هر چه به زمان برگزاری انتخابات نزدیک میشویم، رقابت میان کاندیداهای انتخاباتی تشدید میشود. در این میان کاندیدایی موفقتر است که بتواند با ارائه برنامه همه سعی و تلاش خود را انجام دهد تا توانائیهای خود را اثبات کرده و آرای بیشتری را به خود اختصاص دهد.
در این میان مردم بیش از هر زمان دیگری به رفتارها و گفتارهای یک نامزد انتخاباتی توجه میکنند و کوچکترین اشتباه میتواند تا اقبال عمومی را از کاندید کاهش داده و نظرها را به سوی کاندیدای دیگری جلب نماید.
با این مقدمه نگاهی به رویکرد رئیس جمهوری به عنوان یک کاندید انتخاباتی نشان میدهد که وی مشاورین خوبی را در عرصه تبلیغات نداشته و چند اشتباه استراتژیک را در امر تبلیغات مرتکب شده است. اشتباهاتی که بیشک باعث ریزش آرای او میشود.
مشاورین روحانی باید توجه داشته باشند که زمان تبلیغات انتخابات اندک است و مجالی برای ارتکاب اشتباه باقی نمانده است و فرصتی برای جبران این اشتباهات نیست.
بازی با باورها و افتخارات کشور
یکی از بزرگترین اشتباهات روحانی به عنوان نامزد ریاست جمهوری و رئیس جمهور در مناظره دوم تلویزیونی اتفاق افتاد که باعث شد تا دیدگاه مردم نسبت به او تغییر کند.
او در مناظره دوم گفت: «روی موشک شعار نوشتند و شهر زیرزمینی نشان دادند که برجام را به هم بزنند.»
منظور روحانی از این شعار، شعاری بود که بر روی موشکهای شلیک شده برای رزمایشها نوشته بود و شعار این بود « اسرائیل باید از صحنه روزگارمحو شود » که به زبانی عبری بر روی موشکهای ایرانی شلیک شده نوشته بود.
از سوی دیگر شهر زیرزمینی که روحانی به آن اشاره کرد، شهر موشکی یگان موشکی نیروی هوافضای سپاه پاسداران بود که در آن هزاران موشک آماده در سیلوهای زیر زمینی سپاه مقابل دید همگان قرار گرفت.
باید گفت که نمایش این شهرزیر زمینی در حقیقت قوت قلبی برای همه ایرانیان بود و رضایت آنها را فراهم آورد و در عین حال دشمنان ایران را از عواقب حمله احتمالی به ایران آگاه ساخت.
مردم کشورمان روزهای سخت جنگ تحمیلی را به خاطر دارند که هیچ یک از کشورهای فروشنده سلاح حاضر نبودند که موشکی در اختیار ایران قرار دهند تا آن را در مقابل حملات موشکی صدام بکار ببرند و صدام با استفاده از حملات موشکی خود صدها تن از مردم بیگناه کشورمان را به خاک و خون کشید و به شهرهای ایران حمله کرد.
حالا امروز توان موشکی کشورمان برای مردم ایران نه تنها قوت قلب و اطمینان خاطر است بلکه آنها به خاطر چنین قدرت، پیشرفت و اقتداری به نیروهای مسلح کشورمان افتخار میکنند و میدانند این چنین قدرتی عامل بازدارنده در برابر تهدیداتی است که همواره از سوی دشمنان ملت ایران ابراز میشود. آنها مطمئن هستند که اگر هر دشمن زورگوئی بخواهد در هر سطحی به کشورمان حمله کند با پاسخ قاطعی مواجه خواهد شد پاسخی که حتما در احتمالات دشمنان ایران نمیگنجند.
از سوی دیگر رئیس جمهور در صحبتهای خود در مناظره دوم شعارنویسی علیه رژیم صهیونیستی بر روی موشکها را بهانهای برای جلوگیری از اجرای برجام معرفی کرد و نشان دادن شهر موشکی را هم همینگونه دانست.
این درحالی است که مردم ایران یگانه دشمن همیشگی خود را رژیم صهیونیستی دانسته و حتی آن را به رسمیت نمیشناسند. این رژیم بارها دشمنی خود را با ایران ثابت کرده و از هیچگونه اقدامی برای ضربه به کشورمان کوتاهی نکرده است. این رژیم پیش از توافق هستهای، بارها در طی گفت وگوهای هستهای و حتی پس از امضای آن کارشکنیهای بسیاری بر علیه کشورمان داشته است.
مردم ایران این رژیم اشغالگر را نه تنها دشمن خود بلکه دشمن مردم منطقه میدانند و بر این باورند که محو این رژیم نه تنها خواست مردم ایران بلکه خواست تمامی مسلمانان جهان است. مردم ایران این شعار را نه تنها بر روی موشکهای بالستیک ایران مینویسند بلکه در مناسبتهای گوناگون از جمله راهپیمایی ۲۲ بهمن، روز جهانی قدس و... سر میدهند. واکنشهای گسترده در شبکههای اجتماعی و نظر سنجیها نسبت به این اظهارات روحانی نشان داد که مشاوران روحانی درتعیین محورهای سخنان رئیس جمهور به بیراهه رفتهاند و این اشتباه میتواند موجب کاهش اقبال مردم به روحانی شود.
سفر به گلستان و استقبال سرد
از جمله دیگر اشتباهاتی که رئیس جمهور در جریان تبلیغات انتخاباتی خود مرتکب شد، سفر به استان گلستان بود، آنهم سفری که برای سر زدن به معدنچیان معدن یورت در آزاد شهر انجام گرفت.
در اینجا بسیاری از مشاوران روحانی به وی توصیه کرده بودند از این سفر منصرف شود اما روحانی با توجیه این که رئیس جمهور باید هنگام غم و غصه مردم به میان آنها بروند و به آنها اجازه دهد که مشکلات خود را با وی در میان بگذارند راهی این منطقه شد.
برای بیشتر مردم روشن بود که این سفر یک سفر تبلیغاتی است چرا که وی یک روز بعد از حادثه با خانواده معدنچیان همدردی کرد و ۵ روز بعد از بروز آن و کشته شدن ۳۵ معدنچی و زیر آوار ماندن ۱۱ تن دیگر راهی این منطقه شد و همین امر خشم مردم داغدیده منطقه را برانگیخت.
مردم با اعتراض به اینکه چرا زمانی که برای ۷ ماه حقوق معوقه خود اعتراض داشتند یا در شرایط سخت و بدون امکانات در عمق زمین مشغول به کار بودند و همواره نسبت به این شرایط اعتراض میکردند دولت توجهی نکرد و حتی همان روز حادثه نیز راهی گلستان نشد و بعد از ۵ روز به خاطر آورد که معدنچیانی نیز هستند که در این منطقه دچار آسیب شدهاند.
کوچک شمردن اشتباه وزیر
یکی دیگر از اشتباهات روحانی در مناظره، کوچک شمردن اشتباهی بود که از سوی یکی از وزرای دولت روحانی رخ داده بود. این در شرایطی که چند سال از اجرای اقتصاد مقاومتی در کشور میگذرد و همواره تاکید بر این بوده که کالایی که توان تولید آن در داخل وجود دارد، وارد نشود و حتی رهبر معظم انقلاب هم این کار را حرام اعلام کردند، اما شاهد واردات لباس در کشور آن هم توسط فرزند یکی از وزرا هستیم حمایت دولت از این وزیر کابینه برای روحانی گران تمام میشود.
این حمایتها این پیام را با خود به دنبال دارد که روحیه اشرافیگری و در واقع کوچک پنداشتن این تخلفات در دولت آقای روحانی مرسوم است و همین نگاه است که باعث میشود پدیدههایی مانند حقوقهای نجومی به وجود آید و دولتیها در مواجهه با نجومیبگیران آنها را سرمایه نظام خطاب کنند بنابراین اگر مردم میخواهند در مقابل این رانتخواریها بایستند باید نسبت به تغییر دولت اقدام کنند
حاشیه در مناظره
از جمله اشتباهاتی که رئیس جمهور در مناظرههای تلویزیونی انجام داد حاشیه رفتن به سوالاتی بود که از سوی منتقدین به وی وارد میشد. حتی بسیاری از منتقدان بر این باور بودند که روحانی زنگ حساب را با زنگ انشاء اشتباه کرده است و به جای پاسخگوئی از حربه رقیب هراسی استفاده میکند.
مهمترین پیام این عمل این که نشان داد دولت به وعدههای خودش در سیاست داخلی و خارجی نتوانسته عمل کند و حالا متوسل به این امر شده است.
از سوی دیگر فضاسازی سیاسی و فرهنگی و تقسیمبندی جامعه به دو قطبیهای کاذبی نظیر مخالفان و موافقان برجام و موسیقی و مسایلی از این دست است تنها دستآویزی برای جریانهای ضدانقلاب خارج از کشور شد و نتوانست جبرانی برای بیبرنامگی روحانی باشد
افتتاح پروژههای مورد تردید
در دورهای که دولتمردان کشور حتی موقع بحران حاضر نیستند به محرومین و مردم عادی سر بزنند و برای حل مشکلات آنها گامهای جدی بر دارند شاهد هستیم که مشاورین روحانی به وی توصیه کردهاند که برای جمعآوری رای بیشتر به دنبال افتتاح پروژههای خاص بروند.
افتتاح ناقص یا دوباره پروژههای دولتی یکی از توصیههای غلطی است که در این زمان به روحانی شده است.
از جمله این پروژهها میتوان به پروژه خودروی فرانسوی پژو ۲۰۰۸ اشاره کرد که قرار بود سال گذشته رونمایی شود، اما به طرز عجیبی رونمایی این خودرو به روزهای قبل از انتخابات موکول شد و گفته میشود که هنوز خط تولید این خودرو به طور کامل نیز راهاندازی نشده است.
از سوی دیگر میتوان به پروژههای پی در پی ریلی اشاره کرد که رئیس جمهور و وزرای وی در راستای وعدههای از پیش داده شده مبنی بر اتصال ۵ استان به شبکه ریلی کشور از جمله این پروژههاست.
این اقدامات که به نوعی توهین به شعور مردم تلقی میشود نه تنها نمیتواند رغبت مردم را به سوی روحانی جلب نماید بلکه این سوال را پیش میآورد که چرا در طی این ۴ سال گذشته این گونه اقدامات صورت نمیگرفته است؟
مردم به خوبی تفاوت کار واقعی برای اقتصاد و اقدامات نمایشی – آن هم با دستاوردهای دولتهای قبلی – را متوجه میشوند.
آرایی که ریزش داشته
اگر چه نمیتوان به روشنی به نتایج نظر سنجیهایی که این روزها میشود اطمینان داشت اما یک نگاه کلی به آنها بخصوص نظرسنجیهایی که پس از مناظره انتخاباتی دوم صورت گرفت نشان میدهد که آرای روحانی نسبت به قبل ریزش داشته و رقیبان به وی نزدیکتر شدهاند.
شاید اگر او کارنامهای درخشان داشت، برجام نتیجهای مطلوب داشت، میتوانست مشکلات مردم را حل کند اقتصاد را ترمیم و... میتوان امید داشت که این اشتباهات را بتوان رفع و رجوع کرد اما ماجرا این است که زمان بسیار کوتاه است و اشتباهات بسیار سنگین.
حالا این پرسش مطرح میشود که آیا مردم همچنان به آقای روحانی برای ادامه برنامهها و شعارهایش اعتماد میکنند و باز هم به وی رای میدهند؟