انتخابات ۲۵میلیون نفری روز جمعه به پایان رسید. در اکثر شهرها و مراکز استان تقریبا نامزدهای برگزیده معرفی شدهاند. در تهران هم اسامی ۳۰ نفر اول از صندوقها بیرون آمده است، اما انتخابات تهارن به دور دوم کشیده شد.
شگفتی این دوره از انتخابات را میتوان چنددستگی در طیف اصولگرایان دانست که فارغ از نتایج بهدست آمده، اختلافات مبنایی آنها را عیان و علنی کرد و دیگر حرفزدن این جماعت از «وحدت» مضحکترین کلیدواژه خواهد بود.
سالهای سال بود که این اختلافات مبنایی و ریشهدار وجود داشت اما هر بار با «هزار من چسب و سریش» و به اسم وحدت و سوءاستفاده از دشمنان، اختلافات لاپوشانی میشد.
اما این دوره که انتخابات مجلس دوازدهم از سوی اصلاح طلبان تحریم شد و عملا میدان بدون یک رقیب جدی و اصلی بود، اختلافات بروز عینی کرد و اصولگرایان بهجان هم افتادند و با برخی افشاگریهای زشت، صحنه رقابت را مخدوش کردند. ما به عنوان لایههای میانی جریان اصولگرایی از دیدن این عملکرد زشت و ناپسند زعمای جریان اصولگرایی دلمان به درد آمده بود و چیزی جز تأسف خوردن نداشتیم.
اما نتایج اولیه بهدست آمده هرچند حاکی از پیروزی اصولگرایان در تهران و اکثر شهرهاست، اما نتایج مذکور نشان داد لیستهای چهارگانه اصولگرایی هیچکدام مرجعیت لازم را برای هوادارانشان نداشت و برخلاف دورههای قبل که اعضای یک لیست کاملاً از صندوقها بیرون میآمدند، این مرتبه رأی دهندگان بدون توجه به لیستها و تبلیغات انجام شده، کار خودشان را کردند و تا جایی که میشد آنهایی را برگزیدند که میشناختند نه آنهایی که سرلیستها گفته بودند.
به هر حال در این میان مردم پیروز انتخابات بودند که ۲۵میلیون نفر به پای صندوقها آمدند و به حامیان تحریم انتخابات «نه» گفتند.
و ذکر یک نکته لازم است حال که این انشقاق و تفرقه در میان اصولگرایان علنی شده، منبعد هرکسی راه خود را برود تا مردم سردرگم نشوند و از اصولگرایان دلزده هم نباشند. دراین خصوص بازهم خواهیم نوشت.
شگفتی این دوره از انتخابات را میتوان چنددستگی در طیف اصولگرایان دانست که فارغ از نتایج بهدست آمده، اختلافات مبنایی آنها را عیان و علنی کرد و دیگر حرفزدن این جماعت از «وحدت» مضحکترین کلیدواژه خواهد بود.
سالهای سال بود که این اختلافات مبنایی و ریشهدار وجود داشت اما هر بار با «هزار من چسب و سریش» و به اسم وحدت و سوءاستفاده از دشمنان، اختلافات لاپوشانی میشد.
اما این دوره که انتخابات مجلس دوازدهم از سوی اصلاح طلبان تحریم شد و عملا میدان بدون یک رقیب جدی و اصلی بود، اختلافات بروز عینی کرد و اصولگرایان بهجان هم افتادند و با برخی افشاگریهای زشت، صحنه رقابت را مخدوش کردند. ما به عنوان لایههای میانی جریان اصولگرایی از دیدن این عملکرد زشت و ناپسند زعمای جریان اصولگرایی دلمان به درد آمده بود و چیزی جز تأسف خوردن نداشتیم.
اما نتایج اولیه بهدست آمده هرچند حاکی از پیروزی اصولگرایان در تهران و اکثر شهرهاست، اما نتایج مذکور نشان داد لیستهای چهارگانه اصولگرایی هیچکدام مرجعیت لازم را برای هوادارانشان نداشت و برخلاف دورههای قبل که اعضای یک لیست کاملاً از صندوقها بیرون میآمدند، این مرتبه رأی دهندگان بدون توجه به لیستها و تبلیغات انجام شده، کار خودشان را کردند و تا جایی که میشد آنهایی را برگزیدند که میشناختند نه آنهایی که سرلیستها گفته بودند.
به هر حال در این میان مردم پیروز انتخابات بودند که ۲۵میلیون نفر به پای صندوقها آمدند و به حامیان تحریم انتخابات «نه» گفتند.
و ذکر یک نکته لازم است حال که این انشقاق و تفرقه در میان اصولگرایان علنی شده، منبعد هرکسی راه خود را برود تا مردم سردرگم نشوند و از اصولگرایان دلزده هم نباشند. دراین خصوص بازهم خواهیم نوشت.
فرهاد خادمی