يکشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۷ - ۲۱:۵۰
کد مطلب : 104758

بی‌خیال‌ها و فوتبال

وسط بزن و بکوب و حرکات موزون بعد از برد حماسی! مقابل مراکش (با ضربه دیدنی مهاجم ما که نه، مدافع حریف) عکس‌هایی منتشر شد که...

اول) تقدیم به بی‌خیال‌ها
وسط بزن و بکوب و حرکات موزون بعد از برد حماسی! مقابل مراکش (با ضربه دیدنی مهاجم ما که نه، مدافع حریف) عکس‌هایی منتشر شد که نمی‌دانستیم باید به آنها بخندیم یا چند برگ دستمال کاغذی از جعبه بیرون بیاوریم و زار بزنیم.
اما همین بازی و برد کاملا مقتدرانه تیم ملی و شادی و پایکوبی مردم همیشه در صحنه (مثل شب اعلام پیروزی روحانی در انتخابات یا شب توافق نامه کاملا هوشمندانه و به‌دور از ترکمان‌چایانه برجام) درست وسط روزهایی بود که مردم هر روز با «آنچنان» تکانه اقتصادی مواجه می‌شدند (و می‌شوند) که زلزله تابه‌حال تکان‌شان نداده بود.
بعد رئیس دولت (همان راننده دستگاه اجرایی کشور و مسئول تصمیمات کابینه‌اش) و معاون اولش (همان رئیس ستاد فرماندهي اقتصاد مقاومتي و رئیس ستاد هماهنگی مبارزه با مفاسد اقتصادی و کلی پست) و رئیس دفتر رئیس دولت مثل هواداران پرشور فوتبالی عبا و عمامه و کت و شلوار را کنده‌اند و با پیراهن تیم ملی مزین! به نام خودشان نشسته‌اند جلوی تلویزیون‌های چندده اینچ مِید.این.خارج و فوتبال تماشا می‌کنند.
یعنی با این حجم از بی‌خیالی و آرامش چه باید کرد؟ یعنی چطور می‌شود متولیان اصلی مملکت در روزهایی که فقر و تورم و فشار اقتصادی یقه‌ی مردم را دودستی چسبیده و به سینه دیوار کوبیده، می‌توانند این‌قدر با آرامش فوتبال ببینند و کیف کنند؟ چطور می‌شود این قدر بی‌خبر! و بی‌برنامه بود؟
کاش می‌شد رسیدگی به وضع زندگی مردم، جلوگیری از بی‌بند و باری اقتصادی، مقابله با تورم، بی‌خیال شدن ولنگاری مسئولان را هم در فهرست رفتارهای پوپولیستی قرار داد. کاش می‌شد یک جوری سر مسئولان را شیره مالید! که باور کنند اگر به کار خلق‌الله رسیدگی کنند، جذابیت و محبوبیتش بیشتر از عکس گرفتن با شورت و شلوار ورزشی است.
کاش می‌شد صدا و سیمای ما کمی هم شبیه رسانه ملی می‌شد و مثلا به جای پخش آگهی‌های بازرگانی و بازورگانی! در قبل و حین و بین و آخر بازی‌های فوتبال کمی از درد و رنج مردم رپرتاژ می‌رفت. شاید توی همین فاصله‌ی تماشای نمایشیِ فوتبال، حضرات مسئولین تیشرت‌پوش متوجه می‌شدند که اوضاع مملکت آن گل و بلبلی نیست که خدم و حشم و اعوان و انصار و چاکران و کاسه‌لیسان خدمتشان معروض می‌دارند. کاش می‌شد ببینند که آن «آفتاب تابان برجام» چگونه زندگی و معیشت و تولید را سوزانده و جزغاله کرده است.

دوم) برای آنها که ادای بی‌خیالی درمی‌آورند
تیم ملی فوتبال ایران غروب جمعه، توانسته اولین بازی خود را در جام جهانی ببرد. طبیعتا تا چند ساعت بعد از بازی همه‌ی اخبار بازی و حاشیه‌هایش و حتی حاشیه‌های شادی مردم در ایران در سایت‌ها و خبرگزاری‌ها و شبکه‌های اجتماعی منتشر شده و دیگر آش دهان‌سوزی برای دو رو بعد باقی نمی‌ماند.
اما در کمال تعجب رسانه‌های (اغلب نارسانای) ما با شور و هیجان و وجد خاصی، عکس و تیتر خود را به همان برد از سر سراسر شانس و خوش‌اقبالی اختصاص می‌دهند؟ چرا؟ خبر خیلی مهم است؟ حتی اگر بیش از ۳۶ ساعت از آن گذشته باشد و تا ته دیگ اخبار آن بازی را مخاطب انگشت کشیده باشد و خورده باشد؟
یا قرار است در این بحبوحه بی‌خاصیتی برجام و بی‌فکری دولتمردان حواس مردم را برای چند ساعت یا چند روز پرتِ اتفاقی کرد که اصل قضیه را فراموش کنند؟
برای خودمان متاسفم که به جای آنکه برای مردم و دردهای ریز و درشت‌شان «قدم» برداریم، برای ماست‌مالی بی‌برنامگی و بی‌تدبیری مسئولان «قلم» را به سمتی می‌چرخانیم تا چشم مردم هم با آن بچرخد. متاسفم که رسانه‌های ما دیگر نمی‌توانند رکن چهارم دموکراسی باشند و تبدیل به یکی از ستون‌های استقرار دولت‌ها شده‌اند.
جام جهانی با هر نتیجه‌ای برای ما به پایان برسد چه اتفاقی می‌افتد؟ گرانی‌ها کنترل می‌شود؟ بازار بی در و پیکر اقتصاد سر و سامان می‌گیرد؟ دولت دلش برای مردم می‌سوزد و دست از این برنامه‌ریزی‌های کج و معوج برمی‌دارد؟ جنس‌ها کیفیت پیدا می‌کند یا چه؟ چه می‌شود جز اینکه اینچ تلویزیون برخی مسئولان برای بازی‌های بعدی را بیشتر کند و ژست‌های‌شان را جلوی دوربین مثلا واقعی‌تر و طبیعی‌تر کند؟ دلم برای خودمان و خودتان و خودشان می‌سوزد! 

نویسنده: مهدی رجبی

https://siasatrooz.ir/vdccp0qs42bqxm8.ala2.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی