پس از پیروزی انقلاب در ایران، جنگ تحمیلی بر کشورمان به عنوان یکی از تاثیرگذارترین عوامل در بعد فرهنگی جامعه بود، که مصادیقی چون: شهادت، ایثار، مقاومت و... را در بر میگرفت. مقاله پیش روقصد دارد به رابطه متقابل بین جنگ و فرهنگ شهادت و ایثار از منظر رویکردهای جامعه شناختی بپردازد. در ادامه ضمن تعریف مفاهیم ذکر شده، به تحلیل شهادتطلبی در جنگ ایران و عراق و همبستگیهای اجتماعی وابسته به جنگ پرداخته میشود.
از منظر دورکیم (جامعهشناس) جنگ یک پدیده اجتماعی است. چون آفریننده تاریخ است و در عین این که تمدن میسازد، تمدن را از بین میبرد. به بیان دیگر جنگ مرزی است که مراحل مهم حوادث تاریخ را از هم جدا میکند.
با بررسی و مطالعه تاریخ جنگهای گوناگون ایرانیان و تهاجم بیگانگان تا قبل از آغاز جنگ ایران و عراق، و مقایسه آن با جنگ با عراق آنچه که در هشت سال دفاعمقدس ملموستر به نظر میآید، ایثار و شهادتطلبی رزمندگان در عرصههای گوناگون است. اگر چه در تاریخ شفاهی و یا مکتوب گذشته نمونههایی از ایثار در تاریخ این سرزمین وجود داشته است، اما مفهوم ایثار و شهادتطلبی به وسعت و تمامیت هشت سال دفاعمفدس در ایران و دنیا کمنظیر بوده است. از سوی دیگر باید به این نکته نیز توجه داشت که مفهوم ایثار و شهادت در راه عقیدههای ملی و دینی خاص یک کشور نیست، بلکه دارای چنان قداستی است که کم و بیش با تفاوتهایی در تمامی جوامع بشری وجود دارد و در همه کشورها از ارزش والایی برخوردار است و جزو پشتوانههای هر ملتی به حساب میآید.
اگر از رابطه علت و معلولی برای تبیین پدیدههای اجتماعی استفاده کنیم فرهنگ ایثار و شهادت یکی از نمودهای وقوع جنگ است. یعنی آغاز جنگ میتواند به همراه خود حس ملیگرایی افراد را تحریک کتد که در آمیختن این حس ملیگرایی با عقاید مذهبی جامعه همبستگی و انسجام را در جامعه تا به حدی بالا میبرد که فرد جانش را فدای جامعه خویش میکند.
جنگ به عنوان یک عامل تغییر و دگرگونی در جامعه، وجدان گروهی انسانها را تحریک میکند همانطور که رهبر حماس "احمد یاسین" عقیده داشت:در زمانی که ما موشک و هواپیمای جنگی به دست آوریم ابزار دفاعی فدا کردن جان با دست خالی است.بلوم_۲۰۰۵_۴_۳ ^
در ادامه به تعریف مفاهیم کلیدی این یادداشت پرداخته میشود:
فرهنگ: در برخی تعاریف، فرهنگ دربرگیرنده اعتقادات، ارزشها و اخلاق و رفتارهای متأثر از این سه، و همچنین آداب و رسوم و عرف یک جامعه معین تعریف میشود. در گونهای دیگر از تعاریف، آداب و رسوم شالوده اصلی فرهنگ تلقی میشود و صرفاً ظواهر رفتارها، بدون در نظر گرفتن پایههای اعتقادی آن، به عنوان فرهنگ یک جامعه معرفی میگردد. و بالاخره در پارهای دیگر از تعاریف، فرهنگ به عنوان «عاملی که به زندگی انسان معنا و جهت میدهد» شناخته میشود.
ایثار: ایثار عبارت است از مقدّم داشتن دیگری بر خود در رساندن منفعت و دفع زیان، نسبت به چیزی که خود بدان نیازمند است. یکی از ویژگیهای مهم مومنان راستین برخورداری از روحیه ایثارگری است. امیرمومنان علی(ع) در روایتی ایثار را بهترین کرامت اخلاقی برای انسانها دانسته است (خیرالمکارم الایثار) و در روایت دیگر از آن با عنوان بالاترین نیکیها یاد نموده است (الایثار اشرف الاحسان)
شهادت: شهيد در لغت به معني گواه، حاضر، ناظر و... و در اصطلاح ديني به کسي اطلاق میشود که با انتخاب آگاهانه، و براساس حجت شرعي، در راه خدا به شهادت میرسد و در قانون اساسنامه بنياد شهيد انقلاب اسلامي اين گونه تعريف شده است، «شهيد به کسي گفته میشود که جان خود را در راه انقلاب اسلامي و حفظ دستاوردهاي آن يا دفاع از کيان جمهوري اسلامي در مقابل تهديدات و تجاوزات دشمن و عوامل ضد انقلاب و اشرار نثار نموده يا مینمايد.»
در تفکر شیعی، برترین کامیابی، بزرگترین پیروزی، والاترین مقام، بالاترین امتیاز، عظیمترین فوز، نیکوترین نیکی، رفیع ترین مرتبت و عالیترین رتبت و گرانمایهترین درجه، رسیدن به فیض عظمای شهادت است و برای شهید، گرانبهاترین اوقات و شکوهمندترین لحظهها و زیباترین زمانها، ساعتی است که پیروزمندانه به دست دشمنان پست بیگانه... به مرگ شرافتمندانه نائل گردد، و جام شهادت را به لب گرفته و آن را به بهای جان خریداری نماید.
جنگ تحمیلی کارکردهای مثبت و منفی زیادی بر دو طرف جنگ و دیگر کشورهای وابسته داشت که از منظر جامعه شناختی در قالب الگوی دورکیم قابل بررسی است.
دورکیم جامعهشناس فرانسوی که از کارکردگرایان عصر خود بوده است در کتابی تحت عنوان خودکشی به این نتیجه میرسد که خودکشی ریشه در عوامل روانشناختی ندارد بلکه یک پدیده اجتماعی است و علل و انگیزه خودکشی را بر پایه همبستگی اجتماعی استوار میداند. او همبستگی را به دو گونه " مکانیکی" و “ارگانیکی" تقسیم میکند. که همبستگی نوع اول براساس ارزشها و هنجارها، عقاید و سنتهای مشتزک بین جامعه شکل میگیرد، و همبستگی نوع دوم متشکل از تقسیم کار و وابستگی متقابل، وجود تکالیف و حقوق میباشد که باعث پیوند بین افراد جامعه میگردد.
او خودکشی را اینگونه تعریف میکند: مرگی که به طور مستقیم یا غیرمستقیم از عمل مثبت یا منفی قربانی کردن خویش ناشی میشود. به گونهای که قربانی میداند آن عمل این نتیجه را به همراه دارد.
دورکیم در نوشتههایش از ۳ نوع خودکشی یاد میکند: ۱- خودکشی خودخواهانه ۲- خودکشی آنومیک ۳- خودکشی دگرخواهانه. در این یادداشت خودکشی مورد بحث نوع سوم از خودکشیهای ذکر شده میباشد.
خودکشی دگرخواهانه یا غیرخواهانه و یا ایثارگری: این نوع خودکشی از نوع همبستگی و وابستگی شدید فرد به هویت ملی و دینی است. در واقع اعتقاد دورکیم این است که در این نوع از خودکشی فرد زندگی شخصی خود را فدای آرمانها و عقاید، و مصلحت جمعی میکند. از نظر گیدنز (جامعهشناس) یکپارچگی گروهها، ادغام فرد با جامعه و احترام به ارزشهای آن علت اقدام به خودکشی دگرخواهانه است. این نوع از خودکشی را میتوان به ۳ صورت : اجباری، ارادی و هوشمندانه تقسیم کرد. در خودکشی ارادی یا اختیاری که در دفاعمقدس به وفور مشاهده شد، فرد از روی اختیار و اراده داوطلبانه از مرگ استقبال میکند. که به تعبیری به آن شهادت گفته میشود.
از نظر دورکیم خودکشی دگرخواهانه نه تنها نشان از ضعف در عملکرد سیستم اجتماعی یا فرد وابسته ندارد، بلکه گونهای ایثار برای حفاظت از اصول اخلاقی، آرمانها و ارزشهای سیستم مناسب یه شمار میرود. در دوران دفاع مقدس شاهد این بودیم که انسجام ملی و اسلامی مردم جامعه باعث این شد که افراد بیشماری برای دفاع از میهن و ارزشهای ملی و دینی خود با تاسی از قیام عاشورا و امام حسین(ع)، داوطلبانه و بدون اجبار به میدان جنگ بروند. در این میان حضور بسیجیان و مسجدیان که درجه همبستگی آنان با ارزشهای دینی و اسلامی بالاتر بود بیشتر به چشم میخورد و فداکاریهای آنان برای همیشه در تاریخ ماندگارشد. با توجه به وصیتنامه اکثر شهدا میتوان به این نتیجه دست یافت که الگو قراردادن حسین(ع) و رشادتهای یارانش در واقعه کربلا تا چه اندازه بر شهادتطلبی و ایثارگری رزمندگان تاثیر داشت.
در واقع میتوان گفت که در جریان هشت سال دفاعمقدس ایرانیان با تکیه بر اصول ارزشی اسلامی و ملی خود و وجود هویتی واحد در برابر هجوم دشمن تا به دندان مسلح بعثی ایستادگی کردند و واژه هایی همچون شهادت و ایثار را به بهترین نحو صرف نمودند.
نویسنده: حسین جمشیدی - جامعهشناس و دبیر جامعهشناسی