خدای ناکرده کافی است در این اوضاع نابسامان اقتصادی، بلایی نازل شده و شما را دچار بحران و سردرگمی اداری کند.
یک تصادف ساده امروزه علاوه بر وارد آوردن هزینههای مالی و جانی، هزینهای سنگینتر به نام اتلاف وقت و عمر را به خسران دیده وارد میکند هزینهای که به مراتب با توجه به تألمات روحی فرد خسارت دیده که ناشی از تصادف است، جانکاهتر و صد البته اعصاب خُردکنتر است.
برای درک بهتر این موضوع باید به یک مثال استناد کرد؛ فرض میکنیم موتورسیکلت سوار با خودرویی تصادف کرده و در این ماجرا به دلیل بیاحتیاطی خودرو در پیاده کردن مسافر، خودرو کاملا مقصر است و همچنین در این تصادف راکب موتور علاوه بر خسارتهای جانی ناشی از تصادف، دچار خسارتهای مالی و تخریب وسیله نقلیه خود نیز
شده است.
یکی از مواردی که در تصادفات شهری و بین شهری مهم و حیاتی است، حضور به موقع عوامل راهنمایی و رانندگی و همچنین در صورت صدمه دیدن فرد، عوامل فوریتهای پزشکی یا همان اورژانس است. بر هم خوردن صحنه تصادف و متعاقباً اشتباه در ترسیم کروکی و مشکلات جانی برای فرد زخمی از مسائلی است که دیر رسیدن این دو ارگان ضروری میتواند به افراد خسارت دیده ضرر وارد کند. پس با اعمال و در نظر گرفتن ترافیک در شهری مانند تهران باید این دو در زمانی کمتر از پانزده دقیقه بر سر صحنه تصادف حاضر شوند وگرنه قطعا در این حادثه یکی از طرفین متحمل خسارتی دو برابر خواهد شد حال مالی یا جانی!
از صحنه تصادف که بگذریم اگر فردی در این سانحه دچار خسارت جانی شده باشد آن را برای درمان به نزدیکترین بیمارستان دولتی منتقل میکنند. دردسر از همین جا آغاز میشود، اگر جراحت یا دردی یا خونریزی داشته باشید تا هنگامی که پرونده کاغذی تشکیل نشود هیچ دکتر یا پرستاری به شما دست نخواهد زد! با احترام به همه کادر درمانی که در مدت کرونا و پس از آن زحمات بی دریغ و بی منتی برای مردم انجام داده و میدهند، کاغذبازی باعث شده که هیچیک از عوامل اورژانس بیمارستان خود را موظف به رسیدگی به بیمار تازه جراحت دیده ندانند تا وقتی که پرونده کاغذی تشکیل شود!
قبول داریم که تا حدودی تشکیل پرونده برای رسیدگی دقیق تر به بیمار نیاز و ضروری است، ولی نه تا حدی که این روند، به بیمار آسیب جدی وارد کند.
موضوع بیمارستان همینجا بماند، رسیدگی به پرونده کلانتری هفت خانی است که قطعاً حضرت ایوب را هم عاجز خواهد کرد. ایجاد پرونده و عواملی که یکی در میان سر میز خود نیستند، فرد خسارت دیده را وادار میکنند که حتی با حال بیمار چندین روز متوالی به کلانتری مراجعه کند و کاغذبازیهای مربوط به تصادفی که کاملا عیان است به سرانجام برساند. پروندهای که بی اغراق حتی بدون حضور فرد خاطی و مصدوم نیز قابل تشکیل و پیگیری است.
مواردی وجود داشت که با وجود خسارات جانی و مالی برای فرار از کاغذبازی و پروسه طولانی مدت ارجاع به کلانتری و پارکینگ از قید حق و حقوق خود گذشتهاند و حاضر نبودند که خودرو یا وسیله خود را برای پیگیری بیشتر به کلانتری منتقل کنند.
در این گیرودار برخی از پروندهها به دلیل آسیبهای جانی برای بحث بیمه به پزشکی قانونی ارجاع داده می شود. ادارهای که به جرات می توان گفت از علم و تکنولوژی به دور است و تمامی جوابها و پروندههای آن به صورت دستی حل و فصل میشود. در شرایطی که فرد آسیب دیده در تصادف مذکور به استراحت پزشکی نیاز دارد مجبور است برای آوردن و بردن نامهها شخصا نقش پیک موتوری را بازی کند تا شاید کار او در کمترین زمان ممکن انجام شود.
قصد از نوشتار این مطلب قطعا زیر سوال بردن زحمات فراوان کارمندان زحمتکش این ارگانها نیست بلکه انتقاد به روند رسیدگی به چنین پروندههایی است که در آن افراد به صورت مستقیم یا غیر مستقیم دچار خسارات مالی و جانی شدهاند و وارد آمدن خسارات روحی ناشی از کاغذبازی میتواند باعث بوجود آمدن تنش در این ادارات و ارگانها شود.
نظارت بیشتر در کنار کمرنگ کردن حضور مردم در این ارگانها و پیگیری پرونده به صورت کاملا الکترونیک، میتواند گام مثبتی در جهت حل و فصل مشکلات مردم باشد.
یک تصادف ساده امروزه علاوه بر وارد آوردن هزینههای مالی و جانی، هزینهای سنگینتر به نام اتلاف وقت و عمر را به خسران دیده وارد میکند هزینهای که به مراتب با توجه به تألمات روحی فرد خسارت دیده که ناشی از تصادف است، جانکاهتر و صد البته اعصاب خُردکنتر است.
برای درک بهتر این موضوع باید به یک مثال استناد کرد؛ فرض میکنیم موتورسیکلت سوار با خودرویی تصادف کرده و در این ماجرا به دلیل بیاحتیاطی خودرو در پیاده کردن مسافر، خودرو کاملا مقصر است و همچنین در این تصادف راکب موتور علاوه بر خسارتهای جانی ناشی از تصادف، دچار خسارتهای مالی و تخریب وسیله نقلیه خود نیز
شده است.
یکی از مواردی که در تصادفات شهری و بین شهری مهم و حیاتی است، حضور به موقع عوامل راهنمایی و رانندگی و همچنین در صورت صدمه دیدن فرد، عوامل فوریتهای پزشکی یا همان اورژانس است. بر هم خوردن صحنه تصادف و متعاقباً اشتباه در ترسیم کروکی و مشکلات جانی برای فرد زخمی از مسائلی است که دیر رسیدن این دو ارگان ضروری میتواند به افراد خسارت دیده ضرر وارد کند. پس با اعمال و در نظر گرفتن ترافیک در شهری مانند تهران باید این دو در زمانی کمتر از پانزده دقیقه بر سر صحنه تصادف حاضر شوند وگرنه قطعا در این حادثه یکی از طرفین متحمل خسارتی دو برابر خواهد شد حال مالی یا جانی!
از صحنه تصادف که بگذریم اگر فردی در این سانحه دچار خسارت جانی شده باشد آن را برای درمان به نزدیکترین بیمارستان دولتی منتقل میکنند. دردسر از همین جا آغاز میشود، اگر جراحت یا دردی یا خونریزی داشته باشید تا هنگامی که پرونده کاغذی تشکیل نشود هیچ دکتر یا پرستاری به شما دست نخواهد زد! با احترام به همه کادر درمانی که در مدت کرونا و پس از آن زحمات بی دریغ و بی منتی برای مردم انجام داده و میدهند، کاغذبازی باعث شده که هیچیک از عوامل اورژانس بیمارستان خود را موظف به رسیدگی به بیمار تازه جراحت دیده ندانند تا وقتی که پرونده کاغذی تشکیل شود!
قبول داریم که تا حدودی تشکیل پرونده برای رسیدگی دقیق تر به بیمار نیاز و ضروری است، ولی نه تا حدی که این روند، به بیمار آسیب جدی وارد کند.
موضوع بیمارستان همینجا بماند، رسیدگی به پرونده کلانتری هفت خانی است که قطعاً حضرت ایوب را هم عاجز خواهد کرد. ایجاد پرونده و عواملی که یکی در میان سر میز خود نیستند، فرد خسارت دیده را وادار میکنند که حتی با حال بیمار چندین روز متوالی به کلانتری مراجعه کند و کاغذبازیهای مربوط به تصادفی که کاملا عیان است به سرانجام برساند. پروندهای که بی اغراق حتی بدون حضور فرد خاطی و مصدوم نیز قابل تشکیل و پیگیری است.
مواردی وجود داشت که با وجود خسارات جانی و مالی برای فرار از کاغذبازی و پروسه طولانی مدت ارجاع به کلانتری و پارکینگ از قید حق و حقوق خود گذشتهاند و حاضر نبودند که خودرو یا وسیله خود را برای پیگیری بیشتر به کلانتری منتقل کنند.
در این گیرودار برخی از پروندهها به دلیل آسیبهای جانی برای بحث بیمه به پزشکی قانونی ارجاع داده می شود. ادارهای که به جرات می توان گفت از علم و تکنولوژی به دور است و تمامی جوابها و پروندههای آن به صورت دستی حل و فصل میشود. در شرایطی که فرد آسیب دیده در تصادف مذکور به استراحت پزشکی نیاز دارد مجبور است برای آوردن و بردن نامهها شخصا نقش پیک موتوری را بازی کند تا شاید کار او در کمترین زمان ممکن انجام شود.
قصد از نوشتار این مطلب قطعا زیر سوال بردن زحمات فراوان کارمندان زحمتکش این ارگانها نیست بلکه انتقاد به روند رسیدگی به چنین پروندههایی است که در آن افراد به صورت مستقیم یا غیر مستقیم دچار خسارات مالی و جانی شدهاند و وارد آمدن خسارات روحی ناشی از کاغذبازی میتواند باعث بوجود آمدن تنش در این ادارات و ارگانها شود.
نظارت بیشتر در کنار کمرنگ کردن حضور مردم در این ارگانها و پیگیری پرونده به صورت کاملا الکترونیک، میتواند گام مثبتی در جهت حل و فصل مشکلات مردم باشد.
علی کلانتری