هر بحرانی نیازمند ابزار و لوازم خاص خود است، نمیتوان یک حادثه طبیعی مانند سیل و زلزله را با یک اتفاقی همچون شیوع یک ویروس بیماری زا مانند کرونا مقایسه کرد و مدیریت نمود هر یک از آنها تفاوتهای اساسی و ماهوی با هم دارند که نیازمند مدیریت و ابزار و لوازم خاص خود است. در همه اتفاقاتی که در کشور میافتد نقش رسانههای خارجی در آن ماجرا بسیار پر رنگ و فعال دیده میشود، علاوه بر آن فضای مجازی نیز پررنگ تر از رسانههای دیگر همچون شبکههای ماهواره ای و خبرگزاریهای خارجی بیش فعال میشوند. این بیش فعالی از آنجا نشأت میگیرد که هدف آنها در پر رنگتر کردن هر آنچه که در جمهوری اسلامی ایران اتفاق میافتد، با توجه به این که نمونه آن بحران در دیگر کشورها هم دیده میشود، تضعیف و تخریب جمهوری اسلامی ایران است. البته در این که ضعفهایی در زمینه مدیریت بحران در کشور وجود دارد، شکی نیست؛ که اگر این ضعفها وجود نداشت و همه دستگاههای ذیربط به وظایف خود دقیق و کامل عمل میکردند، قطعاً افکار عمومی نیز تحت تأثیر تبلیغات منفی گزارش و اظهار نظرات جهت دار رسانههای خارجی که سابقه دشمنی با جمهوری اسلامی ایران را در کارنامه خود دارند قرار نمیگرفت.
مدیریت بحران نیازمند یک مرکز برای تصمیم گیری، اظهار نظر و اعمال تصمیماتی است که در آن ستاد گرفته میشود، در شرایط بحرانی، نباید اجازه داد افراد و اشخاص، نهاد و سازمانی خارج از چارچوب ستاد مدیریت بحران درباره موضوع و اتفاقی که برای کشور افتاده، سخن بگوید، یک تریبون و یک بلندگو باید اطلاع رسانی کند و وظیفه همه رسانههای کشور نیز حرکت در چارچوبی است که این ستاد تعیین کرده است، اگر غیر از این باشد، هر فرد و شخصیتی به خود اجازه میدهد درباره موضوع اظهار نظر کند و این رفتار قطعاً خوراک لازم را برای تشدید تبلیغات منفی گسترده از سوی رسانههای دشمن فراهم کند. به اعتقاد نگارنده، بسیاری از مسائلی که از سوی رسانههای دشمنان، علیه ایران پیگیری و بزرگنمایی میشود از داخل تهیه میکنند، آنها اگر در شرایط بحرانی، شاهد یک انسجام صادقانه و دقیق در اطلاع رسانی باشند، قطعاً نخواهند توانست دستاویزی برای تخریب و فریب افکار عمومی و جمهوری اسلامی ایران به دست آورند. اگر هم گزارش و سخنی درباره بحران مطرح کنند، اساس آن بر دروغ و فریب استوار خواهد بود که مردم نیز با وجود اطلاع رسانی یگانه و منسجم از درون کشور، پی به دروغ پردازیهای رسانههای معلوم الحال خواهند برد و به آن توجه نخواهند کرد. اکنون در بحرانی که با شیوع ویروس کرونا در کشور ایجاد شده و بسیاری از کشورهای دنیا نیز درگیر آن هستند و حتی در رسانههای خود درباره آن اطلاع رسانی هم نمیکنند، همه شاهد هجمه گسترده رسانهای علیه ایران بسیج شدهاند و میبینیم که شبکههایی چون بی.بی.سی فارسی، وی.او.ای، من و تو، ایران اینترنشنال و بسیاری شبکههای دیگر چگونه ایران را بمباران خبری میکنند و با این اقدام خود سعی دارند تا کرونا هراسی را گسترش دهند. از سوی دیگر در داخل کشور برخی افراد با دسترسی به امکاناتی که در اختیار دارند، یک فضای کمبود کاذب و غیر واقعی در زمینه نیازمندیهای بهداشتی ایجاد میکنند و مردم نیز به واسطه مشاهده کمبودهایی که دیده میشود، در یک واکنش شاید طبیعی اقدام به خرید گران تر از معمول این محصولات با حجم و اندازه زیاد میکنند و بازار را با این اقدامات متلاطمتـر از شرایطی میکنند که میتواند آرام تر و منطقی تر وجود داشته باشد.
سودجویان و فرصت طلبان در این گونه بحرانها، همیشه وجود داشته و خواهند داشت، مهم آن است که اگر کنترل و نظارت دقیق و برخورد شدید با اینگونه اقدامات از زمان بروز بحران وجود داشته باشد، قطعاً میتواند از تشدید بحران و کاهش اضطراب افکار عمومی جلوگیری کند.
این که یک نماینده مجلس ادعا میکند تنها در قم ۵۰ نفر به خاطر ابتلا به ویروس کرونا جان باخته اند و این خبر به طور گسترده منتشر و تکثیر میشود و حتی رسانههای داخلی نیز آن را پوشش میدهند و معاون وزیر بهداشت قویاً آن را تکذیب میگند، نشان دهنده ضعف مدیریت مسئولین و مدیریت رسانه است. آیا قرار است هر مطلب و خبری که در شرایط بحرانی مطرح میشود، منتشر گردد؟!
آیا خبر آزمایش ویروس کرونای یک شخصیت در داخل کشور که منفی هم شده با توجه به شرایط موجود منتشر شود و در میان افکار عمومی نیز بازتاب منفی دارد، مردم میگویند چه تفاوتی میان مردم عادی با برخی شخصیتها و مسئولین وجود دارد؟ قدر مسلم، در بحرانهایی همچون شیوع ویروس کرونا، هم مسئولین مدیریت بحران را به خوبی نمیدانند و هم رسانههای کشور از مدیریت بحران در ارتباطات آگاهی کافی و لازم را ندارند و هم مردم از سواد رسانهای کافی برخوردار نیستند و همین میشود که یک مسئله ای که میرود تا همه جهان را درگیر خود کند، به یک معضل و دردسر بزرگ برای کشور تبدیل میشود.
نویسنده: محمد صفری