سال ۲۰۱۵ در حالي به پايان رسيد كه يكي از مهمترين تحولات اين سال را توافق هستهاي ميان جمهوري اسلامي ايران و گروه ۱+۵ (برجام) تشكيل ميداد. توافقي كه حلقه تكميلي آن گزارش آژانس بينالمللي انرژي اتمي در باب عدم انحراف هستهاي ايران و در نهايت بسته شدن پرونده ابهامات ادعايي آژانس (پي.ام.دي) در شوراي حكام بود.
سال ۲۰۱۶ در حالي آغاز گرديد كه آغاز روند اجراي تعهدات طرفين در برجام به عنوان تحولي مهم مورد توجه همگان قرار گرفته است. از يكسو اعضاي ۱+۵ بويژه آمريكا و اتحاديه اروپا موظف به برداشتن تحريمها هستند و از سوي ديگر جمهوري اسلامي تعهدات خود در حوزه هستهاي را اجرايي ميسازد. آنچه در اين فرآيند به چشم ميآيد تفاوتها در نحوه راستيآزمايي اجراي تعهدات است.
در باب تعهدات جمهوري اسلامي ايران، جهانيان با نگاه اعتماد و اطمينان به آن مينگرند چرا كه از يكسو جمهوري اسلامي ايران همواره بر تعهدات خود پايبند بوده كه كارنامه مثبت ايران در همكاري با آژانس در طول ۱۲ سال اخير سندي بر اين امر است. از سوي ديگر تكاليف ايران به راحتي قابل راستيآزمايي ميباشد و آژانس به عنوان ناظر به راحتي ميتواند آن را تاييد نمايد. شفافيت مراكز هستهاي ايران و نيز قابل راستيآزمايي بودن مسائلي مانند برچيدن سانتريفيوژها و يا ايجاد تغييرات در آب سنگين اراك و يا فوردو تعهدپذيري ايران به تعهداتش را به راحتي آشكار ميسازد.
در نقطه مقابل تعهدپذيري كشورهاي غربي در اجراي تعهداتشان در برداشتن تحريمها با ابهامات بسياري مواجه است بگونهاي كه در صداقت رفتاري آنان ترديدهاي بسياري وجود دارد. به عنوان نمونه رفتارهاي آمريكا نشان ميدهد كه اين كشور همان رويه تحريم و تهديد را ادامه ميدهد در حالي كه در ظاهر نقض را برجام صورت نداده است.
اين رفتارها در چند بخش قابل تامل است. در حوزه كنگره و كاخ سفيد زنجيرهاي از اقدامات شكل گرفته كه از آن جمله تصويب قوانين جديد گذرنامهاي براي اتباع ۳۸ كشور داراي منع رواديد براي سفر به آمريكاست كه در صورت سفر به ايران، سودان، سوريه و عراق حقوقشان در آمريكا حذف و با اعمال محدوديت مواجه ميشوند. در قوانين ديگري با ادعاي مقابله با آنچه توان موشكي ايران ناميدهاند تحريم عليه سپاه پاسداران انقلاب اسلامي را خواستار شدهاند، و يا در مصوبهاي ديگر برداشت ۲ ميليارد دلاري از حساب بانك مركزي ايران براي آنچه غرامت به قربانيان تروريسم ناميدهاند را مطرح كردهاند. تصويب دهها ميليون دلار بودجه براي آنچه حمايت از دموكراسي و حقوق بشر از جمله براي اقليتهاي ديني ناميدهاند بعد ديگر اين اقدامات است.
از سوي ديگر قانونگذاران آمریکا، بعد از تصویب طرحی در روز پنجشنبه در کمیته امور خارجی مجلس نمایندگان که خواستار کاستن از اختیارات دولت برای رفع تحریمها علیه ایران است دو طرح ضد ایرانی دیگر هم معرفی کردهاند كه به تشديد فشارها بر ايران منجر گردد.
در همين حال «کوین مککارتی»، رهبر اکثریت مجلس نمایندگان آمریکا و «اد رویس»، رئیس کمیته روابط خارجی این مجلس، در بیانیهای ایران را به اعمال تحریمهای بیشتر تهدید کردهاند كه زمينهاي براي تحركات ضد ايراني بعدي كنگره خواهد بود.
مجموع اين رفتارها در حالي ابعاد تحريمهاي جديد را رقم ميزند كه آمريكا همزمان تحركات قابل توجه ديگري نيز صورت ميدهد كه در ظاهر آزادي رسانه و آزاديبيان ميباشد. محافل رسانهاي غربي مجموعهاي مقالات و گزارشها در باب نقش ايران در تروريسم و حقوق بشر و نيز ابهام در صداقت رفتاري ايران در باب اجراي برجام منتشر ميسازند آنان حتي بر اصل پا برجا بودن تحريمها نيز تاكيد ميكنند تا فضاي رواني جاري بر اقتصاد جهاني را به عدم رويكرد به ايران تحريك نمايند كه خود بعدي از تحريمهاي پنهان است.
فشار بر بازار نفت براي آوردن آن به زير ۳۰ دلار با تزريق نفت آمريكا و متحدانش به بازار بعد ديگر اين تحريمها است. جالب توجه آنكه كشورهاي غربي با ادعاي آمادگي براي توسعه صنايع نفت و گاز ايران به دنبال تحميل قرار دادهاي نفتي به ايران هستند كه براساس آن تمام امور نفتي براي چند دهه به شركتهاي خارجي تعلق ميگيرد كه عملا خودكفايي ايران در حوزه نفت و گاز را تحتالشعاع قرار داده و به كشوري وابسته مبدل ميسازد.
مسئلهاي كه به صراحت ميتوان آن را تحريمهاي جديد در لواي همگرايي و همكاري نفتي ناميد. تشديد تحركات رسانهاي براي غبارآلود ساختن فضاي سياسي ايران در آستانه انتخابات با رويكرد ظاهري به جناحي خاص و زير سوال بردن روند تاييد صلاحيتها و وظايف شوراي نگهبان از ديگر ابعاد رفتاري آمريكا است كه در روزهاي آغازين سال ۲۰۱۶ مشاهده ميشود.
يك نكته بسيار مهم ديگر در تحولات اين روزهاي عرصه سياست خارجي كشورمان مشاهده ميشود و آن رفتارهاي غيرسازنده و به دور از عقلانيت رژيم سعودي در برابر حسننيتها و صداقتهاي رفتاري جمهوري اسلامي در تعامل با همسايگانش از جمله عربستان است.
عربستان پس از به شهادت رساندن شيخ نمر عالم وحدتساز جهان اسلام كه پيامدهاي بسيار منفي فقدان حضورش اين روزها براي جهان اسلام آشكارتر گرديده، سياست هوچيگري عقدهگشايانه را در پيش گرفت كه قطع روابط ديپلماتيك با جمهوري اسلامي و البته تقلاي شكست خورده براي تحريك ساير كشورها به اجراي رفتارهاي ضد ايراني، از آن جمله بوده است.
هر چند كه در ظاهر چنان وانمود ميشود كه تحركات عربستان اقدامي خود ساخته است اما روند تحولات نشانگر بيصداقتي آمريكا در قبال تنشهاي ايجاد شده ميان سعودي و ايران است كه محور آن را سوء استفاده از اين وضعيت و حتي مديريت آن در جهت منافع ضد ايراني و حتي ضد اسلامي واشنگتن تشكيل ميدهد.
تشديد تحركات سران آمريكا در اعمال تحريمهاي ضد ايراني در كنگره در حالي كه افكار عمومي ايران معطوف به عربستان است، تشديد اقدامات آمريكا براي تقويت تروريستها در سوريه براي تقويت دشمنان مقاومت در لواي نام اقدامات انتقامگير عربستان از تهران، رويكرد متحدان منطقهاي و فرامنطقهاي آمريكا براي آنچه اعمال تحريم عليه ايران، گرفتارسازي تهران در بحرانهاي منطقهاي براي دوري آن از دشمن اصلياش يعني رژيم صهيونيستي و جاهطلبيهاي غربي، فضاسازي گسترده تبليغاتي براي ايجاد شكاف ميان جهان اسلام در حالي كه در بازي دوقطبي تلاش ميشود تا ايران و عربستان را به ابزاري براي اجراي اين توطئه مبدل سازند و... نشانگر دستان آمريكايي پشت بازي سعودي است كه از ابعاد مهم آن را گرفتارسازي ايران در چالشهاي متعدد و در نهايت تسليمسازي آن تشكيل ميدهد. آمريكا تمام اين تحركات را در نقاب اقدام عربستان عليه ايران پنهان ميسازد تا ضمن بزك چهره خود نزد ملت ايران، از سياست تنشآفريني ميان تهران - رياض براي رسيدن به اهداف منطقهاياش بهره گيرد.
با توجه به آنچه ذكر شد ميتوان گفت كه هر چند سال ۲۰۱۶ آغاز گرديده اما آمريكا همچنان در تصورات سالهاي گذشته مبني بر تحريم و تهديد جمهوري اسلامي و ملت ايران است هر چند كه در ظاهر ادعاي پايبندي به برجام و حتي همراهي با اروپا براي كمك به اقتصاد ايران را سر ميدهد. رفتارهايي كه نشان ميدهد كه هيچكس نبايد به آمريكا در سال ۲۰۱۶ دل ببندد چرا كه آمريكاي سال ۲۰۱۶ همان آمريكاست كه شيطان بزرگ برازنده ترين نام براي آن است.