اصطلاح فرقه معمولاً در برابر CULT بکار میرود. هر چند برخی این مفهوم را به آیین نو ترجمه کردهاند و فرقه را در برابر SECT قرار دادهاند. مثلاً CULT در کتاب جامعهشناسی دین معادل آیین قرار گرفته است و نویسنده آن معتقد است فرقهها و آیینهای نو، هر دو از سازمان مذهبی تثبیت شده انحراف دارند با این تفاوت که آیینهای نوین، مذاهب یکسره نوپدیدیاند که منشعب از سازمانهای مذهبی تثبیت شده نیستند. نیل زاکرمن که در کتاب وی CULT معادل فرقه بکار رفته است میگویند اکثر آمریکاییها امروزه این واژهها را به معانی زیر به کار میبرند:
CULT: گروه مذهبی کوچکی است که در بهترین حالت عجیب و غریب است. در بدترین حالت مرگبار است. فرقهها چیزهای مشکوکی هستند، فرقهها خطرناک هستند و قطعاً سازمانهای دینی مشروعی نیستند.
SECT: گروهی کوچک و عجیب و غریب و دردسرساز، اما به بدی، غرابت یا خطرناکی فرقه نیست.
از دیدگاه اسلامی، فرقه از مفهوم تفرق گرفته شده که به معنی از راه خدا دور کردن است. ریشه این مفهوم به این آیه بر میگردد: (ولا تتبعالسبل فتفرق بکم عن سبیلی) میفرماید: (راههای متعدد را تبعیت نکنید که آن راهها شما را ا راه من متفرق کند)
در جامعهشناسی پیرامون فرقهها دو دیدگاه وجود دارد که عبارتند از:
۱- زیاد شدن فرقهها و آیینهای مذهبی جدید نشانه آن است که گرایش به دین در عصر نوین رو به افزایش است. که در این بین برخی از صاحبنظران معتقدند فرقهها را به معنی جنبشهای اعتراضآمیز گستردهای میدانند که به صورت گوناگون و نوپدید در دنیای معاصر ظهور کردهاند. نظر به این که تسلط ساختارهای دوره تجدد در غرب فشارهای روحی و بحرانهای سیاسی - اجتماعی ایجاد کرد که به احساس پوچی و بیپناهی انسان مدرن انجامید. برخی از اندیشمندان چون سیمون ینگتون وارده جنبشهای مذهبی در غرب بیشتر علایم مرض است تا درمان آن.
۲- دیدگاه دوم بررسی این مساله به عنوان جریان انحرافی نسبت به جریان رسمی و مشروع دینی در جامعه است. جامعهشناسان در این دیدگاه به بررسی عوامل پیدایش یک فرقه و مهمتر از آن عوامل گرایش به آنها را در مقابل سازمان رسمی دین است. این عوامل را به طور کلی به دو دسته کلی تقسیم میکنند که عبارتند از:
الف) عوامل بیرون از سازمان رسمی مذهب
ب) عوامل داخل آن
در ایران تلاش شده که به مذهب از همه ابعاد تجاوز شده و آن را به سوی ظواهر و رفرم سوق دهند. تا ابزاری برای تضاد بین گروهی شود نه به سوی محتوا و عرفان، تفکر در خلقت و تعمق در نظام آفرینش و درک عمق، معنی و محتوای قرآن، در این طرز تفکر آرزواندیشانه دشمنان ما مایلند که در تضادهای متعصبانه نیروها از بین بروند.
بنابراین از مهمترین عواملی که خارج از سازمان رسمی دین در این زمینه وجود دارد فرقهسازیهایی است که برای فروپاشی نظام ایران و تضعیف انسجام بین مردم صورت میگیرد.
البته عوامل داخلی نیز درگرایش به فرقههای نوظهور موثرند که از مهمترین آنها میتوان به کاهش مشروعیت اجتماعی سازمان رسمی مذهب اشاره نمود.
منظور از مشروعیت اجتماعی سازمان مذهب یعنی میزان پذیرش هنجارهای ارائه شده توسط سازمان مذهب از طرف مردم میباشد. پس میتوان گفت تنزل مشروعیت اجتماعی متولیان دین در یک جامعه، در ظهور فرقهها تاثیر دارد.
مشروعیت متولیان دینی نیز به موضوع کارآمدی یا کارآیی سازمان مذهب وابسته است در بحث کارآمدی و کارآیی سازمان دینی باید به نحوه عملکرد این سازمان در جهت پاسخگویی به نیازها و خواستهها و چگونگی برآوردن انتظارات و توقعات واقعی جامعه توجه کرد. بنابراین هرچه توان پاسخگویی متولیان رسمی دین به انتظارات مردم بیشتر باشد گرایش افراد به فرقههای انحرافی کمتر میشود.
دو عنصر مهم در جامعه ایران از جمله عوامل داخلی موثر در گرایش مردم به فرقهها تاثیر دارند که این دو عنصر عبارتند از:
الف) فرهنگ احساس و ضعف عقلانیت جمعی
ب) تجزیه ارزشهای اجتماعی
از جمله عوامل موثر دیگر در جامعه ایران میتوان به استفاده نادرست از رسانه، هنر و ورزش و ارائه الگوهای جذاب نامطلوب در این عرصه اشاره نمود.
فرقهها همیشه در نگاه اول قابل تشخیص نیستند اکثر مردم ایده مبهمی از آنچه که به عنوان یک فرقه نامیده میشوند در ذهن خود دارند و صرفاً نسبت به ظهور گروههای فرقهای در دهههای گذشته آگاه هستند و نسبت به زمان خود تا حدود زیادی ناآگاه میباشند.
فرقههای عصر جدید و گروههای بازسازی فکری تمایل دارند تا اوتوپیا جایی که تمامی بیماریهای نوع انسان شفا خواهند یافت را به دیگران ارائه نمایند. اغوای فرقه این است: اگر شما فقط با ما همراه شوید همه چیز درست میشود و همه کس از این پس به خوبی و خوشی زندگی خواهند کرد.
جرج اورول یکی از اندیشمندان این عرصه عنوان میکند که ترکیب روشهای اجتماعی و روانی از متد تحمیلی اسلحه بر روی پیشانی سادهتر، موثرتر و ارزانتر است. حجابسازی اجتماعی و روانی احتمالاً توجه کمتری را جلب میکند و لذا احتمال کمتری وجود دارد تا مخالفتهای زودرس و مستقیم از طرف کسانی که مورد سوءاستفاده قرار گرفتهاند ابراز گردد. او میگوید اگر اندیشه در کنترل درآید بنابراین اعمال شورشگرایانه در برابر رژیم را میتوان به آسانی رفع نمود. او بر قدرت کلمات تاکید کرده و میگوید کلمات نماینگر تفکرات هستند و بدون توان ابراز تفکرات، مردم دسترسی به تفکات خودشان را هم از دست میدهند.
- در سال ۱۹۷۸م تعداد ۹۱۲ نفر از پیروان جیم جونز (فرقه جونز تاوان) خود را کشتند.
- در سال ۱۹۹۳ م فرقه کورش دست به کشتار خود زدند.
- فرقه راجنیش در اورگان اقدام به مسموم کردن منابع آب در شهر دائر نمودند.