اجرای عملیات وعده صادق۲، وحشیگری و انجام جنایات گسترده صهیونیستها،تشدید فعالیتهای دیپلماتیک ایران،حضور رئیس جمهور در سازمان ملل،شهادت سیدحسن نصرالله و... و دهها موضوع و خبر دیگر باعث شده تا ماشین تبلیغاتی صهیونیستها و حامیان غربیاش فعال شوند و با انتشار اخبار جعلی اذهان عمومی مردم ایران و کشورهای محور مقاومت را مشوش نمایند.
در کنار صهیونیستها،شبکههای خبری ایرانیان فریب خورده و مزدور نیز در کوره این فیک نیوزها دمیده و بازار شایعات را داغ میکنند.
آنچه که در این میان مغفول مانده و باعث گرایش مردم به شایعات و اخبار جعلی شده این است که به اعتراف مسئولان طراز اول کشور،«مرجعیت رسانه ای»به خارج از کشور منتقل شده و رسانههای ایرانی داخل کشور مورد اقبال واقع نمیشود.
چرایی این مسئله مهم است و این که چرا راهکاری برای حل این معضل بسیار مهم اندیشیده نمیشود؟
دو اقدام شجاعانه نیروهای مسلح کشورمان در عملیات وعده صادق۱و۲ نشان داد که رسانههای کشور ضمن همراهی میهن پرستانه با این عملیات غرورآفرین،بخوبی در پوشش اخبار تلاش کردند و مسائل مرتبط با این عملیات را برای افکار عمومی تبیین نمودند.
اما بااین حال باز میبینیم که فارغ از اطلاع رسانی خاص نیروهای مسلح و امنیتی،اما دستگاههای دیگر نتوانستند همپای آنها به تشریح سایر اقدامات بعد از عملیات بپردازند و در نتیجه بازار شایعات داغتر شد.
آنچه که از وزیر ارشاد انتظار داریم این است که تلاش لازم را برای اعتبار بخشی به رسانههای داخلی انجام دهد،با وجود قوانین مصوب در زمینه جریان آزاد اطلاعات در کشور و حق دسترسی رسانهها و مردم به این اطلاعات باز هم شاهد هستیم که دستگاههای دولتی و وابسته به دولت همچنان در برابر دادن اطلاعات و اخبار مورد نیاز، مقاومت و ایستادگی می کنند!!
اینجاست که وزیر ارشاد باید «گیوههایش را ور بکشد» و به میدان بیاید.
دستگاه ارتباطات و شورای اطلاع رسانی دولت هم باید به این نقیصه بیندیشند و چارهای برای آن پیدا کنند. برگشت مرجعیت رسانههای داخلی و تحکیم اعتبار آنها یکی از بدیهیترین اصول اولیه برای توسعه فرهنگی کشور است که باید جدی گرفته شود.
در کنار صهیونیستها،شبکههای خبری ایرانیان فریب خورده و مزدور نیز در کوره این فیک نیوزها دمیده و بازار شایعات را داغ میکنند.
آنچه که در این میان مغفول مانده و باعث گرایش مردم به شایعات و اخبار جعلی شده این است که به اعتراف مسئولان طراز اول کشور،«مرجعیت رسانه ای»به خارج از کشور منتقل شده و رسانههای ایرانی داخل کشور مورد اقبال واقع نمیشود.
چرایی این مسئله مهم است و این که چرا راهکاری برای حل این معضل بسیار مهم اندیشیده نمیشود؟
دو اقدام شجاعانه نیروهای مسلح کشورمان در عملیات وعده صادق۱و۲ نشان داد که رسانههای کشور ضمن همراهی میهن پرستانه با این عملیات غرورآفرین،بخوبی در پوشش اخبار تلاش کردند و مسائل مرتبط با این عملیات را برای افکار عمومی تبیین نمودند.
اما بااین حال باز میبینیم که فارغ از اطلاع رسانی خاص نیروهای مسلح و امنیتی،اما دستگاههای دیگر نتوانستند همپای آنها به تشریح سایر اقدامات بعد از عملیات بپردازند و در نتیجه بازار شایعات داغتر شد.
آنچه که از وزیر ارشاد انتظار داریم این است که تلاش لازم را برای اعتبار بخشی به رسانههای داخلی انجام دهد،با وجود قوانین مصوب در زمینه جریان آزاد اطلاعات در کشور و حق دسترسی رسانهها و مردم به این اطلاعات باز هم شاهد هستیم که دستگاههای دولتی و وابسته به دولت همچنان در برابر دادن اطلاعات و اخبار مورد نیاز، مقاومت و ایستادگی می کنند!!
اینجاست که وزیر ارشاد باید «گیوههایش را ور بکشد» و به میدان بیاید.
دستگاه ارتباطات و شورای اطلاع رسانی دولت هم باید به این نقیصه بیندیشند و چارهای برای آن پیدا کنند. برگشت مرجعیت رسانههای داخلی و تحکیم اعتبار آنها یکی از بدیهیترین اصول اولیه برای توسعه فرهنگی کشور است که باید جدی گرفته شود.
فرهاد خادمی