حمله نظامي ابزار كهنه تهديد دولت آمريكا و همپيمانان غربي طي سالهاي گذشته براي كشورهاي مستقلي بوده كه سعي كردهاند راه خود را از دولت آمريكا و وابستگي به غرب جدا كنند؛ در شرايطي كه در منطقه استراتژيك خاورميانه بسياري از كشورهاي عربي ترجيح دادهاند در اتحاد با آمريكا و اسرائيل و كشورهاي عربي منافع ملي خود را زير پا بگذارند و به خواستههاي ناحق غربيها تن بدهد حضور كشورهايي كه در برابر اين جو ايستادگي كردهاند همواره تبديل به ابزاري براي تهديد اين كشورها شده است.
به طور كلي تقسيم دو بلوك جبهه مقاومت و محور سازش در ميان كشورهاي خاورميانه بر همين مبنا بوده است؛ محور سازش كشورهايي را در برميگيرد كه خود را با سياستهاي غرب و اسرائيل همگام كردهاند و جبهه مقاومت عبارت از كشورهايي هستند كه در برابر اين جريان ايستادگي كردهاند.كشورهاي جبهه مقاومت در منطقه نه تنها هدف انتقاد غربيها واقع شدهاند بلكه مورد انتقادهاي شديد كشورهاي عربي منطقه نيز قرار گرفتهاند؛ متحد شدن اين كشورها در برابر جبهه مقاومت در اين راستا بارها انجام شده است؛ به همين دليل هم در شرايط فعلي كه كشورهاي قدرتمند بينالمللي براي سرنگوني رژيم بشار اسد متحد شدهاند و تهديد به جنگ و حمله نظامي عليه ايران كردهاند، كشورهاي عربي عضو اتحاديه عرب دور هم جمع شدند تا عضويت سوريه را در اين اتحاديه لغو كنند. این اتحادیه همچنین اعلام کرد که تحریمهای اقتصادی و سیاسی نیز بر دولت سوریه اعمال خواهد کرد و از اعضای خود دعوت خواهد کرد تا سفرای خود را از این کشور خارج کنند.اگرچه عضويت در اين اتحاديه از اهميت چنداني هم برخوردار نيست اما با استقبال كشورهاي غربي روبرو شده است؛ در اين باره روز گذشته سی.ان.ان گزارش داده است، هدف اعراب از تعلیق عضویت سوریه، نه نگرانی از سرکوب مردم این کشور، بلکه ترس از قدرتگیری بیشتر ایران در منطقه بوده است.
بنا بر این گزارش، در ده سال گذشته، آمریکا خدمات شایانی به ایران کرده است؛ نخست این که طالبان را سرنگون کرد و بعد نوبت دشمن دیگر ایران یعنی صدام حسین رسید و وی را نیز از سر راه ایران برداشت.
در سال ۲۰۰۶، حزبالله لبنان از متحدان ایران در برابر تجاوز رژیم صهیونیستی، مقاومتی اصولی انجام داد و یک سال بعد، حماس توانست فتح را از غزه بیرون کند؛ هم حماس و هم حزبالله از دوستان ایران هستند و همه اینها در حالی بود که پیشرفتهای ایران در صنایع هسته ای هم وجود داشته و دارد.به همه اینها باید این را افزود که آمریکا در حال بیرون بردن نیروهای نظامی خود از عراق و افغانستان هم هست. شرایط اقتصادی آمریکا و نزاع قدرت برای انتخابات ریاست جمهوری سال آینده در آمریکا نیز این کشور را از مدیریت اوضاع منطقه دور نگه خواهد داشت و در چنین شرایطی و در خلأ قدرت پدید آمده و همچنین وجود ناآرامی در کشورهای عربی، این ایران است که به عنوان برنده نهایی در منطقه معرفی خواهد شد.
این گزارش همچنین آورده است، عربستان سعودی و دیگر کشورهای عربی، اکنون در حال واکنش به این مسأله هستند و میخواهند با منزوی کردن سوریه، یکی از متحدان کلیدی ایران را در منطقه ـ که پل ارتباطی با حزبالله و حماس هم هست ـ از این کشور بگیرند.
بازیگر مهم دیگر نیز که در این میان به دنبال انزوای سوریه و سرانجام قدرت نگرفتن ایران است، ترکیه است. این کشور میداند که در اوضاع کنونی، هیچ کشور عربی در منطقه وجود ندارد که بتواند مانع قدرت گرفتن ترکیه شود؛ بنابراین، تنها کشوری که می تواند با ترکیه رقابت کند، ایران است و به همین جهت ترکیه هم برای کاهش نفوذ ایران در منطقه به کشورهای عربی پیوسته است.
در واكنش به اين جريان روز گذشته روزنامه فرانسوی فیگارو به نقل از آلن ژوپه وزیر امور خارجه فرانسه نوشت: پس از تصمیمات اتخاذ شده از سوی اتحادیه عرب علیه سوریه، ما امروز از جامعه بینالملل میخواهیم هر چه سریعتر از خود واکنش نشان دهد.
وی افزود: فرانسه از تدابیر شدید اتخاذ شده از سوی اتحادیه عرب علیه رژیم سوریه استقبال میکند. این تصمیمات تأیید میکنند که هماکنون زمان آن است که فشارها بر رژیم سوریه بمنظور توقف فوری سرکوبهای وحشیانه علیه مردم این کشور افزایش یابد.
وزیر امور خارجه فرانسه در ادامه گفت: فرانسه از جامعه بینالملل میخواهد پیام کشورهای عرب را بشنود و هر چه سریعتر بمنظور توقف خشونتها، حفاظت از جان غیرنظامیان و فراهم آمدن شرایط برای انتقال سیاسی قدرت در سوریه وارد عمل شود.
سياست روز در اين باره با تعدادي از تحليلگران مسائل سياسي و بينالمللي درباره هدف از اين اقدامات و تحولات عليه ايران و سوريه، نقش ايران در حمايت از سوريه با توجه به اينكه اكثر كشورهاي عضو اتحاديه عرب به لغو عضويت سوريه راي مثبت دادهاند، تعبير اين جريان به چراغ سبزي براي حمله نظامي به سوريه و همچنين پيامدهاي حمله نظامي در منطقه با توجه به اعلام حمايت روسيه از ايران و سوريه به گفتوگو پرداخته است كه در پي ميآيد.
مشكل غرب حضور سوريه در محور مقاومت است
دكتر حميد رضا مقدمفر تحليلگر مسائل سياسي و بينالمللي درباره هدف از اقدامات آمريكا و غرب در شرايط فعلي عليه ايران گفت: اين اقدامات اتحاديه عرب براي سوريه و ايران در واقع از سوي جريان نظام سلطه است و فشارهايي كه آنها وارد ميكنند در واقع نوعي انتقام گيري است.
وي افزود: اين انتقام گيري از ايران به خاطر جريان بيداري اسلامي است و آن بخش كه مربوط به سوريه است به اين دليل است كه سوريه در محور مقاومت قرار دارد و قصد دارند مردم در كنار ساير كشورها كه دچار فروپاشي شدند براي سوريه اين شرايط را فراهم كنند، منشا آن بيرون از سوريه و توسط كشورهاي عربي و ايالات متحده و همپيمانان غربي آن است.
تحليلگر مسائل سياسي و بينالمللي درباره اينكه نقش ايران در حمايت از سوريه با توجه به اينكه اكثر كشورهاي عربي به تعليق عضويت سوريه از اتحاديه عرب راي دادهاند، چيست؟ تصريح كرد: سياست ايران اين بوده كه حق مردم بايد دنبال شود و اصلاحات انجام شود و سياست ايران هم حمايت از سوريه است و فشارهايي كه از بيرون بر سوريه وارد ميشود شكل مردمي ندارد و جدالها كلا از بيرون از مرزهاي سوريه هدايت ميشود.
وي درباره اينكه آيا اين اقدام اتحاديه عرب چراغ سبز آنها براي حمله نظامي به سوريه است و اگر جنگي در منطقه رخ بدهد با توجه به حمايت روسيه از ايران و سوريه چه اتفاقي ميافتد؟ تاكيد كرد: من بر اين عقيدهام كه اگر جسارت و جرات حمله به نظامي به سوريه وجود داشت تاكنون اين اتفاق افتاده بود و اگرچه اين نوع مصوبات اتحاديه عرب ميتواند در اين راستا باشد اما به معناي تهاجم نظامي به سوريه نيست چرا كه جرات و جسارت آن را ندارند و به خوبي ميدانند كه وضعيت سوريه مثل ليبي نيست.
مقدمفر توضيح داد: در مورد رژيم كنوني سوريه حمايتهاي قوي مردمي خود بسيار كارساز است و در عين اينكه دولت اسد مخالف و معارض زيادي هم دارد اما در عين حال بسياري از مردم سوريه حامي دولت وي هستند.
تحليلگر مسائل سياسي و بينالمللي در پايان ادامه داد: سوريه در محور مقاومت قرار دارد و مورد حمايت ايران و لبنان و عراق نيز هست حمله به سوريه ميتواند كل منطقه را تحت تاثير قرار بدهد و به همين علت ميتوان با قاطعيت گفت كه شعار حمله نظامي به ايران و سوريه تنها در حد يك عمليات رواني و حمله تبليغي است.
ابزار نظامي براي غرب كارآمدي ندارد
سعدالله زارعي تحليلگر مسائل سياسي و بينالمللي درباره هدف از تحولات و اقدامات انجام شده در منطقه عليه ايران و سوريه گفت: مبناي اقداماتي كه طي هفتههاي گذشته عليه جمهوري اسلامي ايران و دولت سوريه در حال انجام است در واقع اقدام به عمليات رواني به قصد متوقف كردن ايران و سوريه در سطح منطقه است.
وي افزود: در واقع آمريكاييها در شرايطي از اعمال فشار بر دو كشور ايران و سوريه حرف ميزنند كه اقرار ميكنند سياست فشار در منطقه با مقاومت ملتها به شكست انجاميده است و اقدام آمريكا در عراق، افغانستان و اقدامات اسرائيل در لبنان و غزه و همينطور عمليات هوايي ناتو عليه ليبي از جمله برنامههاي غرب است كه طي ده سال گذشته با شكست مواجه شده است.
زارعي با اشاره به اينكه بارها رهبران غرب به شكست در اين ۵ جنگ اعتراف كردهاند كه اگر نگاهي به وضعيت اين كشورها داشته باشيم و مقايسهاي با وضع كنوني ايران و سوريه كنيم ميبينيم كه اين ۵ كشور در آن برهه بسيار ضعيفتر از وضعيت فعلي ايران و سوريه بودهاند، توضيح داد: صدام حسين و رژيم بعث عراق جايگاهي در بين مردم عراق نداشتند؛ طالبان به دليل اينكه عملكرد خشن داشته است در سطح داخلي و منطقه هيچ محبوبيتي نداشت؛ حزب الله لبنان يك جنبش فاق دولت و فاقد سرزمين تحت امر بوده است؛ مقاومت فلسطين در غزه هم كه اساسا در جغرافياي بسيار كوچكي واقع شده است و در عين حال دولت قذافي هم از جهات مختلف به شدت تضعيف شده بود با اين وجود غرب نتوانست حتي در غزه موفق شود و بنابراين عدم كارآمدي نظامي براي رسيدن به هدف يك مساله اثبات شده در سطح جهاني است.
وي تاكيد كرد: از آنجايي كه غرب و رژيمهاي وابسته ابزار ديگري براي تاثيرگذاري بر تحولات منطقه ندارند به همين ابزار فرسوده مراجعه كردهاند و اگر آمريكا قادر بود با ابزار نظامي رژيمي را نگه دارد بايد پيش از اين هم اين كار را انجام ميداد و اگر ابزار نظامي براي سرنگوني يك جنبش و قدرت كافي بود ميتوانست لبنان را در جنگ سي و سه روزه شكست بدهد.
تحليلگر مسائل سياسي و بينالمللي درباره اينكه نقش ايران در حمايت از سوريه چيست با توجه به اينكه اكثر كشورهاي عربي راي به تعليق عضويت سوريه از اتحاديه عرب دادهاند؟ تصريح كرد: ايران بدون ترديد با قدرت تمام از سوريه در برابر برنامههاي غرب و كشورهاي عربي ايستادگي ميكند و براي ايران و سوريه واضح است كه حضور در اتحاديه عرب هيچ ارزش استراتژيكي ندارد چرا كه اين اتحاديه در طول ۷۰ سال نه هيچگاه در جهان عرب رژيمي را از خطر سقوط حفظ كرده و نه هيچگاه توانسته از تزلزل رژيمي جلوگيري كند.
وي ادامه داد: در سال ۲۰۰۶ هم يكبار ديگر اتحاديه عرب تلاش كرد به بهانه ترور رفيق حريري دولت اسد را ساقط كند اما اين اتفاق نيفتاد و به همين دليل ما مطمئنيم كه درهاي بسته اتحاديه عرب به روي سوريه به زودي باز ميشود چرا كه از بسته شدن آن تنها كشورهايي مانند عربستان سعودي سود ميبرند.
زارعي درباره اينكه آيا اين اقدام اتحاديه عرب را ميتوان چراغ سبز آنها براي حمله نظامي به سوريه ارزيابي كرد؟ پاسخ داد: در واقع اتحاديه عرب تعليق عضويت سوريه را پس از آن اعلام كرد كه دولت آمريكا رسما اعلام كرده بود كه اقدام نظامي عليه سوريه مدنظر نيست و امكان عمليات نظامي عليه سوريه وجود ندارد و اسرائيل هم از زبان وزير جنگ خود يعني ايهود باراك اعلام كرد كه اسرائيل برنامهاي براي حمله به ايران و سوريه ندارد.
وي درباره اينكه اگر جنگي در منطقه رخ بدهد چه پيامدهايي خواهد داشت با توجه به اعلام حمايت روسيه از ايران و سوريه، خاطرنشان كرد: جنگي اتفاق نميافتد و احتمال وقوع جنگ در حد صفر است و آمريكا كه نميتواند از زبان نظاميها و فرماندهان نظامي از جنگ حرف بزند سخن گفتن از آن را به عهده ديپلماتها گذاشته است تا باب مذاكره با ايران و سوريه را در چارچوب تطبيق يافته با منافع غرب باز كنند.
تحليلگر مسائل سياسي و بينالمللي در پايان افزود: جنگ با ايران و سوريه در شرايط فعلي منطقه و بينالمللي همانطور كه تحليلگران غربي هم به آن اذعان دارند امكانپذير نيست و اين در شرايطي است كه ايران و سوريه هم به شرايط مذاكره با آمريكا و غرب كاملا واقف هستند.