دوشنبه ۲ مرداد ۱۳۹۱ - ۲۲:۰۳
کد مطلب : 75579

نقدي بر مواضع عبدالكريم سروش - 10

سروش گفته است در نظريه ولايت فقيه از آن جهت كه فرد فقيه است، حق حكومت دارد، ولي در انديشه سكولاريسم اين باطل است و فرد فقيه هيچ گونه امتيازي براي حكومت كردن ندارد. او سكولاريسم سياسي را بي‌طرف بودن حكومت از نظر ايدئولوژي توصيف مي‌كند و مي‌گويد در جهان امروز حكومت مبتني بر هيچ ديانت خاصي نيست و نسبت به دين بي‌طرف است (سروش: جنبش سبز شكست‌ناپذير است/ جرس- ۶ مرداد ۱۳۹۰)
او در نقدي، از تبيين جهان بر اساس آموزه‌هاي ديني،‌ درباره معناي ديگري از سكولاريسم گفته است انديشه سكولار از مفاهيم ديني براي تبيين حوادث بيروني استفاده نمي‌كند و براي مثال با اشاره به دوران جنگ ايران و عراق گفته است: «وقتي فاو فتح شد و بعد سقوط كرد در نماز جمعه آن زمان گفته شد سقوط فاو به دليل گناهان ما بود.» (سروش: جنبش سبز شكست‌ناپذير است/جرس- ۶ مرداد ۱۳۹۰)
سروش مدعي شده است كه فلسفه اسلامي سكولار است ولي در مقابل، عرفان اسلامي از عالم سكولاريسم دور است. وي معتقد است عرفان همه جهان را زير اسماء الهي مي‌داند و جهان را تجلي خدا و عارفان را قهرمانان تجربه ديني معرفي مي‌كند. او همچنين مفهوم آخرت را غيرسكولارترين عنصر دين اسلام ناميده است زيرا تبيين آنها تنها بر اساس مفاهيم ديني ممكن است. (سروش: جنبش سبز شكست‌ناپذير است/ جرس- ۶ مرداد ۱۳۹۰) 

مهدويت سياسي
مهدويت از مباحث كليدي در اعتقادات ديني و به ويژه شيعي است و مبناي ولايت فقيه نيز براي بحث قرار دارد. اهميت اين موضوع به اندازه‌اي است كه همه متفكران مدافع و يا مخالف نظريه ولايت فقيه بايد موضع خود را نسبت به آن روشن كنند. سروش نيز از اين قاعده مستثنا نبوده و به اين موضوع پرداخته است. سروش از منظر ارتباط دين و سياست به مهدويت نگريسته و از آنجا كه مدافع سكولاريسم سياسي و كاملا مخالف تفكيك‌ناپذيري دين و سياست است تصريح مي‌كند كه موضوع مهدويت در اسلام نبايد با سياست ارتباط داشته باشد. (سكولاريسم سياسي، عليه يا له دين؟/ راديو زمانه)
راديو زمانه در مقالاتي با عنوان «مهدويت و دموكراسي (تحليلي بر اساس انديشه سروش)» (راديو زمانه- ۲۷ مرداد ۱۳۸۸) به ترويج ديدگاه‌هاي سروش پرداخته است. مطابق توضيحات ارائه شده، سروش با استفاده از عبارت «مهدويت سياسي» كه عبارتي غلط‌انداز و به منظور فريب مخاطبان و گمراه كردن آنان است، مدعي مي‌شود كه «در طول تاريخ مهدويت به چهار شكل خود را در سياست نشان داده است: (۱) نظريه ولايت مطلقه فقيه كه با دموكراسي سازگار و قابل جمع نيست فرزند مهدويت سياسي است. مهدويت سياسي توجيه‌گر امتيازات ويژه فقها براي حكومت در نظريه ولايت فقيه است. مهدويت سياسي بر اساس نظريه ولايت مطلقه فقيه، ولي فقيه را نايب حجت‌بن‌الحسن (عج) فرض مي‌كند و همان اختياراتي را به ولي فقيه در قدرت و تصرف در نفوس و اعراض و اموال مسلمين مي‌دهد كه امام غايب داراست.» سروش در مورد نسبت ميان مهدويت سياسي و نظريه ولايت فقيه بر اين باور است كه «براساس نظريه ولايت فقيه، (حضرت امام خميني) (ره) حكومت را حق فقيهي مي‌دانست كه به نيابت از امام غائب و با برخورداري از امتيازات و اختيارات او سقف سياست را بر ستون شريعت بزند و دست قدرت از آستين مهدويت درآورد و با تصرف در نفوس و اعراض و اموال مسلمين ناخداوار سفينه جامعه را با نسيم ولايت به ساحل هدايت برساند. اين آشكارترين و ناب‌ترين شيوه بناي سياست بر مهدويت بود و چنان كه همه مي‌دانيم نه (حضرت امام) خميني (ره) نظريه خود را دموكراتيك مي‌دانست و نه ديگران چنان صفتي را در خور آن مي‌ديدند و نه بسط و تداوم عملي آن تئوري ساماني دموكراتيك به كشور داد و چنان كه گذشت متكلمان رسمي اين حكومت به هيچ رو شرمنده نبودند و نيستند از اينكه ناسازگاري نظري و عملي دموكراسي را با ولايت فقيه به صد زبان و برهان مدلل و مسلم سازند.»
شكل دوم بروز مهدويت در سياست، مطابق نظر سروش، در زمان صفويه قابل مشاهده است كه وي آن را تحت عنوان «نظريه سلطنت به نيابت از امام زمان پادشاهان صفوي» مطرح و درباره آن مي‌گويد: «اين تز در واقع نظريه سياسي صفويان بود. اين تز هم با دموكراسي آشكارا در تعارض است.» سروش در اين باره مي‌نويسد:
«اگر پيشگامان مهدويت سياسي را در تاريخ گذشته جست و جو كنيم البته با صفويان ملاقات خواهيم كرد كه از ملاقات شاه اسماعيل با صاحب‌الامر مهدي(عج) داستان‌ها ساخته بودند و آوازه درانداخته بودند كه وي تاج و شمشير و خنجر و كمر و رخصت خروج را از مهدي (عج) گرفته است و حتي شاهان صفوي را منصوبان امامان به سلطنت مي‌انگاشتند و دولتشان را مخلد و به ظهور قائم آل محمد متصل باز مي‌نمودند. اگر اين آواها امروزه آواهاي آشنايي است، براي آن است كه سرچشمه‌اي يكسان دارند و از حلقومي واحد برمي‌خيزند و باري فصل مشتركشان اين است كه بر سياست‌ورزي مهدي‌گرايانه‌اي استوارند كه با نظم انسان‌نواز مردم‌سالار سنتي و قرابتي ندارد.»

https://siasatrooz.ir/vdccopqm.2bqpm8laa2.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی

اخلاقی کردن جامعه هنگامی انجام می گیرد که با تربیت، با آموزش و کار عمیق فرهنگی انجام بگیرد