موضوع هستهاي ايران عليرغم تحولات و اتفاقات مهمي که در منطقه و سطح بينالملل رخ ميدهد، همچنان مهمترين موضوع و دغدغه براي کاخ سفيد است.
آمريکا با رياست جمهوري اوباما گرچه پنجره تازهاي را براي حل موضوع هستهاي ايران باز کرد، اما رويکرد او براي توافق، يک رفتار يکجانبه و نفع براي آمريکاييها بود، که در واقع پايان دادن به دغدغههاي رژيم صهيونيستي قلمداد ميشود.
يکسال از زمان آغاز گفتوگوهاي هستهاي ايران و غرب در زمان دولت تدبير و اميد ميگذرد. ماحصل آن، يک توافق اوليه بود که با توجه به اين که تاکنون توافق جامع حاصل نشده است، گفتوگوها ادامه دارد و قرار است طبق گفته ريابکوف معاون وزير خارجه روسيه، تاريخ دور جديد مذاکرات ايران و ۱+۵ تا دو هفته آينده مشخص شود.
پيشنهادهايي از سوي آمريکا و غرب درباره فعاليتهاي هستهاي ايران ارائه شد که هيچکدام از آنها مورد توجه و نظر جمهوري اسلامي ايران نبود، چون حقوق هستهاي ايران را رعايت نميکرد. پيشنهادهايي مانند سانتريفيوژها تعدادشان به پيشنهاد آمريکا کاهش قابل توجهي داشته باشد و يا لولههاي اتصال سانتريفيوژها به هم، قطع شود که ماهيت اين پيشنهادها، تعطيل فعاليت سانتريفيوژهاي کشورمان بود.
حتي در کنار چنين پيشنهادهايي که باعث تعطيلي ساختار هستهاي ايران خواهد شد، غرب پيشنهادي در صورت موافقت ايران، در زمينه رفع تحريمهاي گسترده غرب و آمريکا عليه ايران ارائه نداد و تنها با چنين پيشنهادهايي در انديشه محدود کردن فعاليتهاي صلحآميز هسته اي ايران است.
اکنون هم که وضعيت تحولات منطقه غرب آسيا، شرايط بحراني را سپري ميکند، گره زدن اين تحولات با موضوع هستهاي ايران، دستاويز تازهاي شده است تا چانهزنيهاي آمريکا و غرب در گفتوگوهاي هستهاي افزايش يابد.
اما اکنون که به نقطه حساس مذاکرات هستهاي نزديک ميشويم، تحليلها و مواضعي از سوي صاحبنظران آمريکا مطرح ميشود که نشان دهنده هدف آنها از بازي هستهاي است که با جمهوري اسلامي ايران در پيش گرفتهاند.
«شکست در مذاکرات و يا توافق جامع موجب خواهد شد تا تندروهاي آمريکايي اسرائيلي در کنگره آمريکا به دنبال تصويب تحريمهاي جديد بروند. رژيم اسرائيل مجبور خواهد شد تا تصميم بگيرد که آيا ميخواهد حملهاي يکجانبه به ايران انجام دهد يا اعتبار خودش را بر سر تهديدات نظامي مکرر، از دست بدهد؟»
اين موضع از سوي فردي مطرح ميشود که سفير سابق ايالات متحده آمريکا در عربستان سعودي در زمان جنگ کويت بوده و در سالهاي ۱۹۹۳ تا ۱۹۹۴ معاون وزير دفاع آمريکا بوده است.
«چاس فريمن» در تحليلي که به «لوبلاگ» داده، نوشته است که «مخاطرات زيادي در مذاکرات کنوني وجود دارد. روندها و تحولات بينالمللي کنوني بر نتيجه مذاکرات تأثيرگذار است. اما جهان، منطقه و تمام طرفين مذاکرات، نياز به يک توافق دارند.»
از نظر «فريمن» چه شکست در مذاکرات و چه توافق جامع، تندروهاي آمريکايي - اسرائيلي را به سوي تصويب تحريمهاي جديد عليه ايران سوق خواهد داد.
مفهوم اين سخن اين است که شکست و توافق جامع در مذاکرات هستهاي براي آمريکا تفاوتي ندارد و در هر صورت فشارها بر ايران ادامه خواهد داشت و حتي افزايش هم خواهد يافت.
دليل اتخاذ چنين رويکردي در آمريکا که به تندروهاي آمريکايي - اسرائيلي تعبير شده چيست؟
آيا آمريکا در پي به نتيجه رسيدن گفتوگوهاي هستهاي و يک توافق جامع است يا نه؟ يا اين که به دنبال به شکست کشاندن مذاکرات هستهاي با ايران است؟!
پاسخ به اين پرسشها در تحليلي ديگر در نشريه «کامنتري مگزين» داده شده است.
نشريه کامنتري مگزين نوشته است؛ «در صورت حصول توافق و پايان بخشيدن به انزواي ايران، دنيا شاهد اين خواهد بود که خاورميانه به زير سيطره ايران و متحدان آن شامل سوريه، حزبالله و حماس درخواهد آمد. اين شرايطي است که رژيمهاي ميانهرو عرب و اسرائيل به خاطر امنيت خود به درستي از آن ترس داشته و يک ايران قدرتمند شده، توان آن را خواهد داشت تا غرب را تهديد کند.»
اين سياست ادامه همان تحليل کيسينجر سياستمدار صهيونيست کهنهکار آمريکاست که گفته بود، خطر ايران به مراتب بيشتر از خطر داعش است.
هنري کيسينجر در مواضع خود عليه ايران گفته بود که؛ «ايران به دليل اين که نفوذ بيشتري در خاورميانه دارد، فرصت بزرگي براي ايجاد يک امپراتوري شيعه در اختيار خواهد داشت.»
او در اعلام چنين مواضع و تحليلهايي هدف اصلي اختلافافکني ميان شيعه و سني را در سر ميپروراند. کيسينجر سالهاست که چنين مواضعي را در قبال ايران مطرح ميکند. در حالي که جمهوري اسلامي ايران همواره تاکيد بر اتحاد مسلمين ميان شيعه و سني داشته و هيچگاه به اختلافات دامن نزده و هميشه منادي وحدت بوده است.
اما موضوع هستهاي جمهوري اسلامي ايران با توجه به سياستها و مواضعي که به تازگي از سوي رسانههاي آمريکايي پيگيري ميشود، آن چيزي نبوده و نخواهد بود که تصور آن را برخي در ذهن دارند.
آمريکا و کشورهاي غربي عضو ۱+۵ خواهان از بين رفتن زيرساختهاي هستهاي به ويژه سانتريفيوژهاي ايران هستند.
آيا با چنين مواضعي، توافقي حاصل خواهد شد؟ حتي «هيچ توافقي بدتر از توافق نکردن نيست» هم باعث نميشود که آمريکا دست از سر جمهوري اسلامي ايران بردارد. اما اين موضوع ثابت شده و قطعي است که نقش ايران در منطقه و عمق تأثيرگذاري آن، از قدرت و اقتدار جمهوري اسلامي ايران حکايت دارد و نميتوان چنين ويژگي بزرگي را ناديده گرفت، چه توافق جامع انجام شود و چه گفتوگوها شکست بخورد، ايران قدرتمندترين و تاثيرگذارترين کشور در تحولات منطقه و حتي معادلات جهاني است.