اين روزها برخي از گروههاي سياسي از جمله اصلاحطلبان تلاش دارند تا نتيجه مذاكرات هستهاي و توافق را به نام خود مصادر كنند. اين گروه با نگاه انتخاباتی خود قصد مخدوش کردن ملی بودن توافق هستهای و کماهمیت جلوه دادن خدمات صورت گرفته در دولت گذشته را دارند تا از این راه برای مقاصد سیاسي - انتخاباتی خود کلاهي بدوزند.
سرانجام پس از ۱۲سال کشوقوس و حکایت ادامهدار تمدیدها، مذاکرات هستهای در وین اتریش به ایستگاه نیمهپایانی رسید و طرفین درگیر، جمعبندی خود را از مذاکرات هستهای اعلام کردند. البته این جمعبندی را نباید پایان کار دانست زیرا این جمعبندی در قالب بیانیهای بیش نیست و طرفین باید در پایتختهاي خود و به خصوص در مجالس ایران و آمریکا مورد بررسی قرارگیرد و در صورت تصویب، طرفین طی مذاکرات به توافق نهایی برسند که خود این موضوع جای کار بسیاری دارد و باید مورد نقد و بررسی قرار گیرد.
رهبر معظم انقلاب در نامه خود به رئیسجمهور نیز به این نکته تاکید کردند که باید جمعبندی نهایی مذاکرات در روند قانونی خود مورد بررسی قرار گرفته و تصویب شود.
اما در اين ميان اصلاحطلبان قصد دارند خود را بانیان اصلی این توافق معرفی کرده و حریف خود را به حاشیه برانند که متهم کردن رقیب به عنوان دلواپس و افراطیون در همین چارچوب است.
اين امر دلايل مختلفي دارد كه يكي از دلايل آن انتخابات مجلس دهم است. اصلاحطلبان معتقدند بعد از مذاکرات هستهاي آزمون دیگری که پیشروی دولت است بحث انتخابات است که براساس آن عملکرد آقای روحانی بشدت سنجیده میشود.
اين گروه ميگويند از آنجایی که در صورت توافق نهایی بخشی از مشکلات جامعه حل ميشود و از نظر وضعیت اقتصادی، سیاسی و اجتماعی دست مردم تا حدی بازتر ميشود و از سوی دیگر دولت ميتواند با چهره پیروزمندانهاي در صحنه ظاهر شود و هواداران دولت خصوصا جبهه اصلاحات ميتوانند ابراز موفقیت و پیروزی کنند و مردم را بیشتر به صحنه بکشانند در این صورت شانس هواداران دولت و اصلاحطلبان در انتخابات بیشتر ميشود.
اين درحالي است كه نبايد عملكرد اصلاحطلبان را در زمان مجلس ششم فراموش كنيم. در آن زمان اصلاحطلبان اكثريت مجلس را در دست داشتند و همزمان با تهديدهاي امريكاييها به حمله نظامي، با ارائه طرح سه فوريتي خواستار توقف فعاليتهاي هستهاي تا رفع اين تهديدها شدند. اين گروه حتي پا را از اين هم فراتر گذاشته و در نامهاي خطاب به رهبر معظم انقلاب اسلامي كه به جام زهر معروف شد اظهار كردند كه بايد اين فعاليتها متوقف شود.
در بخشي از اين نامه آمده بود: حساسیت شرایط، فرصت اندک و بزرگ خطری است که پیشروی کشور است و با کمال تأسف نجواهای خیرخواهانه و پیشنهادهای آرام و مکتوم ما در سالهای گذشته ره به جایی نبرده است پس اجازه دهید بر مبنای وظیفه شرعی و قانونی خود و تعهد و مسئولیتی که در برابر خدا و مردم داریم، آنچه را به خیر و صلاح همه میدانیم با حضرتعالی، که بر اساس قانون اساسی - یعنی میثاق ملی همه ما - شخص اول کشور هستید در میان بگذاریم، به آن امید که این خیرخواهی منشاء آثار و برکات برای نظام باشد.
در بخش ديگري از اين نامه ميافزايد: اگر جام زهری باید نوشید قبل از آنکه کیان نظام و مهمتر از آن، استقلال و تمامیت ارضی کشور در مخاطره قرار گیرد باید نوشیده شود و بیتردید این برخورد خردمندانه و متواضعانه، از سوی ملت با همان پاداشی مواجه ميشود که امام عزیز راحل روبرو شد."
حجتالاسلام غلامرضا مصباحیمقدم نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در اينباره گفت: در مجلس ششم عدهای میخواستند با طرح سه فوریتی حکم به توقف فعالیتهای هستهای بدهند و به خیال خود جام زهر را به رهبر معظم انقلاب بنوشانند در آن صورت امروز نظام سلطه در برابر قدرت علمی هستهاي ایران کوتاه نمیآمد و نمیگفت که نمیتوانیم پیچ و مهرههای هستهای ایران را از هم جدا کنیم، حال آن گروه چگونه میخواهد میراثخوار ملت ایران شود و دستاوردهای مذاکرات را به نفع خود مصادره کند؟
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی اظهار داشت: آنان که میخواستند اساس فعالیتهای هستهای را داوطلبانه برچینند چگونه میخواهند خود را پیروز این مذاکرات که حاصل مقاومت بر حق هستهای ملت ایران است معرفی کنند.توافق وین حاصل مقاومت ملت ما و دستاوردی ملی است و قابل مصادره گروهی نیست که خیال خام دست یافتن به مجلس دهم از این سکو را در سر ميپرورانند.
نکته قابل تأمل دیگر استفاده اصلاحطلبان از توافق هستهای به منظور تبرئه سیاسی و بازگشت به صحنه سیاسی کشور پس از افتضاحات این جریان در فتنه ۸۸ است. این جریان در تحقق پیروزی احتمالی نقشی نداشته است و حتی در دوره حاکمیت خود بر مجلس و دولت که به دوران اصلاحات معروف است موجبات عقبماندگی صنعت هستهای را با توافقات ننگین خود و پلمب تاسیسات هستهای کشور رقم زد.
بسیاری از متصلین این جریان با ارائه تز هزینهبر بودن و یا حتی خطرناک بودن صنعت هستهاي قصد داشتند تمام دستاوردهای هستهاي کشور را نادیده گرفته واز آن برای به دست آوردن دل دشمن قربانی کنند.
در عين حال تمامیتخواهی اصلاحطلبان در مصادره توافقات احتمالی هستهای آن چنان بالا گرفته که اصلاحطلبان قصد دارند از این موضوع به عنوان پاشنه آشیل اصولگرایان استفاده کرده و آنها را از صحنه بهدر کنند که این تلاش غرض ورزانه در حالی صورت ميگیرد که طیف اصولگرا به خصوص مجلسیها نقش بسزایی در حفظ دستاوردهای هستهاي و حمایت از تیم مذاکره داشتهاند که از جمله میتوان به تصویب طرح حراست از دستاوردهای هستهای نام برد، طرحی که خطوط قرمز مدنظر نظام را به قانونی تبديل کرد و برای تیم مذاکرهکننده به پشتوانهاي برای حفظ خطوط قرمز بدل شد.
بايد گفت تلاش اين گروه براي اينكه جمعبندی نهایی بدست آمده را دستاوردی جناحی و خاص جلوه دهند نه تنها تلاشي بيهوده است بلكه اگر یک موضوع دستاورد ملی محسوب نشود و برای جریانی خاص مصادره شود، بدون شک از ارزش آن کاسته خواهد شد.
علتيابي موفقيتهاي هستهاي
اين اظهارنظرها در حالي صورت ميگيرد كه بسياري از كارشناسان و صاحبنظران سياسي معتقدند كه نباید اجازه دهیم توافق ایران با گروه۱+۵ پیروزی مصادره به مطلوب احزاب و جریانهاي سیاسی شود، چراکه این یک مقوله ملی است.
بيشک در راس اين توافق، رهبري فرزانه انقلاب هستند كه با سخنرانيهاي خود راه را به همه نشان ميدادند.
تدبير و نقش محوري اساسي رهبري بيشک چيزي است که نقش مهمي در توافقات داشت که رهبر معظم انقلاب با رهنمودهاي حکيمانه همواره خطوط قرمز و حق هستهاي ملت ايران را مشخص ميکردند.
رهبري هميشه در حال رصد و هدايت بوده، حمايتهاي بيدريغي از تيمهاي مذاکرهکننده داشته است، نه تنها از اين تيم بلکه از تيمهاي قبلي هم حمايت خود را نشان داده است. از دولت اصلاحات گرفته تا دولت هشت ساله احمدينژاد و دولت روحاني، رهبري نقش اساسي و محوري داشته است.
از سوي ديگر نکته مهم و قابل تأملي که باید مورد توجه قرار گیرد علتیابی موفقیتهای نسبی در مذاکرات است. این موضوع که باعث شد که آمریکا از عرش به میز مذاکره تن داده و به ايران امتیاز بدهد مقاومت ملت صبور ایران است، مقاومتی که باعث شد آمریکا با حربههایی چون تحریم و تهدید هم نتواند آن را در هم شکند و این مقاومت تا آن جا پیش رفت که دشمنان ملت خود لب به اعتراف گشودند که تحریم نتوانسته ایرانیان را متوقف کند که در راستای همین اعترافات تاریخی رئیسجمهور آمریکا با اذعان به سیاست تهدید و تحریم گفت: اگر توافق نمیشد سازمانها فرو میپاشیدند.
اصل ديگر اين توافقات مردم بودند بعنوان مثال تشکيل حلقههاي انساني که دور سايت نطنز بوجود آوردند، راهپيماييهايي که براي انرژي هستهاي داشتند و تحريمهاي ناجوانمردانهاي که مردم به جان و دل خريدند ولي همواره از حق هستهاي ملت حمايت کردند.
ملتی که در سالهای متمادی با تمام وجود در برابر تمام معضلات و مشکلات کشور صبر پیشه کرده و با ارادهای پولادین بر سر آرمانشان ایستادند و انرژی هستهاي حق مسلم ماست را فریاد زدند و حتی در این راه عزیزان خود را فدا کردند.
تلاش دولتها
همچنين نبايد فراموش كرد كه اين توافق هستهاي ثمره ۱۲ الي ۱۳ سال تلاش در دولتهاي مختلف است که گروهها و افراد مختلف در آن نقش دارند و دخيل هستند.
نباید تمام موفقیتهای احتمالی در مذاکرات را به تیم هستهاي کنونی منحصر دانست زیرا نادیده گرفتن تلاشهای تیمهای سابق مذاکرهکننده به ریاست لاریجانی و جلیلی بیانصافی است. این تیمها تمام تلاشهای خود را در جهت تحقق منافع ملی کردهاند و ایستادگی آنها نیز باعث شد تا دشمن از چشیدن طعم شیرین عقبنشینی خفتبار ایران ناامید شود.
بسياري از كارشناسان ميگويند این موضوع که چه عاملی باعث شده است که تیم مذاکرهکننده بتواند از موضع قدرت در مذاکرات مانور دهد دستاوردهای هستهای است که در دولت سابق به دست آمده است. ۱۹ هزار سانتریفیوژی که غرب را به هراس انداخت، غنیسازی ۲۰درصدی که پاشنه آشیل دشمن شد همگی در دوران حاکمیت دولت سابق به دست آمده است که به طور کلی ميتوان گفت دولت یازدهم با سرمایههای دولت قبل جمعبندی در مذاکرات را رقم زده است.
غلامرضا مصباحيمقدم عضو فراکسیون روحانیت مجلس در اينباره اظهار داشت: اگر در دولت پیشین دانشمندان هستهای ما با حمایت رهبر معظم انقلاب و ملت ایران در نطنز و فوردو ۱۹ هزار سانتریفیوژ نصب نمیکردند و راکتور آب سنگین اراک را نمیساختند مذاکرهکنندگان امروز ما نمیتوانستند با دست پر و از موضع بالا به چانهزنی بپردازند و بیش از ۶ هزار سانتریفیوژ را حفظ کنند و تحقیق و توسعه را ادامه دهند و دشمنان قسم خورده ملت ایران را به لغو تحریمهای ظالمانه وادار کنند.
تلاش دانشمندان، اقتدار دفاعي و انتقاد دلسوزان
بيشک نقش اساسي ديگر را دانشمندان هستهاي و شهداي هستهاي داشتند شهيداني همچون دکتر عليمحمدي، دکتر احمديروشن، دکتر رضايينژاد و دکتر شهرياري، افرادي بودند که شبانهروز کار کردند تا ما سرمايهاي، داشته باشيم که با اين کشورها مذاکره کنيم. يقينا اگر اينها را نداشتيم با چه چيزي ميتوانستيم مذاکره کنيم و اين کشورها چطور با ما مذاکره ميکردند.
ما نبايد فراموش کنيم که چه هزينههاي سنگيني براي توافق هستهاي امروزي دادهايم ما رنج تحريمها و گراني را بجان خريدهايم. اين دانشمندان هستهاي چه زجرهايي کشيدند که به اينجا برسيم. امروز ما با مزد خون آنها مذاکره ميکنيم و ثمره آنها را درو ميکنيم، اين نهايت تلاش و مجاهدت آنها بود.
از سوي ديگر توان بازدارندگی، اقتدار نظامی و دفاعی کشور را ميتوان از دیگر عوامل مهم در پیروزی هستهاي ایران برشمرد. اگر اقتدار تسلیحاتی کشور نبود بدون تردید محال بود که دشمن تن به مذاکره دهد و این را نیز مرهون رشادتهاي شهدایی هستیم که در دوران دفاعمقدس حسینوار جنگیده و تن به ذلت ندادند تا ما نیز امروز تن به ذلت ندهیم.
گوشه ديگر اين توافقات را بايد به انتقادات دلسوزانه منتقدان داخلي دانست که در نهايت خيرخواهي با انتقادات سازنده خود راه را براي تيم مذاکرهکننده هموار کردند.
به طور کلی میتوان گفت در جمعبندی نهایی مذاکرات هستهای، تصویب و اجرای آن تمام جریانهای سیاسی باید از مصادره حزبی توافق پرهیز کنند زیرا این مصادره به مطلوب جامعه را دوقطبی کرده و باعث خواهد شد شیرینی آن برای مردم تلخ شده و کشور و نظام بهای غرضورزی آنها را بدهد.