سعید ابوطالب را همه با رئالیتی شوهایش می شناسند. «شبهای مافیا»، «رالی ایرانی»، ارتش سری، «ضد» و شام ایرانی!
این روزها سری جدید شام ایرانی از پلتفرم فیلیمو در حال پخش است. برنامهای که از همان ابتدای پخش فصل اول انتقادات فراوانی را در پی داشت و همه نسبت به کُپی بودن این برنامه با مجموعه بفرمایید شام که از شبکه من و تو پخش میشد، موضع گرفته بودند. با این حال فصل اول شام ایرانی کمابیش دیده شد و در زمان پخش نیز مخاطبان خاص خودش را داشت و کمتر کسی به نوع و نحوه ساخت آن دقت میکرد و بیشتر مخاطبان سعی میکردند از محتوای هر چقدر اندک برنامه نهایت استفاده را ببرند.
شام ایرانی به فصل دوم رسید. ظاهراً ابوطالب به عنوان خالق این برنامه قصد ندارد چند صباحی از برنامه سازی به دور باشد. احساس میشود که ابوطالب با ساخت چنین مجموعهای صرفا قصد داشته به کاری که علاقه دارد ادامه بدهد و کیفیت خروجی آن برایش اهمیتی ندارد.
فصل دوم شام ایرانی که این هفته قسمت آخر یک مهمانی را با حضور بازیگرانی همچون حدیث میرامینی، الیکا عبدالرزاقی، سپند امیرسلیمانی، کمند امیرسلیمانی و مونا کرمی ، پشت سر گذاشت عملاً سقوط ابوطالب در حوزه ساخت رئالیتی شو محسوب میشود.
بدون اغراق و بزرگنمایی کافی است یک قسمت از این برنامه را به صورت اجمالی تماشا کنید. سردرگمی کارگردان و ایده پرداز در تولید این برنامه کاملاً مشهود است و توی ذوق میزند. شام ایرانی نه برنامهای برای نشان دادن هنر آشپزی است نه مسابقه نه حتی یک رقابت ساده! صرفاً یک عده سلبریتی دور هم جمع میشوند و مقابل دوربین به یکدیگر امتیاز عالی میدهند!
در این فصل از شام ایرانی حتی دقایقی از قسمت اول با حضور امیرعلی نبویان به شبهای مافیا تبدیل شد و شرکت کنندگان و میزبان به جای این که در جهت نام برنامه حرکت کنند، تصمیم گرفتند نام و یاد برنامه قبلی ابوطالب را زنده کنند. به تمام معنا افتضاح بود و از آنجایی که سعید ابوطالب یکی از کارگردان های خوب در حوزه ساخت برنامههای سرگرمی و رئالیتی شو محسوب میشود میتوان گفت ساخت فصل جدید شام ایرانی صرفا برای او حکم یک سرگرمی و حتی یک کار تجاری را داشته است.
در این فصل شام ایرانی حتی کسی به خودش زحمت نمیدهد که یک شام با دستپخت خودش درست کند! الیکا عبدالرزاقی که زمانی بازی در سریالهای خوش ساختی همچون قهوه تلخ را روی آنتن داشت، مجبور میشود برای بالابردن آمار بینندههای این مجموعه کف آشپزخانه بنشیند و خمیر ورز بدهد و در نهایت غذا را از رستورانهای بیرون سفارش بدهد! حدیث میرامینی مقابل دوربین اعلام میکند که چون شب گذشته در منزل به سر نمیبرده و سر فیلمبرداری بوده، غذای روز مهمانی را مادرش برای میهمانان آماده کرده است! چنین میهمانی چطور میتواند لقب شام ایرانی را به خود اختصاص بدهد در حالی که همه اتفاقاتی که مقابل دوربین میبینیم از قبل برنامه ریزی شده و لوس و بی نمک است!
امیر کربلایی زاده در این فصل حکم بازیگری را دارد که صرفاً خواسته مقابل دوربین باشد! قبل از حضور میهمانان در منزل میزبان حاضر میشود و به قول خودش قصد دارد که به روند آماده سازی غذا نظارت داشته باشد. این در حالی است که عملاً هیچ کار خاصی انجام نمیدهد و قصد دارد با شوخیهای بی مزه کمی مخاطب را قلقلک بدهد که در این کار هم اصلاً موفق نبوده است.
تنها نوآوری و خلاقیتی که در این فصل نسبت به فصل گذشته شام ایرانی مشاهده میشود، حضور دو سرآشپز حرفهای در میهمانی هر شب است. این دو سرآشپز در پایان میهمانی به غذای میزبان نمره میدهند. همین نوآوری نیز باگهایی دارد که اصلاً به قد و قامت برنامه نمیآید. مخاطب در چنین برنامهای علاقه دارد صرفاً روند امتیازدهی سلبریتیها به یکدیگر را مشاهده کند و اصلا علاقهای به حضور سرآشپز حرفهای ندارد و اگر بخواهیم رو راست باشیم باید بگوییم که حضور این دو سرآشپز نه تنها حرکتی رو به جلو برای سعید ابوطالب و برنامهاش محسوب نمیشود بلکه باعث شده مخاطب بیش از دیگر مسائل این قضیه برایش هضم نشدنی باشد.
در این مساله که سعید ابوطالب در خلق آثار سرگرمی و مستند و رئالیتی شو تبحر دارد، شکی نیست ولی باید گفت که ساخت چنین آثار تجاری و دم دستی که فقط حضور ابوطالب را در نمایش خانگی تایید میکند، میتواند در آینده باعث افول او در این حوزه شود.
شبهای مافیا آن هم در فصلهای اولیه از کارهای پر بازدید شبکه نمایش خانگی محسوب میشد ولی ابوطالب با اصرار بیش از حد به ساخت ادامه فصلهای آن، کار را به جایی رساند که دیگر مخاطب آن را پس زد و در حال حاضر کمتر کسی دوست دارد پای این برنامه بنشیند. اصرار به ساخت و ادامه بدون در نظر گرفتن عواقب و ذائقه مخاطب یکی از آفات شبکه نمایش خانگی برای کارگردانها و تهیه کنندگان صاحب نام است. سعید ابوطالب در این حلقه گرفتار شده و با شام ایرانی ثابت کرد که خودش نیز دوست دارد در این مسیر زیست کند و گام بردارد.
این روزها سری جدید شام ایرانی از پلتفرم فیلیمو در حال پخش است. برنامهای که از همان ابتدای پخش فصل اول انتقادات فراوانی را در پی داشت و همه نسبت به کُپی بودن این برنامه با مجموعه بفرمایید شام که از شبکه من و تو پخش میشد، موضع گرفته بودند. با این حال فصل اول شام ایرانی کمابیش دیده شد و در زمان پخش نیز مخاطبان خاص خودش را داشت و کمتر کسی به نوع و نحوه ساخت آن دقت میکرد و بیشتر مخاطبان سعی میکردند از محتوای هر چقدر اندک برنامه نهایت استفاده را ببرند.
شام ایرانی به فصل دوم رسید. ظاهراً ابوطالب به عنوان خالق این برنامه قصد ندارد چند صباحی از برنامه سازی به دور باشد. احساس میشود که ابوطالب با ساخت چنین مجموعهای صرفا قصد داشته به کاری که علاقه دارد ادامه بدهد و کیفیت خروجی آن برایش اهمیتی ندارد.
فصل دوم شام ایرانی که این هفته قسمت آخر یک مهمانی را با حضور بازیگرانی همچون حدیث میرامینی، الیکا عبدالرزاقی، سپند امیرسلیمانی، کمند امیرسلیمانی و مونا کرمی ، پشت سر گذاشت عملاً سقوط ابوطالب در حوزه ساخت رئالیتی شو محسوب میشود.
بدون اغراق و بزرگنمایی کافی است یک قسمت از این برنامه را به صورت اجمالی تماشا کنید. سردرگمی کارگردان و ایده پرداز در تولید این برنامه کاملاً مشهود است و توی ذوق میزند. شام ایرانی نه برنامهای برای نشان دادن هنر آشپزی است نه مسابقه نه حتی یک رقابت ساده! صرفاً یک عده سلبریتی دور هم جمع میشوند و مقابل دوربین به یکدیگر امتیاز عالی میدهند!
در این فصل از شام ایرانی حتی دقایقی از قسمت اول با حضور امیرعلی نبویان به شبهای مافیا تبدیل شد و شرکت کنندگان و میزبان به جای این که در جهت نام برنامه حرکت کنند، تصمیم گرفتند نام و یاد برنامه قبلی ابوطالب را زنده کنند. به تمام معنا افتضاح بود و از آنجایی که سعید ابوطالب یکی از کارگردان های خوب در حوزه ساخت برنامههای سرگرمی و رئالیتی شو محسوب میشود میتوان گفت ساخت فصل جدید شام ایرانی صرفا برای او حکم یک سرگرمی و حتی یک کار تجاری را داشته است.
در این فصل شام ایرانی حتی کسی به خودش زحمت نمیدهد که یک شام با دستپخت خودش درست کند! الیکا عبدالرزاقی که زمانی بازی در سریالهای خوش ساختی همچون قهوه تلخ را روی آنتن داشت، مجبور میشود برای بالابردن آمار بینندههای این مجموعه کف آشپزخانه بنشیند و خمیر ورز بدهد و در نهایت غذا را از رستورانهای بیرون سفارش بدهد! حدیث میرامینی مقابل دوربین اعلام میکند که چون شب گذشته در منزل به سر نمیبرده و سر فیلمبرداری بوده، غذای روز مهمانی را مادرش برای میهمانان آماده کرده است! چنین میهمانی چطور میتواند لقب شام ایرانی را به خود اختصاص بدهد در حالی که همه اتفاقاتی که مقابل دوربین میبینیم از قبل برنامه ریزی شده و لوس و بی نمک است!
امیر کربلایی زاده در این فصل حکم بازیگری را دارد که صرفاً خواسته مقابل دوربین باشد! قبل از حضور میهمانان در منزل میزبان حاضر میشود و به قول خودش قصد دارد که به روند آماده سازی غذا نظارت داشته باشد. این در حالی است که عملاً هیچ کار خاصی انجام نمیدهد و قصد دارد با شوخیهای بی مزه کمی مخاطب را قلقلک بدهد که در این کار هم اصلاً موفق نبوده است.
تنها نوآوری و خلاقیتی که در این فصل نسبت به فصل گذشته شام ایرانی مشاهده میشود، حضور دو سرآشپز حرفهای در میهمانی هر شب است. این دو سرآشپز در پایان میهمانی به غذای میزبان نمره میدهند. همین نوآوری نیز باگهایی دارد که اصلاً به قد و قامت برنامه نمیآید. مخاطب در چنین برنامهای علاقه دارد صرفاً روند امتیازدهی سلبریتیها به یکدیگر را مشاهده کند و اصلا علاقهای به حضور سرآشپز حرفهای ندارد و اگر بخواهیم رو راست باشیم باید بگوییم که حضور این دو سرآشپز نه تنها حرکتی رو به جلو برای سعید ابوطالب و برنامهاش محسوب نمیشود بلکه باعث شده مخاطب بیش از دیگر مسائل این قضیه برایش هضم نشدنی باشد.
در این مساله که سعید ابوطالب در خلق آثار سرگرمی و مستند و رئالیتی شو تبحر دارد، شکی نیست ولی باید گفت که ساخت چنین آثار تجاری و دم دستی که فقط حضور ابوطالب را در نمایش خانگی تایید میکند، میتواند در آینده باعث افول او در این حوزه شود.
شبهای مافیا آن هم در فصلهای اولیه از کارهای پر بازدید شبکه نمایش خانگی محسوب میشد ولی ابوطالب با اصرار بیش از حد به ساخت ادامه فصلهای آن، کار را به جایی رساند که دیگر مخاطب آن را پس زد و در حال حاضر کمتر کسی دوست دارد پای این برنامه بنشیند. اصرار به ساخت و ادامه بدون در نظر گرفتن عواقب و ذائقه مخاطب یکی از آفات شبکه نمایش خانگی برای کارگردانها و تهیه کنندگان صاحب نام است. سعید ابوطالب در این حلقه گرفتار شده و با شام ایرانی ثابت کرد که خودش نیز دوست دارد در این مسیر زیست کند و گام بردارد.
علی کلانتری