هر روز که ميگذرد پيشبيني رويدادها و مختصات حوادث محيط بينالمللي دشوارتر ميشود، غافلگيري کثير صاحبنظران و کارشناسان بينالمللي، ناشي از اتفاقات و رخدادهاي يکي دو سال گذشته، شاهد و گواهي بارز اين مدعاست. چونانكه هماکنون بسياري اذعان دارند که ديگر نميتوان با دو- سه سناريوي تكراري ، رفتار بازيگران عرصه سياست را پيشبيني کرد.
از جمله اتفاقاتي که به سادگي نميشد بروز آن را محتمل دانست يورش سنگين و غيرمتعارف رژيم اشغالگر قدس به نوار غزه و پديداري فجايعي است که گستردگي آن در رسانهها مشاهده ميشود. چرا که؛
۱-فعل و انفعالات واقع شده در جهان عرب موسوم به بيداري اسلامي
۲- تغييرات بنيادين در نظام سياسي برخي از کشورهاي مهم تاثير گذار بر روند مناسبات منطقه اي از جمله مصر،
۳- تشديد مواضع ژستطلبانه حقوق بشري و داعيه داري جهان اسلام و برخي از روساي کشورهاي جوياي نام مانند ترکيه،
۴- شرايط وخيم اقتصادي حاکم بر جهان غرب و همينطور اوضاع نابسامان اقتصادي در محدوده حاکميت رژيم صهيونيستي و ...
ميتوانست از جمله گزارههاي ناظر بر عدم وقوع يورش تلآويو به غزه باشد اما عليرغم همه اين مولفهها و عناصر تعيين كننده، دنيا شاهد و نظارهگر اين اتفاق نسبتا غير محتمل شد.
بديهي است در پس اين اتفاق اخير، تحليلهاي زيادي مطرح و گزينههاي گوناگوني ارائه ميشود و خواهد شد ولي نگارنده اين سطور، يک سناريوي ديگري را محتملترين گزينه در قبال اين حوادث ميداند.
مرور کوتاه بسياري از تفاسير و تحليلهاي رويدادهاي يكي دو ساله اخير از سوي دوست و دشمن، حاکي از اين مهم است که همه اتفاقات اين مقطع معطوف به تقويت جبهه کشورهاي اسلامي حامي فلسطين و تضعيف موضع تلآويو ارزيابي ميشود و لاجرم ممکن است متعاقب اين شرايط، کاهش نفوذ غرب را در منطقه استراتژيک آسياي غربي انتظار داشت. همچنين افزايش سفرهاي رسمي برخي مقامات بلند پايه کشورهاي عربي به نوار غزه را هم بايد در تقويت همين شرايط ارزيابي کرد. لذا به نظر ميرسد سردمداران تلآويو بنا دارند پس از خارج شدن از شوک حوادث اخير، اين حجم تهديدات را به فرصت مبدل سازند. لذا دست پيش انداختن و گرد و خاک به راه انداختن شايد بتواند آنان را از موضع انفعال خارج و موقعيت پيشين را کمي احياء کند و ميتوان حدس زد که رژيم صهيونيستي با تسري دادن فضاي سنگين مترتب بر خود به کشورهاي غربي خصوصا ايالات متحده، ضمن کسب رضايت و حمايت آنان در قبال اين اقدام جنگي تلآويو، آنان را به پرداخت امتيازات بيشتر مجاب نمايد و از طرفي ضرب شستي ديگر به جهان عرب نشان دهد و از سويي شرايط كنوني و متفاوت منطقه را در سايه انقلابهاي عربي بداند.
اکنون اين جهان عرب است که در مقابل يک آزمون سرنوشتساز قرار گرفته است، مقامات تازه به کرسي حکومت رسيده عرب ميتوانند با همين تشر رژيم صهيونيستي جا بزنند و دوران حقارت پيشين خود را مجددا تجربه کنند و همينطور ميتوانند عزت کمرنگ شده جهان عرب را احياء و در مقابل گردوخاک مصنوعي تلآويو موضعي واحد و يکپارچه برگزينند. ترکيه نيز عليرغم اينکه در دايره کشورهاي عربي نيست ولي همين آزمون براي آنکارا هم صادق است.