این روزها در هفته وحدت قرار داریم و میشود با توجه به همکاری شیعه و سنیها در نابودی داعش خب از کدام مبحث مشترک شروع کنیم؟ داعش، از اقدامات مشترک یا وحدت.
از اربعین شروع کنیم که بحث شیرینی است.
بله حتما پس بفرمایید که عدهای از هموطنانمان و حتی مسلمانان و غیرمسلمانان از سراسر جهان برای برگزاری روز اربعین امام حسین(ع) راهی عراق میشوند و در این راه کارهای بسیاری برای برگزاری باشکوه این روز بزرگ انجام میدهند. این را چگونه تفسیر میکنید؟ از این جمعیت و پتانسیل چگونه میتوان استفاده کرد و از آن برای شناساندن اسلام و وحدت کشورهای اسلامی بهره گرفت؟
خیلی از ابعاد این راهپیمایی قابل تبیین و تفسیر نیست، اما به عنوان یک کارشناس سیاسی که در قالب میدانی نیز آشنایی با این حرکت بزرگ دارم، اربعین و این حرکت را یک سیر تحول در تفکر و رویکرد انقلابی میبینم. یعنی این حرکت یک محیط متفاوت است با آنچه جهان امروز در آن به سر میبرد و ساز و کار خود را در روندی مادی شکل میدهد، راهپیمایی اربعین پارادایمی است کاملاً متفاوت و مجزا.
جالبی آن این است که در این زیستار و محیط افراد با قرار گرفتن در فضای اخوت که ذیل سایه ولایت اتفاق میافتد روابط خود را تنظیم کرده و امنیت پایدار را درک و به عبارتی از مسیر ولایت به حقانیت دین میرسند. یعنی در اینجا این طور نیست که آموزههای دینی شما را ببرد به سمت ولایت، بلکه این ولایت و انعکاس هدایت خاص است که همه کسانی را که خواهان جامعه امن هستند، گرد هم میآورد. ما نمیتوانیم مرزبندیهای قومی و زبانی و حتی مذهبی را ببینیم اینجا همه چیز فرو میریزد.
در واقع در اینجا ولایتپذیری دین نمیشناسد و در آینده نزدیک شما میتوانید شاهد عملیاتی شدن آیه «یدخلون فی دینالله افواجا» باشید. در این عرصه ورود به دین خدا فقط شیعه و سنی نخواهند بود، بلکه همه خواهند بود. بودایی، مسیحی و حتی یهودی وارد این عرصه خواهند شد و هر که خواهان عدل باشد خواهان ارزشهای انسانی باشد هر که خواستار ولایت حضرت حق باشد این یک سانتریفیوژ فرهنگی و اجتماعی است و همه در حزب حسین بنعلی(ع) هستند که مصداقی است از انعکاس هدایت خاص ولایت او.
همه در این فضای اخوت با هم تعامل میکنند همان چیزی که در صدر اسلام در ذیل سایه پیامبر اعظم(ص) در تاریخ اسلام خواندهایم که فضای اخوت مدینةالنبی را شکل میدهد که میان افراد تعارف قرار دارد نه سودجویی و منفعتطلبی. رفتار انسانها حول محور ولایت است.
یعنی این مسیر میتواند تمرینی برای جهانیسازی به جای جهانی شدن باشد؟ یعنی ما جهان را بسازیم نه در آن حل شویم؟
بله دقیقاً، البته ما در اینجا باید به استنباط دیگری هم برسیم، اینکه دایره انقلابی بودن را نباید محدود کرد به طیف و جریان و دین خاص؛ هرکس میتواند انقلابی باشد.
در واقع هرکس که ولایت حضرت حق را میخواهد طالب ولایت حسین بنعلی است و با درک و شناختی که از شخصیت ایشان دارد خواهان حضور ولیالله اعظم است او هم انقلابی است. در جای جای جهان انقلابیون گرد هم خواهند آمد و یقین بدانید که در آیندهای نه چندان دور حتی کاروانهایی از آمریکای لاتین از آسیای دور و آفریقا به کربلا خواهند آمد و در ذیل سایه این حبلالمتین ندای حقطلبی را سر خواهند داد و موضع ضد ظلم و ضد استکباری خود را اعلام خواهند کرد.
لذا ما باید از این صحنهای که اکنون از نزدیک لمس میکنیم و افتخار آن نخست به عراقیها و سپس به ایرانیان داده شده که بتوانیم درککنندگان این تعقل باشیم. باید این را در جامعه خودمان عملی سازیم در مسیر جامعهسازی در مسیر تمدنسازی. در مسیر ایجاد فضای اخوت برای ایجاد اشتغال و کار و تعاملات اجتماعی و این را شاخصهای کنیم برای سنجش حاکمان، ببینیم آیا کارگزاران نظام و حکومت چه نسبتی با این مطالبات و خواستهها دارند.
از ویژگیهای این تحول محیط پیرامونی که ما هم به نوعی پلی هستیم برای آسیای میانه و شبهقاره که به این سمت میروند، به نظر من این نکته را باید داشت که مطالبات ملت ایران و امت با هم هماهنگ میشود و مطالبات جدیدی ایجاد خواهد شد و باید دید که حکومت میتواند خود را سازگار سازد و با این مطالبات پیش برد؟! این بسیار مهم است.
مطالبات مردم از حکومت چه چیزی است؟
مطالباتی که قطعاً مردم میخواهند نحوه اداره امور داخلی است و هم در حوزه سیاست خارجی است. این را ما باید به فال نیک بگیریم برای اینکه یک تعادلی را انشاالله ایجاد کنیم میان ظرفیتهای پیرامونی و ظرفیتهای داخلی که اصلاً در تراز نیست و تعادل ندارد.
اکنون مسئله ما این است که در حوزه مدیریت و هدایت مقاومت در منطقه نقش محوری داریم اما در محیط داخلی نسبتی با مسئله مقاومت و ایجاد تعادل با ظرفیتهای بیرونی نیست و اتفاقاً دشمن هم در همین حوزه هدفگیری کرده است. چون دشمن پاشنه آشیل ما را در محیط داخلی میبیند هدفگذاری خود را با عناصری که آگاهانه و ناآگاهانه با هنجارهای بینالمللی و رویکردهای لیبرالیسم همسو هستند در واقع آن را سرمایه خود میداند و امید دارد، متمرکز کرده است و از این ظرفیت برای مقابله با ظرفیت بیرونی ایران که رو به تصاعد است، مهار کند. ژ
یعنی میتوان گفت جنگی را در گذشته در خارج از مرزها در قالب جنگهای ۳۳ روزه لبنان و جنگهای غزه و حتی جنگ سوریه و تروریسم علیه ایران اجرا میکردند اکنون از درون ایران شروع کرده و سعی دارند از درون خاکریز درونی به اهداف خود برسند؟
امیدی غیر از این ندارد چراکه همه مؤلفههایش در حال فروپاشی است. آقای گابریل وزیر خارجه آلمان در موضعگیری خود پشت پرده آمدن ترامپ را نشان داده و علناً دفاع میکند و میگوید ترامپ تنها گزینه بود برای شرایط ما.
امروز هنجارهای غربی در نظام جهانی شدیداً در حال تهدید است. نکتهای که باید به آن توجه داشت مسئله هویت تمدن اسلامی و انقلابی ما است و ارتباط و رابطه و سیاق این هویت با مسئله تابع امنیت ملی، با توسعه اقتصادی با پاسخگویی به مطالبات امت در حوزه داخلی و بیرونی. مسئله هویت بسیار مهم است چراکه این موضوع نقش پیشران را دارد در پیگیری هر راهبردی معمولا کشورها آن را در دستور کار خود قرار میدهند. اگر غرب توانسته ۹۰ درصد ثروت جهانی را در خود جمع و جهان را غارت کند و مناسبات ظالمانه را در جهان مستقر سازد این امر در سایه مستقرسازی هنجارها و ارزشهای خودشان در محیط جهانی به عنوان پیشران است. شما تا زمانی که هنجارها را نپذیری نمیتوانی کالای غربی را بپذیری. تا هنجارهای غربی را نپذیری نمیتوانی بستر ساز سیاستهای غربی باشی. نمیتوانید مسیر را در آن جهتی شکل دهید که آنها میخواهند. برای اینکه مقاومت بشکند