جمعه ۲۳ آبان ۱۳۹۹ - ۲۲:۴۵
کد مطلب : 116067
سیاست روز تبعات تداوم گرانی کالاهای اساسی را بررسی میکند؛

حذف طبقه متوسط در شکاف حرف تا عمل متولیان

حذف طبقه متوسط در شکاف حرف تا عمل متولیان

۱۵ مهرماه سالجاری بود که رزم حسینی وزیر صنعت،معدن و تجارت در نشست هماهنگی وزارتخانه‌های صنعت و جهاد کشاورزی در خصوص تنظیم بازار کالاهای اساسی و ضروری حوزه کشاورزی و غذایی با اشاره به بیانات مقام معظم رهبری در خصوص معیشت مردم گفت: «رهبر معظم انقلاب اسلامی همواره بر روی مساله تامین معیشت مردم تاکید داشته و سران قوا نیز این موضوع را مورد توجه قرار داده‌اند.»
وی برضرورت تعامل و هماهنگی دو وزارتخانه صنعت و جهاد کشاورزی در حوزه تنظیم بازار و تامین کالاهای اساسی تاکید و اعلام کرد:«در حوزه‌های مرتبط با تامین مایحتاج عمومی مردم، تصمیمات مشترک باید با هماهنگی کامل دو وزارتخانه اتخاذ شده و دستگاه‌های مرتبط نیز در این حوزه با هماهنگی عمل کنند.» نکته مهم و کلیدی در صحبت های وزیر صنعت، معدن و تجارت آن بود که بر ضرورت حفظ و استمرار تولید در کنار توجه به معیشت مردم تاکید کرد و گفت:« بهبود معیشت مردم در دستور کار است.» این نوع نگاه رزم حسینی درحالی به تیتر یک خبرگزاری ها و رسانه ها تبدیل شد که امروز با گذشت بیش از یک ماه و براساس اعلام نظر مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی حجم قابل توجهی از کالهای اساسی رشد قیمتی بالایی را تجربه کرده اند.
رشد ۱۴۴ تا ۲۰۲ درصدی قیمت کالاهای اساسی
بررسی های نوسان قیمت کالاهای اساسی در دو سال اخیر نشان می دهد که قیمت کالاهای اساسی طی دوساله (از فروردین ۹۷ تا مرداد ۹۹) بین ۱۴۴ تا ۲۰۲ درصد رشد داشته است. رشد قیمت ها به حدی بوده که حتی کالاهایی مثل گوشت مرغ که ارز ترجیحی نیز دریافت می کردند رشد قیمت بالای ۱۰۰ درصدی را تجربه کرده اند. نگاهی جزیی به این آمارها از رشد ۲۰۳ درصدی چای خارجی ؛۲۰۰ درصدی رب گوجه فرنگی ،۱۷۶ درصدی شکر،۱۶۱ درصدی قند،۸۹ درصدی عدس،۳۱ درصدی لوبیا،۷۳ درصدی روغن مایع ،۱۲۵ درصدی پنیر ایرانی،۱۴۳ درصدی ماست ،۱۵۵ درصدی شیر پاستوریزه ؛۱۱۸ درصدی مرغ ،۱۲۱ درصدی گوشت گاو و گوساله ،۱۴۵ درصدی گوشت گوسفند و دست آخر رشد ۱۴۴ درصدی برنج خارجی خبر می دهد.
حذف طبقه متوسط
رشد لجام گسیخته کالاهای اساسی ودرکنار نرخ تورم یکه روز به روز مرزهای جدید را در می نوردد و امروز به گفته بازار به بیش از ۵۰ درصد و بر اساس اعلام مراجع رسمی به حدود ۴۰ درصد رسیده است منجر به آن شده که علاوه بر ایجاد شکاف عمیق تر بین فقیر و دارا ،عملا طبقه متوسط حذف شود. طبقه متوسط درحالی در جامعه حذف شده که در طول این ماهها و روزها بسیاری از متولیان و تصمیم سازان کشور همواره از بهبود وضعیت و تعادل درقیمت ها و همچنین برنامه ریزی برای جلوگیری از کمبود و یا نایاب شدن مواد به ویژه کالاهای خبر داده اند. ازآنجایی که هیچ ریک ازاین وعده های سرخرمن به نتیجه نرسیده حال کار به جایی رسیده که مردم برای ادامه حیات و جبران مشکلات معیشتی خود نسبت به کوچ کردن سفره های خود اقدام کنند. راهکاری که چاره ای جزآن در شرایط کنونی که بسیاری از متولیان به جای عمل تنها حرف می زنند به نظر می رسد تنها راهکار است.
سفره هایی که آب می روند
بررسی مرکز پژوهش‌های مجلس نشان می‌دهد متوسط مصرف کالاهای اساسی کاهش قابل توجهی یافته است به عنوان مثال مصرف گوشت گوساله ۲۰ درصد و گوشت گوسفندی ۲۹ درصد در سال ۱۳۹۸ نسبت به سال ۱۳۹۵ کاهش یافته است. متوسط مصرف کالاهای اساسی در سال های اخیر کاهش قابل توجهی یافته است، به عنوان مثال مصرف برنج خارجی ۸ درصد، گوشت گوساله ۲۰ درصد، گوشت گوسفندی ۲۹ درصد، روغن نباتی ۶ درصد و قند و شکر ۴ درصد در سال ۱۳۹۸ نسبت به سال ۱۳۹۵ کاهش یافته است. این کاهش برای دهکهای پایین درآمدی به مراتب بیشتر نیز بوده است. برای نمونه میزان کاهش مصرف دهک سوم درآمدی به این ترتیب بوده که این دهک در ماه به ازا هر فرد ۱۰۸۶ گرم برنج خارجی مصرف کرده اند یعنی ۸۶ گرم بیش از یک کیلو که با یک حساب سرانگشتی یعنی روزانه چیزی حدود ۳۶ گرم این این کالا توسط یک فرد در خانوار استفاده شده است. برهمین اساس دهک سوم درآمدی کشور ۸۴ گرم گوشت گوساله (میزاین به مراتب کمتر از یک کیلو)؛۱۱۴ گرم گوشت گوسفند ،۱۱۳۴ گرم گوشت مرغ ، ۷۹۰ گرم روغن نباتی و در آخر ۶۸۶ گرم قند و شکر به ازار هر نفر در ماه استفاده کرده اند.
اگرچه نظر کارشناسی مرکز پژوهش‌های مجلس این ضرورت را ایجاب میکند که سیاستی در راستای تأمین بخشی از نیازهای معیشتی خانوارهای کشور به ویژه خانوارهای کم برخوردار اتخاذ شود هرچند که با توجه به شرایط کنونی و بسته به میزان منابع در دسترس، جامعه هدف میتواند متفاوت باشد اما نکته کلیدی و اساسی آن است که عمده این کالاها و محصولات در داخل تولید می شود و عملا به مولفه هایی که برخی از رسانه ها و متولیان بر طبل آن می کوبند ارتباطی ندارد. مولفه هایی همچون فشار تحریم ها ،عدم فروش نفت و نبود دلار در کشور در برابر احساس مسئولیت و نداشتن سوءمدیریت مساله ای نیست که بتوان به راحتی از کنار آن گذشت و وزن تحریم ها و فشارهای بیرونی را بیشتر از آن دانست. آنچه اقتصاد ایران و معیست مردم بیش از هر چیزی با آن دست و پنجه نرم می کنند چیزی نیست جز سوءمدیریت و نبود نظارت دقیق در شرایطی که از آن به عنوان جنگ اقتصادی یاد می کنند که اگر همین دو رکن در بازارهای اقتصادی ایران حکفرما می شد امروز دیگر با این حجم مشکلات معیشتی و فقر در جامعه دست و پنجه نرم نمی کردیم و نمی پذیرفتیم آنچه بر سر این جامعه و مردمان آن آمده است مصداق همان جمله معروف «از ماست که برماست».

https://siasatrooz.ir/vdciqqazyt1azu2.cbct.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی