امروز در تقویم جهان روزی سیاه و ننگین برای تمامی ارزشهای انسانی و بشری است روزی که ملتی از سرزمین و خانه خویش آواره شدند و 75 سال است که رنجی بیامان بر آنها تحمیل میشود. ۲۵ اردیبهشت در تقویم فلسطین و جهان روزی مهم و تاریخی است که از آن با عنوان یوم النکبه یاد میشود. یوم النکبه (روز فاجعه)، به ۱۵ می ۱۹۴۸ یعنی یک روز پس از اعلام موجودیت رژیم صهیونیستی و آوارگی ۸۵۰ هزار فلسطینی و کشتار بیش از ۱۳ هزار تن از آنها (تا آوریل ۱۹۴۹) اشاره دارد. روزی که قدرتهای بزرگ تن به ادعای اشغالگرایانه صهیونیستها مبنی بر ملت بدون سرزمین و سرزمین بدون ملت دادند و با ادعای آنچه هولوکاست جنگ جهانی دوم نامیدند، سرزمین فلسطین را از ساکنان اصلی خویش خالی و با آواره سازی میلیون ها نفر که امروز بعضا تا ۷ میلیون نفر عنوان میشود، این سرزمین را به اشغال رژیم صهیونیستی درآوردند. رژیمی که آن روزها رویای از نیل تا فرات را سر میداد و با این ادعا نیز نه تنها نسل کشی فلسطینیها و اشغال سرزمینشان را اجرا کرد که با جنگهای منطقهای علیه کشورهای عربی به اشغال اراضی آنها نیز پرداخت. اکنون در سال ۲۰۲4 میلادی ملت فلسطین در حالی یاد این روز را با تجدید پیمان با شهدا و آرمان مقاومت پاس میدارند که نگاهی به تحولات این چند دهه نکاتی قابل توجه را آشکار می سازد.
نخست آنکه برخلاف تصور صهیونیستها، کشتار و آوارگی نه تنها ملت فلسطین را از چرخه مقاومت خارج نساخته بلکه فلسطینیها با انگیزه و مقاومت بیشتری در راه آزادی وطن گام برداشتند. در طول 8 ماه اخیر رژیم صهیونیستی تمام قوای نظامی خویش را با حمایت دهها کشور غربی علیه غزه به کار گرفته است در حالی که تنها دستاورد آن کشتار دسته جمعی و ویرانی غزه بوده است. طوفن الاقصی برگ نوینی از مقاومت را در جهان به نمایش گذاشت چنانکه امروز حتی در دانشگاهها و مراکزعلمی غرب نیز فریاد حمایت از فلسطین سر داده میشود.
دوم آنکه رژیم صهیونیستی که زمانی ادعای از نیل تا فرات سر میداد امروز نه تنها به این رویا دست نیافته است بلکه از سال ۲۰۰۰ و فرار از جنوب لبنان، هر روز با بحران تازه ای در داخل و خارج مواجه است که تشکیل دولتهای سست و رو به زوال، اعتراضهای ساکنان اراضی اشغالی به وضعیت اقتصادی و تبعیضهای گسترده در کنار ناتوانی در برابر مقاومت این رژیم را به آنجا کشانده که برای امنیت خود اقدام به دیوار کشیهای متعدد کرده و عملا خود را در حصار امنیتی محبوس ساخته است.امروز فلسطین بار دیگر میدان نبردی شده است که یک سوی آن را رژیم صهیونیستی، آمریکا، انگلیس و ...تشکیل میدهند که تا دندان مسلح به کشتار زنان و کودکان فلسطینی میپردازند.
در سوی دیگر معادله ملت فلسطینی قرار دارد که در کرانه باختری و قدس با دستان خالی و نهایت با سنگ و چوب برای حراست از قدس میجنگد و جان میدهد تا نفسهای قدس اسلامی همچنان باقی باشد. در غزه نیز نیروهای مقاومت با بهره گیری از توان موشکی برای حراست از سرزمین، ملت فلسطین و شرافت اسلام و امت اسلامی میجنگد. آنچه امروز در فلسطین روی می دهد شاید در ظاهر جنگی عربی-صهیونیستی است که هزاران کیلومتر از مرزهای ایران فاصله دارد و برخی با شعار نه غزه نه لبنان، چراغی که به خانه رواست...، اولویت رسیدگی به مشکلات کشور و چالشهای اقتصادی است و فلسطین را باید به فلسطین واگذار کرد و... برآنند تا مسئله فلسطین را نزد افکار عمومی کشور کمرنگ سازند، اما جدای از مسائل انسانی و بشر دوستانه و اصل وجدانی که نمیتوان و نباید در برابر ظلم چشم فرو بست، توجه به مسئله فلسطین برای ملت ایران از جنبهای دیگر قابل توجه است، و آن پیمانی است که با سردار دلها بسته است.
این حقیقتی انکار ناپذیر است که محور تفکر و رسالت سردار شهید سپهبد قاسم سلیمانی، مسئله فلسطین و آزادی قدس بوده است و توان موشکهای امروز مقاومت در غزه برگرفته از تلاشها و رشادههای سردار بوده است. شکست رژیم صهیونیستی و آمریکا در نبرد در برابر فلسطینیها یعنی تحقق خواست سردار دلها و نیز تحقق عملی انتقام خون سردار که ملت یران در مراسم تشییع پیکر ایشان فریاد آن را سر داده بود. حمایت از فلسطین یعنی اینکه راه سردار در حمایت از مظلوم و مقابله با ظالم تا نابودی محور اصلی بحرانهای منطقه یعنی رژیم صهیونیستی و خروج آمریکا از منطقه ادامه دارد و ملت ایران پرچم سردار را زمین نخواهد گذاشت.
قاسم غفوری
نخست آنکه برخلاف تصور صهیونیستها، کشتار و آوارگی نه تنها ملت فلسطین را از چرخه مقاومت خارج نساخته بلکه فلسطینیها با انگیزه و مقاومت بیشتری در راه آزادی وطن گام برداشتند. در طول 8 ماه اخیر رژیم صهیونیستی تمام قوای نظامی خویش را با حمایت دهها کشور غربی علیه غزه به کار گرفته است در حالی که تنها دستاورد آن کشتار دسته جمعی و ویرانی غزه بوده است. طوفن الاقصی برگ نوینی از مقاومت را در جهان به نمایش گذاشت چنانکه امروز حتی در دانشگاهها و مراکزعلمی غرب نیز فریاد حمایت از فلسطین سر داده میشود.
دوم آنکه رژیم صهیونیستی که زمانی ادعای از نیل تا فرات سر میداد امروز نه تنها به این رویا دست نیافته است بلکه از سال ۲۰۰۰ و فرار از جنوب لبنان، هر روز با بحران تازه ای در داخل و خارج مواجه است که تشکیل دولتهای سست و رو به زوال، اعتراضهای ساکنان اراضی اشغالی به وضعیت اقتصادی و تبعیضهای گسترده در کنار ناتوانی در برابر مقاومت این رژیم را به آنجا کشانده که برای امنیت خود اقدام به دیوار کشیهای متعدد کرده و عملا خود را در حصار امنیتی محبوس ساخته است.امروز فلسطین بار دیگر میدان نبردی شده است که یک سوی آن را رژیم صهیونیستی، آمریکا، انگلیس و ...تشکیل میدهند که تا دندان مسلح به کشتار زنان و کودکان فلسطینی میپردازند.
در سوی دیگر معادله ملت فلسطینی قرار دارد که در کرانه باختری و قدس با دستان خالی و نهایت با سنگ و چوب برای حراست از قدس میجنگد و جان میدهد تا نفسهای قدس اسلامی همچنان باقی باشد. در غزه نیز نیروهای مقاومت با بهره گیری از توان موشکی برای حراست از سرزمین، ملت فلسطین و شرافت اسلام و امت اسلامی میجنگد. آنچه امروز در فلسطین روی می دهد شاید در ظاهر جنگی عربی-صهیونیستی است که هزاران کیلومتر از مرزهای ایران فاصله دارد و برخی با شعار نه غزه نه لبنان، چراغی که به خانه رواست...، اولویت رسیدگی به مشکلات کشور و چالشهای اقتصادی است و فلسطین را باید به فلسطین واگذار کرد و... برآنند تا مسئله فلسطین را نزد افکار عمومی کشور کمرنگ سازند، اما جدای از مسائل انسانی و بشر دوستانه و اصل وجدانی که نمیتوان و نباید در برابر ظلم چشم فرو بست، توجه به مسئله فلسطین برای ملت ایران از جنبهای دیگر قابل توجه است، و آن پیمانی است که با سردار دلها بسته است.
این حقیقتی انکار ناپذیر است که محور تفکر و رسالت سردار شهید سپهبد قاسم سلیمانی، مسئله فلسطین و آزادی قدس بوده است و توان موشکهای امروز مقاومت در غزه برگرفته از تلاشها و رشادههای سردار بوده است. شکست رژیم صهیونیستی و آمریکا در نبرد در برابر فلسطینیها یعنی تحقق خواست سردار دلها و نیز تحقق عملی انتقام خون سردار که ملت یران در مراسم تشییع پیکر ایشان فریاد آن را سر داده بود. حمایت از فلسطین یعنی اینکه راه سردار در حمایت از مظلوم و مقابله با ظالم تا نابودی محور اصلی بحرانهای منطقه یعنی رژیم صهیونیستی و خروج آمریکا از منطقه ادامه دارد و ملت ایران پرچم سردار را زمین نخواهد گذاشت.
قاسم غفوری