شنبه ۵ خرداد ۱۳۹۷ - ۲۱:۵۳
کد مطلب : 104511
نگاهی به انشقاق میان اصلاح‌طلبان

زخم کهنه اختلافات سر باز کرد

زخم کهنه اختلافات سر باز کرد

رصد فعالیت‌های احزاب اصلاح‌طلب نشان می‌دهد که اگر چه آنها تلاش می‌کنند تا نقش آفرینی جدی در فرآیند انتخابات آتی مجلس داشته باشند، اما همچنان نتوانسته‌اند به انسجام ویژه‌ای دست یابند تا نقشه راه خود را برای این انتخابات کامل کنند.
در چنین شرایطی شورای سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان می‌کوشد با جمع نظرات طیف‌های مختلف در این جریان راهکاری واحد برای حضور در انتخابات بیابد تا در نهایت جریان اصلاحات موفق به ارایه لیست واحد سراسری در کشور شود.
نگاهی به شکل‌گیری جریان سیاسی اصلاح‌طلب در سال ۷۷ نشان می‌دهد که با قوت گرفتن این جریان، طیف‌های مختلفی در درون آن متولد شدند اما این طیف‌ها به مشکل انحصار‌طلبی سیاسی دچار شده و هرکدام خواسته و گرایش خاص خود را داشتند. در عین حال تاکید می‌کردند که باید نظر آنها از سوی دیگر طیف‌ها پذیرفته و اجرا شود که همین موضوع سبب برخی اختلافات در جریان اصلاحات شد.
برخی از این جریانات نیز پس از مدتی خود را داعیه دار اصلی اصلاحات معرفی کردند و حتی  در مواقعی دیده شد که احزاب اصلاح‌طلب در اندیشه حذف حزب دیگری از جریان خود بودند تا شاید سهم بیشتری در لیست‌های انتخاباتی به آنها برسد. حالا با گذشت سالها، این اختلافات همچنان ادامه دارد و این درحالی است که سران اصلاحات پیشتر نسبت به این نوع اختلافات هشدار داده و سهم‌خواهی‌ها را موجب تششت اصلاح طلبان عنوان کردند.
این نگرانی‌هایی که بیشتر ریشه در اختلاف نگاه میان « اصلاح‌طلبان جدید» و «استخوان خورد کرده این جریان » دارد. به نظر می‌رسد آنها هنوز تجربه سال ۸۴ و انتخاب احمدی‌نژاد را یاد دارند. اختلافات آنها مسیر بهشت تا پاستور برای احمدی‌نژاد هموار کرد و آنها را ازصحنه قدرت دورکرد. بازی که همچنان ادامه‌ دارد.

اختلاف با اعتماد‌ ملی
حزب اعتماد ملی از جمله احزابی است که نتوانست فاصله خود را در درون جریان اصلاح‌طلب با سایر اصلاح طلبان کاهش دهد.
پس از آنکه حزب اعتماد ملی در جریان انتخابات ریاست جمهوری هشتم به عنوان حزبی اصلاح طلب تشکیل شد، رویکرد و خط فکری جداگانه‌ای‌ از عملکرد اصلاح‌طلبان در جریان مجلس ششم، اتخاذ و در جریان انتخابات مجلس هشتم نیز مسیر خود را جدا از «ائتلاف اصلاح‌طلبان» اعلام کرد.
سرانجام این حزب در پی اقدامات غیرقانونی دبیرکل خود و اعضای آن پس از انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۱۳۸۸ منحل شد.
این درحالی است که خود این حزب در فاصله سالهای ۹۲ تا ۹۶ شاهد اختلافات درونی بود، بنابراین پس از استعفای دبیرکل، خبر استعفای رسول منتجب‌نیا، قائم‌مقام این حزب نیز بر خروجی‌ خبرگزاری‌ها قرار گرفت. بسیاری در آن زمان دلیل این اختلافات را نقش‌آفرینی اعضا در انتخابات ۹۶ دانستند.
همچنین برخی از اعضای حزب اعتماد ملی در همسویی با شورای هماهنگی جبهه اصلاحات اختلاف داشتند و همکاری اعتماد ملی را با شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان نمی‌پذیرفتند. آنها به روند فعالیت و ترکیب شورای سیاستگذاری اصلاح‌طلبان اعتراض داشتند.
همچنین آنها بر معتقد بودند که دارندگان رانت قدرت می‌خواهند حزب را مصادره و زمینه حذف دبیر کلی قبلی را فراهم آورند. بر این اساس با حذف منتجب‌نیا و سایر نزدیکانش در شورای مرکزی، حزب را در اختیار گرفته و آن را به سایر احزاب اصلاح‌طلب مانند "اتحاد ملت" و "کارگزاران" و "شورای سیاست‌گذاری اصلاح طلبان" نزدیک کنند.

درگیری در حزب اعتماد ملی
در همین حال آخرین خبرها حاکی از آن است که روز جمعه ۴ خرداد در دومین کنگره حزب اعتماد ملی، درگیری و تنش بین اعضای حزب بالاگرفت و زمان تعیین شورای مرکزی به تاریخ دیگری موکول شد.
این درحالی بود که این گنگره بعد از یک وقفه تقریباً ده‌ساله برگزار شد تا اساسنامه این حزب با قانون جدید احزاب منطبق و تکلیف اعضای شورای مرکزی این حزب هم مشخص شود.
ماجرا از این قرار بود که بعد از مراسم افتتاحیه و سخنرانی منتجب‌نیا، عارف و مطهری و زمانی که قرار بود تا اعضای حزب در جلسه حضور داشته باشند و کنگره وارد دستور رسمی مجامع عادی و فوق‌العاده خود شود، اختلافاتی ریو داد و منجر به کشمکش و درگیری شدیدی در جلسه حزب شد.
معترضین اعتماد ملی معتقد بودند که در این زمان بایستی فقط اعضای حزب کنگره را برگزار کنند و حضور سایر مدعوین غیرمنطقی، غیرمستدل و غیرقانونی است.
در این میان برخی از حاضرین خواستار انتخاب هیات رئیسه کنگره با حضور همه افراد حاضر اعم از اعضای عضو و اعضای غیرعضو حزب اعتماد ملی شدند و در نتیجه مشاجره لفظی صحن کنگره را در بر گرفت.
بسیاری در تحلیل علت درگیری عنوان کردند که دو جریان در داخل حزب در تلاش هستند تا بعد از کنگره خود را در حزب به اکثریت برسانند. از اعضای حزب، یک جریان نزدیکان منتجب‌نیا هستند و قصد داشتند که در نبود دبیرکل حزب، وی همچنان قائم‌مقام بماند و یک طیف نزدیکان به الیاس حضرتی هستند که تصمیم دارند با حذف منتجب‌نیا و سایر نزدیکان وی در شورای مرکزی، حزب را در اختیار گرفته و آن را به سایر احزاب اصلاح‌طلب مانند "اتحاد ملت" و "کارگزاران" و "شورای سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان" نزدیک کنند. حالا قرار است در روزهای آینده تکلیف اساسنامه و اعضای شورای مرکزی در جلسه‌ای داخلی مشخص شود، با این حال به‌نظر می‌رسد تنش و درگیری بین اعضای این حزب در حدی است که نمی‌توانند به‌راحتی تکلیف آینده اعتماد ملی را مشخص کنند.

متهم کردن دیگران
در این میان اصلاح‌طلبان تلاش کردند تا با متهم ساختن دیگر احزاب تحت عنوان "گروه فشار" این تشنج را به آنها ربط دهند.
اما فیلمی در این باره پخش شد که در آن درگیری بین اعضای حزب مشهود بود و همین امر ادعای حضور گروه فشار را منتفی کرد.
کانال "اعتمادیون" وابسته به اعضای حزب اعتماد نیز در این باره نوشت : درحالی که عده‌ای به‌دلیل منافع خود به‌بهانه حفظ دبیرکلی مهدی کروبی قصد تمدید ادامه حضور خود در شورای مرکزی را داشتند، شنیده‌ها حاکی از آن است که مهدی کروبی در حصر فرم کاندیداتوری شورای مرکزی را پر کرده بود اما این افراد مانع برگزاری انتخابات شورای مرکزی شدند و سعی داشتند با قیام و قعود شورای مرکزی فعلی اعتمادملی را ابقا نمایند که با مخالفت رسول منتجب‌نیا و نماینده وزارت کشور روبه‌رو شد و عملاً این کنگره ناتمام ماند".
ارگان حزب اعتماد ملی نیز با انتشار بیانیه‌ای رسماً علت درگیری را مشخص کرده و آن را به گردن برخی احزاب اصلاح‌طلب مانند حزب ندای ایرانیان و حزب هدا انداختند. اما حزب ندای ایرانیان در بیانیه‌ای این ادعا را تکذیب کرد.

ظهور اختلاف در شهرداری
اختلافات میان اصلاح‌طلبان پیش از این ماجرا نیز در رسانه‌ها منعکس شده بود.
درانتخابات شورای شهر تهران، اصلاح‌طلبان توانستند اکثریت صندلی‌ها شورا را کسب کنند اما شرایط به گونه ای پیش رفت که نجفی مجبور به استعفا شد. پس از آن اصلاح‌طلبان به سختی توانستند به اجماع برسند و شهردار را انتخاب کنند. شورای شهر اول نیز شاهد چنین اختلافاتی بود. در آن زمان شرایط به گونه‌ای شد که اصغرزاده و عطریانفر رو در روی هم قرار گرفتند و کار به دعوا و جدال کشید. در نهایت عملا شورا از بین رفت. 

رقابت درونی
از سوی دیگر در اردوگاه اصلاح‌طلبی حتی شاهد یک رقابت زودهنگام انتخاباتی هم هستیم. رقابتی که میان دو کاندیدای مطرح یعنی «اسحاق جهانگیری» و « محمدرضاعارف» در میان رسانه‌های این جریان حاکم است. رسانه هایی که سعی می‌کنند با خبرسازی کاندیدای مورد حمایت خود را بزرگ و گزینه مقابل را تخریب کنند.

نگرانی
این اختلافات درحالی جریان دارد که اصلاح‌طلبان علاوه بر انتخابات مجلس نگران عرصه انتخابات آینده ریاست جمهوری هستند و تاکید دارند که اگر نتوانند اکثریت را در انتخابات مجلس بدست بیاورند، کار آنها در انتخابات ریاست جمهوری آینده سخت خواهد شد. حتی رسانه‌های این جریان در اقدامی بسیار جلوتر از زمان، پیش بینی کرده‌اند که کدام نامزد اصولگرا وارد کارزار انتخابات آینده می‌شود. موضوعی که از عمق نگرانی این جریان برای آینده خبر می‌دهد.
چندی پیش بود که صادق زیباکلام، فعال اصلاح طلب با صراحت گفت: با این دست فرمان دولت، یک نامزد اصولگرا در انتخابات آینده با ۲۰ میلیون رای پیروز خواهد شد.
از سوی دیگر ابراهیم صغرزاده نیز با تجربه‌ای از گذشته فعالیت اصلاح طلبان دارد، خطاب به آنها توصیه کرد : شرایط را به سمتی نبرید که جوی از ناامیدی را به جامعه القا کنید. هم اصلاح‌طلبان و هم دولت تحت فشار قرار دارند. سال ۹۷ سال سختی خواهد بود و ممکن است با شرایط متفاوتی مواجه شویم. پیروزی‌های سیاسی همواره مهمترین دغدغه جریان اصلاحات طلب بوده است و به نظر می‌رسد که ساز ناکوک گروه‌های اصلاح‌طلب وفاق و همبستگی میان افراد این جریان کمرنگ کرده است.
بی تردید اصلاح‌طلبان برای هدف آتی خود باید به یک گزینه واحد برسند و شرط رسیدن به این مسئله، برای آنان وحدت است .
عملکرد سیاسی این گروه در طول سالهای گذشته از یک سو، اختلافات آنها در زمان دولت اصلاحات و مجلس اصلاح‌طلب از سوی دیگر و همچنین حمایت از دولت روحانی سبب شده است که در بسیاری از موارد مردم نسبت به این جریان بدبین شوند. مردم می‌دانند که اگرچه اصلاح‌طلبان تلاش می‌کنند تا مسئولیت حمایت از روحانی را از دوش خود بردارند اما آنها از حامیان اصلی وی در جریان دو دوره انتخابات اخیر بودند، درحالی که وی عملکرد مطلوبی نداشت و نتوانست وعده‌های خود را محقق کند.
در نهایت بعید نیست که اگر این بدبینی ادامه یابد، حتی منجر به ورشکستگی سیاسی این اصلاح‌طلبان شود. 

نویسنده: کتایون مافی

https://siasatrooz.ir/vdcjvxevvuqeyiz.fsfu.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی