حدود 10 سال پیش بود که در یکی از تارنماهای اقتصادی بین المللی این متن آگهی به چشم می‌خورد که یکی از بانکهای معتبر آلمانی در صدد دعوت به کار افرادی از سراسر دنیا است که دارای شرایط لازم مندرج باشند تا از بین آنها پنج نفر انتخاب شوند تا به مدت پنج سال آموزش ببینند و در نهایت یک نفر به عنوان مدیرعامل و چهار نفر بقیه اعضای هیئت مدیره بانک مذکور باشند. این اعلان در ادامه حاکی از آن بود که هیئت مدیره و مدیرعامل فعلی بیست و پنجمین سال فعالیتشان در این بانک سپری شده و باید پنج سال بعد بازنشسته شوند لذا از هم اکنون مجمع عمومی در صدد آماده نمودن پنج نفر واجد شرایط برای پنج سال دیگر است تا در کنار هیئت مدیره و مدیرعامل فعلی آموزش ببینند!
مقدمه بالا تنها برای توجیه نهادهای تصمیم گیر کشور نقل شد تا در مقام مقایسه برآیند که مدیران کدام یک از مجموعه‌های متنوع سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور آموزش دیده تجربی هستند و در اصطلاح عام «استخوان ترکانده‌اند»؟ و خود را که با هزینه بیت‌المال یا همان یارانه های پنهان آموزش دیده‌اند مهیای خدمت کرده‌اند تا پس از پایان دوران چهار ساله یک دولت، حداقل فردی از مدیران ارشد، میانی، متوسط و حتی پایین دستی همچنان بر محور خود باقی بمانند، مگر در موارد کاملً استثنایی که اکثراً مگسانند گرد شیرینی وهمچنان«دکم» و بی اثر! و آنها که ه با سر کچل دولت‌ها سلمانی یاد گرفته‌اند و آزموده شده‌اند هم به بخش خصوصی می‌روند تا باز هم این داستان غم انگیز همیشگی تکرار شود که در هر نوبت سناریوی تازه‌ای با نامی جدید اما همان زیر ساخت‌های قبلی روی صحنه برود و امروز نام نامأنوس وفاق را یدک بکشد در حالی که این بده بستان‌های سیاسی که هزینه‌هایش از جیب مردم تأمین می‌گردد بار دیگر به کام جناح‌های مطرح سیاسی تمام می‌شود و البته این فاصله زمانی قابل ملاحظه و پرهزینه برای آحاد جامعه و خزانه بیت المال حدود شش ماه را طی می کند تا مدیران قبلی در استراحت و نوعی سر در گمی باشند و مسئولان جدید دست چپ و راستشان را از هم تشخیص ندهند! البته ضایعه‌های متنوعی همچون گرانی، هنجار شکنی، اهانت به یکدیگر، قانون گریزی و سردرگمی آحاد جامعه را هم به همراه دارد که ندانند بفروشند یا بخرند!
بیش از صد روز از آخرین پدیده عجیب و غریب انتخابات ریاست جمهوری در کشور می‌گذرد که پس از شهادت رئیس جمهور هشتم این سونامی کلان ایجاد شده و پیامدهای ریز و درشت آن همچنان ادامه دارد، زیرا طیف موفق در انتخابات، فکرش را هم نمی‌کرد برنده این ماراتون باشد؛ بنابراین راهی به جز پیدا کردن عنوانی تازه و دهان پر کن برای آن نداشت تا در سایه وفاق دست به یک خانه تکانی بزرگ بزند! آنچه گفته شد همه ماجرا نبود و نیست که این قصه سر دراز دارد زیرا پس از آن نوبت استفاده از کسانی می‌شود که اصولاً با وفاق سنخیتی ندارد که پست‌های معاونت را اشغال نموده‌اند تا بتوانند از استیضاح مجلس در امان باشند! خوشبختانه رئیس جمهور منتخب با نهج البلاغه آشنایی کامل دارد و متن آن را به حافظه سپرده است و می‌داند ستون دین و جماعت مسلمانان و ساز و برگشان در برابر دشمنان همین مردم هستند که باید مورد توجه و عنایت آنان باشد، حالا باید ماند و دید این وفاق چه محاسنی برای آحاد مردم به همراه دارد که یکی از آنها طی نزدیک به سه ماه گذشته، اجازه ورود گوشی‌های موبایل آمریکایی است و اضافه کردن مزایای مأموران خارج از کشور طی مصوبه‌ای ویژه و همچنین افزایش بالای 30 درصدی قیمت خودروهای داخلی و بی‌ارزش خواندن وام ازدواج و فرزندآوری که مردم از صفحه تصمیم گیری‌ها کنار گذاشته شوند و پیشنهاد یکی از مدیران وزارت بهداشت برای افزایش بیش از50 درصدی هزینه درمان در کشور تا ولی نعمتان جمهوری اسلامی یعنی مردم، همچنان در فشار باشند اما استعلامی در کار نباشد که حق مأموریت ارزی مدیران چگونه برای فرزندان چند تابعیتی و آقازاده‌ها و گوشی آمریکایی خرج می‌شود!
اما از این سو رئیس جمهور کلام خود را با نهج البلاغه آغاز می‌کند و پایان می‌دهد و در انگشتان سبابه هر دو دست انگشتر عقیق دارد ولی پیامک عمومیش برای آحاد جامعه از طریق گوشی ها این است که« قانون اساسی مبنای اداره کشور و نماد فراست ملت بزرگ ایران است، امید است با پیروی از اصول و ارزش‌های آن، مسیر پیشرفت و عدالت را هموارتر کنیم؛ روز قانون اساسی گرامی باد» را با سرشماره خارجی PERESIDENT پیامک می‌کنند که به نظر میرسد دور از شأن بالاترین مقام اجرایی کشور مسلمان و فارسی زبانی باشد که برای هم میهنان خود و به خصوص کسانی که به ایشان رأی داده‌اند ارسال می کند! حتماً این پیام با مشخصات بالا به دست شما هم رسیده است!
مقدمه بالا تنها برای توجیه نهادهای تصمیم گیر کشور نقل شد تا در مقام مقایسه برآیند که مدیران کدام یک از مجموعه‌های متنوع سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور آموزش دیده تجربی هستند و در اصطلاح عام «استخوان ترکانده‌اند»؟ و خود را که با هزینه بیت‌المال یا همان یارانه های پنهان آموزش دیده‌اند مهیای خدمت کرده‌اند تا پس از پایان دوران چهار ساله یک دولت، حداقل فردی از مدیران ارشد، میانی، متوسط و حتی پایین دستی همچنان بر محور خود باقی بمانند، مگر در موارد کاملً استثنایی که اکثراً مگسانند گرد شیرینی وهمچنان«دکم» و بی اثر! و آنها که ه با سر کچل دولت‌ها سلمانی یاد گرفته‌اند و آزموده شده‌اند هم به بخش خصوصی می‌روند تا باز هم این داستان غم انگیز همیشگی تکرار شود که در هر نوبت سناریوی تازه‌ای با نامی جدید اما همان زیر ساخت‌های قبلی روی صحنه برود و امروز نام نامأنوس وفاق را یدک بکشد در حالی که این بده بستان‌های سیاسی که هزینه‌هایش از جیب مردم تأمین می‌گردد بار دیگر به کام جناح‌های مطرح سیاسی تمام می‌شود و البته این فاصله زمانی قابل ملاحظه و پرهزینه برای آحاد جامعه و خزانه بیت المال حدود شش ماه را طی می کند تا مدیران قبلی در استراحت و نوعی سر در گمی باشند و مسئولان جدید دست چپ و راستشان را از هم تشخیص ندهند! البته ضایعه‌های متنوعی همچون گرانی، هنجار شکنی، اهانت به یکدیگر، قانون گریزی و سردرگمی آحاد جامعه را هم به همراه دارد که ندانند بفروشند یا بخرند!
بیش از صد روز از آخرین پدیده عجیب و غریب انتخابات ریاست جمهوری در کشور می‌گذرد که پس از شهادت رئیس جمهور هشتم این سونامی کلان ایجاد شده و پیامدهای ریز و درشت آن همچنان ادامه دارد، زیرا طیف موفق در انتخابات، فکرش را هم نمی‌کرد برنده این ماراتون باشد؛ بنابراین راهی به جز پیدا کردن عنوانی تازه و دهان پر کن برای آن نداشت تا در سایه وفاق دست به یک خانه تکانی بزرگ بزند! آنچه گفته شد همه ماجرا نبود و نیست که این قصه سر دراز دارد زیرا پس از آن نوبت استفاده از کسانی می‌شود که اصولاً با وفاق سنخیتی ندارد که پست‌های معاونت را اشغال نموده‌اند تا بتوانند از استیضاح مجلس در امان باشند! خوشبختانه رئیس جمهور منتخب با نهج البلاغه آشنایی کامل دارد و متن آن را به حافظه سپرده است و می‌داند ستون دین و جماعت مسلمانان و ساز و برگشان در برابر دشمنان همین مردم هستند که باید مورد توجه و عنایت آنان باشد، حالا باید ماند و دید این وفاق چه محاسنی برای آحاد مردم به همراه دارد که یکی از آنها طی نزدیک به سه ماه گذشته، اجازه ورود گوشی‌های موبایل آمریکایی است و اضافه کردن مزایای مأموران خارج از کشور طی مصوبه‌ای ویژه و همچنین افزایش بالای 30 درصدی قیمت خودروهای داخلی و بی‌ارزش خواندن وام ازدواج و فرزندآوری که مردم از صفحه تصمیم گیری‌ها کنار گذاشته شوند و پیشنهاد یکی از مدیران وزارت بهداشت برای افزایش بیش از50 درصدی هزینه درمان در کشور تا ولی نعمتان جمهوری اسلامی یعنی مردم، همچنان در فشار باشند اما استعلامی در کار نباشد که حق مأموریت ارزی مدیران چگونه برای فرزندان چند تابعیتی و آقازاده‌ها و گوشی آمریکایی خرج می‌شود!
اما از این سو رئیس جمهور کلام خود را با نهج البلاغه آغاز می‌کند و پایان می‌دهد و در انگشتان سبابه هر دو دست انگشتر عقیق دارد ولی پیامک عمومیش برای آحاد جامعه از طریق گوشی ها این است که« قانون اساسی مبنای اداره کشور و نماد فراست ملت بزرگ ایران است، امید است با پیروی از اصول و ارزش‌های آن، مسیر پیشرفت و عدالت را هموارتر کنیم؛ روز قانون اساسی گرامی باد» را با سرشماره خارجی PERESIDENT پیامک می‌کنند که به نظر میرسد دور از شأن بالاترین مقام اجرایی کشور مسلمان و فارسی زبانی باشد که برای هم میهنان خود و به خصوص کسانی که به ایشان رأی داده‌اند ارسال می کند! حتماً این پیام با مشخصات بالا به دست شما هم رسیده است!
حسن روانشید - روزنامه‌نگار پیشکسوت
