مدتی است که اخبار جذب بازیگران ایرانی در شبکههاي ماهوارهاي کم و بیش در رسانهها منتشر ميشود بازیگران نه چندان نام آشنا و معروفی که به ناگاه خبر رفتن آنها باعث دیده شدنشان در رسانهها ميشود؛ البته درگذشته نیز شاهد مهاجرت برخی بازیگران از کشور بودهایم و اتفاق تازهاي نیست، اما دعوت نامههايي که این اواخر عدهاي از هنرمندان از طریق فضای مجازی و ایمیلهاي شخصی از طرف این شبکهها دریافت ميکنند موجب شبههدار شدن قضیه میشود و اینکه چه دستهای پشت پردهاي درعرصه سینما و تلویزیون هستند که از چنین مهاجرتهایی سود ميبرند و چه نیتی در سردارند؟! بازیگرانی که بعد از استفاده از رسانه و امکانات داخلی برای مطرح شدن، به نظام و جامعه خود پشت کردند تا به قول خودشان در خارج از کشور بهتر عرض اندام کنند و آزادتر باشند. این درحالی است که متاسفانه زنندهترین رفتارها و پوششها مربوط به بخشي از اهالی سینما و تلویزیون است ولی گویا آزادی بیشتری ميخواهند تا همین روسری را هم بردارند و در گفتار، رفتار و پوشش رهاتر باشند برای همین به راحتی گرفتار تور ماهیگیری شبکههاي ضداخلاقی و فرهنگی ميشوند.
حسین نوشآبادی، سخنگوی وزارت ارشاد چندی پیش در پاسخ به این پرسش که دلیل و انگیزه بازیگران دست چندم برای بازی در سریالهای ماهوارهای بهویژه در شبکه جم چیست، گفته بود: «متاسفانه گاهی شاهد این نوع اتفاقات هستیم، اما هنرمندانی که در آثار سخیف شبکههای ماهوارهای بازی میکنند خیلی موقعیت مهمی در کشور ندارند و جزو هنرمندان رده پایین سینما و تلویزیون محسوب میشوند. این افراد به دلیل برداشتهای اشتباه از جامعه بیرونی، جذب شبکههای ماهوارهای میشوند و فکر میکنند با حضور در این شبکهها صاحب شهرت و موقعیت میشوند؛ اما تجربه آنهایی که رفتند نشان میدهد، سرابی بیش نیست و دامی برای جذب دختران و پسران جوان است تا آنها را از فرهنگ و هویت ملیشان دور کنند و به بهانههای مختلف به ابتذال بکشانند. بازی در سریالهای ماهوارهای جز بیبند و باری، چیزی بههمراه ندارد.»
در این میان شبکه ماهوارهای جم (GEM) که با الگو گرفتن از فارسیوان سعی دارد مانند آن عمل کند و رویه آن شبکه را در نمایش سریالهای کلمبیایی و آمریکایی، دنبال کند بهتازگی در حرکتی خزنده دعوت و جذب از هنرمندان ایرانی بهویژه بازیگران را برای حضور در مجموعههای تولیدی در دستورکار قرار داده تا هرچه بیشتر به چشم ایرانیان نزدیک شود و به استحاله فرهنگی و اخلاقی آن بپردازند اما بد نیست درباره شبکه جم.تی.وی بیشتر بدانیم. گروه تلویزیونی جم (GEM) سال ۲۰۰۶ پخش خود را به زبان فارسی و با شعار «جم همه شما را دوست دارد» آغاز کرد و توانست تعداد شبکههای خود را به عدد ۱۷ برساند به طوری که در حال حاضر ۱۴ شبکه به زبان فارسی و سه شبکه به زبانهای کردی، عربی و آذری دارد و کل اروپا، خاورمیانه و شمال آفریقا را پوشش میدهد. هر یک از این شبکهها با تعاریف مخاطبانی خاص برای خود به تولید، تدارک و ارائه برنامههایی فراخور آنها اقدام میکنند. جم دفاتری در شهرهای دبی، لندن، کوالالامپور و لسآنجلس دارد و مالک آن سعید کریمیان است. از آنجا که پدر وی یکی از اعضای گروهک منافقین بود، اواخر جنگ ایران و عراق و پیش از عملیات مرصاد همراه خانوادهاش به پادگان اشرف نقل مکان کرد. کریمیان پس از کشته شدن پدر و مادرش در عملیات مرصاد، به سوئیس پناهنده شد. در سال ۱۳۷۷ به لسآنجلس رفت و در رادیو ضدانقلاب صدای ایران مشغول کار شد. وی همراه برادرش هادی بعد از یک سال و ۹ ماه فعالیت در رادیو صدای ایران، به سیمای آزادی (شبکه تلویزیونی منافقین) رفت و نزدیک به چهار سال هم در این شبکه معاند مشغول کار بود. سعید کریمیان سپس به فعالیتهای اقتصادی روی آورد و در ادامه با گسترش مناسبات خود شبکه جم را تاسیس کرد و با اقدامات مشکوک سیاسی و اقتصادی خود بر تعداد شبکههایش افزود.
خود این موضوع یعنی ماهیت تروریستی گردانندگان این شبکه آشکارا بیانگر اهداف و برنامههاي آن است اما در این بین رکود اقتصادی و وضعیت بد مالی تلویزیون شاید مهمترین علت وطنفروشی بازیگران دست چندمی است که به جم ميپیوندند همان طور که نوشآبادی نیز گفته این نکته جالبی است که با وجود تلاشهاي بسیار زیاد شبکههاي ماهوارهاي از جمله شبکه جم و پیشنهادهای وسوسه کننده آنها حتی بازیگران درجه دو ما نیز به این جمع نميپیوندند که خود نشاندهنده حضور ارزشها در میان بازیگران درجه یکی است که خود را مدیون این آب و خاک برای رشد و مطرح شدن ميدانند اما در کنار این بازیگران که بیشتر سیاهی لشگر در برخی سریالها بودهاند کارگردانان درجه سومی نیز به بهانههاي واهی جذب همکاری با این شبکه معاند شده است؛ به عنوان مثال کارگردانی که سریالهایی مانند «بانکیها»ی او با وجود هزینههاي زیادی نتوانست حتی بعد از چند بار تکرار دیده شود و سریالهای دیگرش هم اگر کم و بیش برخی نشان دادهاند به خاطرحضور بازیگران مطرح و توانای طنز کشور بود؛ هرچند او نیز سعی کرده پلهای پشت سرش را تماما خراب نکند اما با علم وآگاهی قبلی در رابطه با کار برای شبکه وابسته به سازمان منافقین وارد این حوزه شده است و حتی دراین راستا به بهانه بینالمللی بودن آثارش ارزشهایی مانند حجاب و عفت را زیر سوال برده و این امر بیانگر آن است که نهادهای نظارتی باید بیشتر از قبل وارد گود شوند.
جالب است که بهانه افرادی مانند «صدف.ط» وجود فساد در پشت صحنه سینما و برخی سریالها مطرح شد. بهانهاي که البته تا حدودی صحت دارد اما برای حضور و فعالیت درشبکههاي فاسد عقلایی و منطقی نیست شبکههايي که افراد در آن جلوی چشم دوربین با ظاهر و پوششی نامتعارف مجبور به ایجاد روابط نامشروع و غیراخلاقی هستند لذا این موضوع نشان ميدهد هنوز تا حدودی شرم و حیا در میان این نوع افراد وجود دارد که فساد را بهانه فسادشان ميکنند.
با همه این اوصاف به نظر ميرسد با موج تحریکها و اغفالهایی که از سوی شبکههاي وابسته به فرقههاي ضالهاي همچون بهاییان و منافقین صورت ميگیرد باید راهکارهای بنیادین اجرایی و عملیاتی برای مقابله با این رویکرد اندیشید. حضور این افراد در چنین شبکههاي فاسدی حتی به تهیهکنندگان و کارگردانان آثار دیگری که آنها در آن حضور داشته اند نیز ضربه ميزند برای مثال «ر.الف» که خروجش از كشور اخيرا مطرح شده از همین نمونه است. تینا پاکروان کارگردان فیلم سینمایی «نیمه شب اتفاق افتاد» است که در سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر فیلمش دچار حاشیه شده یعنی «ر.الف» یکی از بازیگران فیلم، جذب شبکه غیراخلاقی جم.تی.وی شده و همین باعث ایجاد مشکلاتی برای سازندگان این فیلم گردیده است.
اما یک نکته قابل توجه است آن هم اینکه در جامعه بزرگ هنری کشور که هزاران سریال و فیلم و تله فیلم ساخته و تولید ميشود چهره شدن افراد امری طبیعی است و کنترل این چهرهها کمی سخت است. از آنجا که بیشتر این تولیدات با هزینه بیتالمال ساخته یا خریداری ميشوند ميتوان در ضمن تعهداتی افراد را نسبت به حضور در جامعه هنری متعهد کرد تا با اغفال یک بازیگر درجه سه فیلم یا سریالی با همه عواملش به دردسر نیفتند و این طور به جامعه دهان کجی نشود.
به نظر ميرسد شبکههاي ماهوارهاي سعی ميکنند با حضور بازیگران نام آشنای وطنی خود را به مردم ایران نزدیک کنند و این به آن معنا است که آنها به این امر معترفتند هیچ جایگاه مردمی در ایران ندارند هرچند برخی از مردم این شبکهها را دنبال ميکنند اما نگاه دوستانه و ایرانی به این شبکهها وجود ندارد لذا با دعوت از بازیگران ایرانی سعی ميکنند تا این خلاء را پر نمایند و رنگ و بوی وطنی به کارهای خود بدهند و به نوعی پروژه نفوذ در عرصه فرهنگ و اندیشه ایرانیان را تکمیل کنند؛ یعنی حرفها و اندیشههاي نامانوس منافقان را از زبان چهرههاي رسانهاي شده به گوش مردم برسانند کاری که باید به طورجدی جلوی آن گرفته شود و با توجه به مسئله نفوذ بیش از پیش آن را مورد توجه قرار داد.(فرهنگنيوز)