنگ خطر قاچاق دختران ایران به کشورهای همجوار به صدا درآمده و روز به روز بیشتر می‌شود. چند سال پیش مستند فقر و فحشا از سوی مسعود ده‌نمکی ساخته شد که محتوای آن همین مسئله بود.
سریال شریک جرم نیز که در شبکه نمایش خانگی با بازی سارا بهرام همراه بود به این موضوع پرداخته بود. و البته تاکنون چنیدن باند قاچاق دختران نیز از سوی نیروهای پلیس و نیروهای امنیتی شناسایی و نابود شده است.
برخی در شبکه‌های اجتماعی بلافاصله پس از شنیدن آن صحبت‌ها از آیسان اسلامی نسبت به این قضیه اعتراض کردند و اعتقاد داشتند که صحبت‌های مطرح شده مصداق بارز ضد زن و اعمالی داعش مآبانه است و مطرح کردن آن می تواند باعث ترویج چنین دیدگاهی در کل جامعه شود. عده‌ای بلافاصله کمپینی راه انداختند با عنوان «آنفالو آیسان اسلامی» و حکم صادر کردند که همگی باید صفحه او را به نشانه اعتراض ترک کنند. اما در نهایت پس از یک هفته از شروع این ماجرا تنها چیزی حدود چهارصد هزار نفر صفحه او را آنفالو کردند. این تعداد از ده میلیون نفر قطعاً پیام خاصی دارد.
ایرانی جماعت در دنیا به غیرت و تعصب مشهور است و هر ایرانی را به وطن دوستی و ناموس داری می‌شناسند. با کمی تأمل در ماجرای اتفاق افتاده آیا هر ایرانی با دیدن ویدیوهایی که خانم مذکور دوبی نشین در صفحه اینستاگرامش به اشتراک گذاشته خونش به جوش نمی‌آید؟
فارغ از شخصیت و محتوایی که اسلامی در صفحه اینستاگرامش به اشتراک می‌گذارد، باید به هر ایرانی حق داد که با دیدن آن ویدیوها به دلیل آنچه که ایرانی جماعت آن را غیرت می‌نامد، تاب نیاورد و از شدت عصبانیت کلامی را به زبان بیاورد که باعث واکنش برخی شود هر چند در اصل واکنش نمی‌توان ایرادی وارد کرد!
اسلامی کلامی را به زبان آورد که از لحاظ خشونت ناپسند است و قطعاً به زبان آوردنش آن هم در مقابل آن همه دنبال کننده درست نیست ولی نفس کار او درست است و در مقابل یک بی‌حیایی موضع گرفتن آن هم وقتی پای ایرانی جماعت وسط باشد، کار درستی است.
از چندین سال پیش باندهای قاچاق انسان از سادگی، یا ضعف مالی و همچنین طمع برخی از دختران ایرانی سوء استفاده کردند و با انتقال آنها به کشورهای حوزه خلیج فارس از آنها علاوه بر سوء استفاده مالی، سوء استفاده‌های جنسی کردند. برخی از این افراد که با تلاش اعضای این گروه‌ها فریب خورده بودند و احساس می‌کردند که انتقال آنها صرفاً برای کار تجاری و یا مدلینگ و عکاسی و این زمینه‌هاست، پس از باخبر شدن از نیت شوم این باندهای قاچاق انسان، دست به خودکشی زدند و حاضر نبودند که به خواسته‌های آنها تن بدهند.
همین چند سال پیش بود که محمدحسین مهدویان با تمرکز بر روی این موضوع اقدام به ساخت فیلم سینمایی لاتاری کرد. فیلمی که در زمان خودش با توجه به موضوع حساس و قابل بحث، سروصدای زیادی به پا کرد. مهدویان سعی کرد با ساخت این اثر نسبت به قاقاچاق دختران ایران به کشورهای عربی و خدشه دار شدن نام ناموس ایرانی هشدارهای جدی را بدهد ولی با گذشت بیش از پنج سال از ساخت این اثر هنوز شاهد هستیم که چنین باندهایی در حال فعالیت است.
در حال حاضر با گسترش فضای مجازی و میل بی نهایت برخی از جوانان به خوش گذرانی و سفر به کشورهای خارجی و همچنین دم دست بودن کشوری همچون امارات، برخی از دختران ایران فریبِ ظاهر کشوری همچون امارات و شهری همچون دوبی را می خورند و در قبال انجام دادن کارهای خارج از عرف و همچنین تن دادن به خواسته‌های شهروندان امارات، اقامت این کشور را برای خود می خرند.
هشدار جدی است؛ کسانی که در قبال رگ گردن ایرانی جماعت می‌ایستند و منع این کار را مقابله با فمنیسم و یا ضد زن بودن خطاب می‌کنند، باید بدانند که غیرت و حرمت ایرانی به همین سادگی به دست نیامده است. قطعا جمله‌ای که توسط آیسان اسلامی به زبان آمد قابل دفاع نیست ولی نفس کار یعنی مقابله با قاچاق دختران برای سوء استفاده جنسی به این نحو و تن دادن به هرکاری کاملا درست و به جا است.
کسانی که دم از فمنیسم و حقوق زن و آزادی می زنند و در فضای مجازی جیغ بنفش مقابله با زن ستیزی را سر می‌دهند باید به این باور برسند که تن فروشی و تجارت سکس در کشوری غریبه نه تنها آزادی نیست بلکه عین اسارت و رفتاری داعشی است نه مقابله با چنین پدیده‌ای.
علی کلانتری