در روزهایی که به جشنواره فیلم فجر نزدیک میشویم، انتشار نام فیلمهای راه یافته به بخش اصلی یعنی سودای سیمرغ، انتقاداتی را به همراه داشته است. از آنجایی که همگان و خصوصاً اهالی سینما انتظار داشتند که جشنواره امسال با سالهای اخیر کمی تفاوت داشته باشد و به نوعی شاهد عملکرد مثبت و همچنین تغییرات بنیادی و زیر ساختی باشیم، انتشار لیست ثابت کرد که تغییرات مدیریتی و حتی نگاه سیاسی، آنچنان تأثیری بر روی حداقل جشنواره فیلم فجر آن هم در عصر کنونی که در آن زیست میکنیم، ندارد.
شاید برای شما هم پیش آمده باشد که در یک روزِ بیکاری و عاری از هرگونه فکر و مشغله تصمیم بگیرید که به دیدن فیلم بنشینید. اگر فیلم باز باشید شاید به سرتان بزند که دوباره به دیدن آثار فاخر گذشته و تاریخ سینمای ایران و جهان بروید؛ فیلم کازابلانکا را نگاه کنید یا سگ کشی بهرام بیضایی یا حتی آثار هیچکاک را یکبار دیگر به تماشا بنشینید یا تصمیم بگیرید که برای درک بیشتر مفاهیم سینمای کلاسیک، همشهری کین را بازبینی کنید؛ هرچقدر هم که فیلم بین باشید و به صورت تخصصی همه آثار را یکبار نگاه کرده باشید، ولی باید اعتراف کرد که در عصر کنونی، سینمای کلاسیک و یا بهتر است بگوییم سینمای سی تا چهل سال اخیر با آن سبک فیلمبرداری و عاری از هرگونه تکنولوژی، نمیتواند زیاد با شما ارتباط برقرار کند و قطعاً از یک دقایقی به بعد شاید حتی نوع تصاویر و نحوه فیلمبرداری برای شما کسل کننده به نظر برسد و تصمیم بگیرید ده بیست سال به جلوتر بیایید و فیلمهایی با کیفیت تصاویر بالاتر و آلوده به تکنولوژی را نظاره کنید و از آن لذت ببرید.
این مقوله برای فیلمهای سی چهل سال اخیر سینمای ایران هم صدق میکند و خیلی کم پیدا میشود کسانی که هنوز مثابه نظاره فیلمهای امروزی، از سینمای کلاسیک ایران لذت ببرند و قطعاً برای آنها نیز نوع تصاویر شاید در برههای از زمان کسل کننده به نظر برسد. جدای از بحث کیفیت و نوع فیلمبرداری، هر دههای از سینمای یک کشور، زبان گویای اتفاقات و حواشی آن دهه است و قطعاً سیاستها و سبک زندگی مردم یک کشور در اثر هر کارگردانی به وضوح مشهود است. به عنوان مثال دهه شصت و هفتاد و بعد از هشت سال جنگ تحمیلی، سینمای ایران سینمای دفاع مقدس بود و بسیاری از مخاطبان سینما دوست داشتند آثاری با محتوا و مضمون جنگ ایران و عراق را تماشا کنند ولی در عصر حاضر شاید تعداد کسانی که دوست داشته باشند فیلمهای آن زمان را دوباره بازبینی کنند بسیار کم است، اما به فیلمهای دفاع مقدسی با ساختار تازه که خوش ساخت هم باشد توجه خواهند کرد، نوع نگاه و سیاستی که آن زمان بر کشور حاکم بود با امروز تفاوت دارد و همین تفاوتهاست که باعث میشود بگوییم یک فیلم«تاریخ انقضا دارد»؛ البته این موضوع برای تعداد اندکی از آثار صدق نمیکند و آن تعداد معدود در هر دههای قابل دیدن و لذت بردن است ولی تعداد آنها کم است و نمیتواند فرضیه ما یعنی تاریخ انقضای یک اثر و وابستگی آن به زمان و دوره را نقض کند.
بحث بر سر فیلمهایی که در دوره قبل وزارت ارشاد به هر نحوی غیرقابل پخش بود، زیاد است. از «قاتل و وحشی» بگیرید تا «رکسانا» و «بی سروصدا» و «پیر و پسر»، همه این فیلمها با احترام به جشنواره فیلم فجر، فُرم حضور را پر کردند به امید اینکه بتوانند بعد از مدتها در کشور خودشان به نمایش دربیایند و مردم از دیدن آنها بر پرده نقرهای لذت ببرند. حتی کار به جایی کشید که حمید نعمت الله کارگردان فیلم «قاتل و وحشی» با انتشار مطلبی در فضای مجازی از مسئولین جشنواره درخواست کرد که بگذارند این فیلم بعد از مدتها در جشنواره به نمایش دربیاید و به نوعی روی دست کارگردان و تهیه کننده نماند، اما در آخر چه شد؟ برخلاف تصورات عمومی که احساس میکردند هیات انتخاب و دبیر جشنواره قصد دارند یک گام بزرگ برای تغییر رویه در جشنوارههای گذشته بردارند، همه آن فیلمها رد شد و گفتند که این فیلمها حق شرکت در بخش مسابقه جشنواره را ندارد! خبری که برای اکثر سینماییها شوکه کننده بود! حال جُرم آنها چه بود؟! حضور در جشنوارههای خارجی و گذشتن تاریخ تولید از یکسال! این حکم در حالی صادر شد که برخی دیگر از فیلمهای حاضر در جشنواره نیز در فستیوالهای خارجی حضور داشتند و در کمال تعجب نام آنها در لیست نهایی هیات انتخاب قرار گرفت.
به طور قطع جشنواره فیلم فجر امسال خود و مردم را از فیلمهای خوبی محروم کرد ولی باید خدمت مسئولین محترم جشنواره بگوییم که؛ آقایان و خانمها! هر فیلمی یک تاریخ انقضا دارد و بعد از مدتی دیگر آن تب و تاب و حتی زیبایی اولیه را ندارد؛ گذر زمان باعث میشود که برخی از مفهومها که در دل هر فیلمنامهای نهفته است آن رنگ و بو را نداشته باشد و مخاطب آنها را به خوبی نتواند درک کند. به طور مثال اگر در فیلمنامهای که در دهه 90 ساخته شده سخنی از گرانی و تورم نهفته است برای امروز دیگر معنایی ندارد و شاید خنده دار به نظر برسد، پس قطعاً برای این فیلم ها که چند سال از تولیدشان میگذرد شاید اکران در سالهای بعد هیچ نکته مثبتی نباشد و زخمی بر روی زخمهای آنها از جمله هزینه بالای تولید باشد.
ظاهراً هیات انتخاب جشنواره فیلم فجر با اکران این آثار در جشنواره موافقت کرده بود ولی شورای سیاست گذاری با متر و معیار خودش تشخیص داد که این فیلمها جایی در بخش مسابقه نداشته باشد و اگر موافق باشند به آنها لطف خواهند کرد و در یک سالن کاخ جشنواره به آنها فرصت اکران خواهند داد. تصمیمی که بیش از پیش عجیب به نظر میرسد.
دست اندرکاران جشنواره توجه داشته باشند، قاتل و وحشی برای امروز است، همچنین پیر پسر و چندین فیلم دیگر؛ برای اکران هرچقدر دیر بجنبید؛ تاریخ انقضای آنها نیز زودتر فرا خواهد رسید.
شاید برای شما هم پیش آمده باشد که در یک روزِ بیکاری و عاری از هرگونه فکر و مشغله تصمیم بگیرید که به دیدن فیلم بنشینید. اگر فیلم باز باشید شاید به سرتان بزند که دوباره به دیدن آثار فاخر گذشته و تاریخ سینمای ایران و جهان بروید؛ فیلم کازابلانکا را نگاه کنید یا سگ کشی بهرام بیضایی یا حتی آثار هیچکاک را یکبار دیگر به تماشا بنشینید یا تصمیم بگیرید که برای درک بیشتر مفاهیم سینمای کلاسیک، همشهری کین را بازبینی کنید؛ هرچقدر هم که فیلم بین باشید و به صورت تخصصی همه آثار را یکبار نگاه کرده باشید، ولی باید اعتراف کرد که در عصر کنونی، سینمای کلاسیک و یا بهتر است بگوییم سینمای سی تا چهل سال اخیر با آن سبک فیلمبرداری و عاری از هرگونه تکنولوژی، نمیتواند زیاد با شما ارتباط برقرار کند و قطعاً از یک دقایقی به بعد شاید حتی نوع تصاویر و نحوه فیلمبرداری برای شما کسل کننده به نظر برسد و تصمیم بگیرید ده بیست سال به جلوتر بیایید و فیلمهایی با کیفیت تصاویر بالاتر و آلوده به تکنولوژی را نظاره کنید و از آن لذت ببرید.
این مقوله برای فیلمهای سی چهل سال اخیر سینمای ایران هم صدق میکند و خیلی کم پیدا میشود کسانی که هنوز مثابه نظاره فیلمهای امروزی، از سینمای کلاسیک ایران لذت ببرند و قطعاً برای آنها نیز نوع تصاویر شاید در برههای از زمان کسل کننده به نظر برسد. جدای از بحث کیفیت و نوع فیلمبرداری، هر دههای از سینمای یک کشور، زبان گویای اتفاقات و حواشی آن دهه است و قطعاً سیاستها و سبک زندگی مردم یک کشور در اثر هر کارگردانی به وضوح مشهود است. به عنوان مثال دهه شصت و هفتاد و بعد از هشت سال جنگ تحمیلی، سینمای ایران سینمای دفاع مقدس بود و بسیاری از مخاطبان سینما دوست داشتند آثاری با محتوا و مضمون جنگ ایران و عراق را تماشا کنند ولی در عصر حاضر شاید تعداد کسانی که دوست داشته باشند فیلمهای آن زمان را دوباره بازبینی کنند بسیار کم است، اما به فیلمهای دفاع مقدسی با ساختار تازه که خوش ساخت هم باشد توجه خواهند کرد، نوع نگاه و سیاستی که آن زمان بر کشور حاکم بود با امروز تفاوت دارد و همین تفاوتهاست که باعث میشود بگوییم یک فیلم«تاریخ انقضا دارد»؛ البته این موضوع برای تعداد اندکی از آثار صدق نمیکند و آن تعداد معدود در هر دههای قابل دیدن و لذت بردن است ولی تعداد آنها کم است و نمیتواند فرضیه ما یعنی تاریخ انقضای یک اثر و وابستگی آن به زمان و دوره را نقض کند.
بحث بر سر فیلمهایی که در دوره قبل وزارت ارشاد به هر نحوی غیرقابل پخش بود، زیاد است. از «قاتل و وحشی» بگیرید تا «رکسانا» و «بی سروصدا» و «پیر و پسر»، همه این فیلمها با احترام به جشنواره فیلم فجر، فُرم حضور را پر کردند به امید اینکه بتوانند بعد از مدتها در کشور خودشان به نمایش دربیایند و مردم از دیدن آنها بر پرده نقرهای لذت ببرند. حتی کار به جایی کشید که حمید نعمت الله کارگردان فیلم «قاتل و وحشی» با انتشار مطلبی در فضای مجازی از مسئولین جشنواره درخواست کرد که بگذارند این فیلم بعد از مدتها در جشنواره به نمایش دربیاید و به نوعی روی دست کارگردان و تهیه کننده نماند، اما در آخر چه شد؟ برخلاف تصورات عمومی که احساس میکردند هیات انتخاب و دبیر جشنواره قصد دارند یک گام بزرگ برای تغییر رویه در جشنوارههای گذشته بردارند، همه آن فیلمها رد شد و گفتند که این فیلمها حق شرکت در بخش مسابقه جشنواره را ندارد! خبری که برای اکثر سینماییها شوکه کننده بود! حال جُرم آنها چه بود؟! حضور در جشنوارههای خارجی و گذشتن تاریخ تولید از یکسال! این حکم در حالی صادر شد که برخی دیگر از فیلمهای حاضر در جشنواره نیز در فستیوالهای خارجی حضور داشتند و در کمال تعجب نام آنها در لیست نهایی هیات انتخاب قرار گرفت.
به طور قطع جشنواره فیلم فجر امسال خود و مردم را از فیلمهای خوبی محروم کرد ولی باید خدمت مسئولین محترم جشنواره بگوییم که؛ آقایان و خانمها! هر فیلمی یک تاریخ انقضا دارد و بعد از مدتی دیگر آن تب و تاب و حتی زیبایی اولیه را ندارد؛ گذر زمان باعث میشود که برخی از مفهومها که در دل هر فیلمنامهای نهفته است آن رنگ و بو را نداشته باشد و مخاطب آنها را به خوبی نتواند درک کند. به طور مثال اگر در فیلمنامهای که در دهه 90 ساخته شده سخنی از گرانی و تورم نهفته است برای امروز دیگر معنایی ندارد و شاید خنده دار به نظر برسد، پس قطعاً برای این فیلم ها که چند سال از تولیدشان میگذرد شاید اکران در سالهای بعد هیچ نکته مثبتی نباشد و زخمی بر روی زخمهای آنها از جمله هزینه بالای تولید باشد.
ظاهراً هیات انتخاب جشنواره فیلم فجر با اکران این آثار در جشنواره موافقت کرده بود ولی شورای سیاست گذاری با متر و معیار خودش تشخیص داد که این فیلمها جایی در بخش مسابقه نداشته باشد و اگر موافق باشند به آنها لطف خواهند کرد و در یک سالن کاخ جشنواره به آنها فرصت اکران خواهند داد. تصمیمی که بیش از پیش عجیب به نظر میرسد.
دست اندرکاران جشنواره توجه داشته باشند، قاتل و وحشی برای امروز است، همچنین پیر پسر و چندین فیلم دیگر؛ برای اکران هرچقدر دیر بجنبید؛ تاریخ انقضای آنها نیز زودتر فرا خواهد رسید.
علی کلانتری