غرب آسیا همچنان کانون اصلی تحولات جهانی است و همچون گذشته هر تحولی در این منطقه میتواند بر کل سرنوشت نظام بینالملل تاثیرگذار باشد. در این میان رفتار کشورهای غربی و متاسفانه عربی در قبال تحولات سوریه و فلسطین به عنوان دو کانون اصلی تحولات جای تامل دارد. در یک سوی معادله، سوریهای قرار دارد که گروههای تروریستی با حمایت خارجی توانستهاند بر سوریه مسلط شوند و سرنوشتی نامعلوم را پیش روی این کشور قرار دادهاند.
قابل توجه آنکه همزمان رژیم صهیونیستی، آمریکا و ترکیه نیز بخشهایی از سوریه را به اشغال خود در آورده و تحریر الشام و سرکرده آنها جولانی در حالی جا به جایی جمعیت و یک جانبه گرایی حاکمیتی بر این کشور است. درسوی دیگر فلسطینی قرار دارد که در غزه آن رژیم صهیونیستی همچنان به نسل کشی ادامه داده و دامنه جنایات آن به بیمارستان و زنده زنده سوزاندن بیماران و کادر درمان نیز رسیده در حالی که گزارشها نشان می دهد که کودکان از شدت گرسنگی و سرما در آستانه یخ زدن قرار دارند. در کرانه باختری نیز از یک سو رژیم صهیونیستی در حال اشغال اراضی فلسطینی است و از سوی دیگر نیز نیروهای تشکیلات خودگردان در قالب مزدور سرکوب فلسطینیها را اجرا میکنند.
نکته قابل توجه آن است که این روزها کشورهای غربی و عربی در حالی لشکر کشی دیپلماتیک به سوریه را آغاز کردهاند و هر روز مقاومی از یکی از کشورهای مذکور راهی دمشق شده اند و وعده بازسازی میدهند که در نقطه مقابل آنها سکوتی کر کننده در برابر وضعیت فاجعه بار فلسطین دارند. آنهاد بدون هیچ توجهی به وضعیت غزه و کرانه باختری عملا چنان نشان میدهند که مسئله فلسطین یک مسئله صرفا فلسطینی و نه جهانی است و لذا هیچ واکنشی در قبال آن صورت نمیدهند حال آنکه به اذعان سازمان ملل 99 درصد از تسلیحات صهیونیستها را کشورهایی همچون آلمان و امریکا که امروز داعیه دار کمک به سوریه همستند تامین میکنند. فرایند کنونی و دوگانگی رفتاری غرب در قبال تحولاتئ فلسطین و سوریه، بار دیگر رویکرد منفعت طلبی غرب و شرکای آنها را نشان میدهد چنانکه رفتارشان را میتوان ننگی برای تمام بشریت دانست.
قابل توجه آنکه همزمان رژیم صهیونیستی، آمریکا و ترکیه نیز بخشهایی از سوریه را به اشغال خود در آورده و تحریر الشام و سرکرده آنها جولانی در حالی جا به جایی جمعیت و یک جانبه گرایی حاکمیتی بر این کشور است. درسوی دیگر فلسطینی قرار دارد که در غزه آن رژیم صهیونیستی همچنان به نسل کشی ادامه داده و دامنه جنایات آن به بیمارستان و زنده زنده سوزاندن بیماران و کادر درمان نیز رسیده در حالی که گزارشها نشان می دهد که کودکان از شدت گرسنگی و سرما در آستانه یخ زدن قرار دارند. در کرانه باختری نیز از یک سو رژیم صهیونیستی در حال اشغال اراضی فلسطینی است و از سوی دیگر نیز نیروهای تشکیلات خودگردان در قالب مزدور سرکوب فلسطینیها را اجرا میکنند.
نکته قابل توجه آن است که این روزها کشورهای غربی و عربی در حالی لشکر کشی دیپلماتیک به سوریه را آغاز کردهاند و هر روز مقاومی از یکی از کشورهای مذکور راهی دمشق شده اند و وعده بازسازی میدهند که در نقطه مقابل آنها سکوتی کر کننده در برابر وضعیت فاجعه بار فلسطین دارند. آنهاد بدون هیچ توجهی به وضعیت غزه و کرانه باختری عملا چنان نشان میدهند که مسئله فلسطین یک مسئله صرفا فلسطینی و نه جهانی است و لذا هیچ واکنشی در قبال آن صورت نمیدهند حال آنکه به اذعان سازمان ملل 99 درصد از تسلیحات صهیونیستها را کشورهایی همچون آلمان و امریکا که امروز داعیه دار کمک به سوریه همستند تامین میکنند. فرایند کنونی و دوگانگی رفتاری غرب در قبال تحولاتئ فلسطین و سوریه، بار دیگر رویکرد منفعت طلبی غرب و شرکای آنها را نشان میدهد چنانکه رفتارشان را میتوان ننگی برای تمام بشریت دانست.
فرامرز اصغری