شنبه ۴ شهريور ۱۴۰۲ - ۲۲:۱۳
کد مطلب : 126853

توافق نانوشته از کجا می‌آید؟

طی هفته‌های اخیر فضای رسانه‌های غربی با کلید واژه‌ای خاص همراه بوده است و آن ادعای توافقی نانوشته میان ایران و آمریکاست. به عنوان مثال یافته‌های خبرگزاری بلومبرگ مدعی می‌شود که افزایش صادرات نفت ایران، به‌ویژه در هفته‌های گذشته، پیامد مستقیم سیاست تازه دولت جو بایدن، رئیس‌ جمهوری آمریکا، در چشم‌پوشی از تحریم‌های نفتی، علیه جمهوری اسلامی ایران است.
بلومبرگ در گزارشی مدعی شد: «ماه‌ها دیپلماسی محرمانه میان جمهوری اسلامی ایران و نمایندگان دولت بایدن، نه‌‌تنها به توافقی برای تبادل زندانی‌ها، آزادی دارایی‌های توقیف‌شده ایران و احتمالا تغییر در برنامه غنی‌سازی جمهوری اسلامی منجر شده است، بلکه به ‌نظر می‌رسد که دولت بایدن با چشم‌پوشی از تحریم‌ها، به جمهوری اسلامی ایران اجازه داده است که از محل فروش نفت، درآمد ارزی بیشتری داشته باشد.
پیش از این نیز روزنامه وال استریت ژورنال مدعی شده است که  ایران برای کاهش تنش‌ها، ذخیره اورانیوم ۶۰درصد خود را به میزان قابل توجهی کاهش داده و بخشی از مواد ۶۰درصد را رقیق کرده است.این روزنامه به نقل از منابع خود نوشته دولت ایران سرعت انباشت «اورانیوم با غنای بالا» را کاهش داده و این اقدامات می‌تواند به کاهش تنش‌ها با آمریکا کمک کرده و امکان از سرگیری مذاکرات گسترده‌تر بر سر برنامه هسته‌ای ایران را فراهم کند.
در چارچوب همین رویه نیز نشریه فایننشال تایمز انگلیس مدعی شده که آمریکا در کنار مذاکرات بر سر تبادل زندانیان و رفع انسداد ۶ میلیارد دلار از سرمایه‌های تهران، به ایران فشار آورده تا فروش پهپادهای نظامی به روسیه را به عنوان بخشی از گفت وگوها برای کاهش تنش میان واشینگتن و تهران متوقف کند.بر اساس ادعا‌های این گزارش که برخی از آنها به نقل از یک مقام آگاه مطرح شده، ایالات متحده ایران را تحت فشار قرار داده است تا فروش پهپادهای نظامی به روسیه - که گفته می‌شود مسکو در منازعه اوکراین از آنها استفاده می‌کند - و همچنین قطعات یدکی آنها را متوقف کند.روزنامه فایننشال تایمز در ادامه مطلب خود افزود: این گفتگوها در کنار مذاکرات بر سر تبادل زندانیان در هفته گذشته انجام شده است.
حال این سوال مطرح است که چرا به رغم تاکید مقامات ایرانی و در مواردی آمریکایی مبنی بر نبود هیچ گونه توافق موقت و یا نانوشته، رسانه‌های غربی به چنین دروغ پردازی هایی روی آورده اند که البته با باز نشرهای گسترده رسانه‌های فارسی زبان معاند همراه بوده است.؟ پاسخ به این پرسش را در تقارن این ادعاها با دستاوردهای ایران می توان جستجو کرد. در شرایطی که آمریکایی‌ها نزدیک به یک سال است که ادعای منزوی سازی ایران و روی میز نبودن گزینه مذاکره با ایران را مطرح می‌کنند که در عمل پوچ بودن این ادعاها آشکار شده است چنانکه در نهایت آنها با کنار نهادن زیاده خواهی‌هایش تن به خواسته‌های ایران در مبادله زندانیان و آزاد سازی دارایی‌های بلوکه شده ایران دادند در حالی که این امر بدون هیچ پردازشی در باب برجام صورت گرفت.
از سوی دیگر اجرایی شدن عضویت رسمی ایران در شانگهای در تیر ماه و نیز عضویت ایران در بریکس در شهریور ماه در کنار رسیدن میزان تولید و صادرات نفت ایران به میزان گذشته بدون اف ای تی اف و برجام، ادعای منزوی بودن ایران را ویران ساخت. در این شرایط رسانه‌های غربی از جمله فارسی زبانان بیگانه نیز نتوانستند خشم خود را از این دستاوردها را پنهان سازند از یک سو سیاست اهمیت زدایی و کم رنگ سازی این رویدادهای مهم را با حاشیه سازی‌ها و سانسورهای شدید خبری در پیش گرفتند و از سوی دیگر سیاست تحقیر ساز و تحریف را در دستور کار قرار داده‌اند تا در کنار ایجاد فضای یاس و ناامیدی در میان ملت ایران، افول یک جانبه گرایی غرب را کم رنگ سازند. ماموریت این رسانه‌ها آن است که تصویری غیر واقعی از آنچه در صحنه جهانی در جریان است به نمایش گذارند تا شاید در جنگی ادراکی مخاطب را نسبت به دستاوردها بی تفاوت و حتی با حقارت مواجه سازد تا مانع از بالندگی و نشاط اجتماعی و نقش آفرینی بیشتر ایرانیان در نظم نوین جهانی گردند. رفتاری که بیانگر هراس غرب از نقش و جایگاهی است که ایران می‌تواند در صحنه جهانی ایفا نماید چنانکه عضویت ایران در پیمان بزرگ بریکس نشانی‌ آشکار بر این جایگاه است که حلقه تکمیلی آن را نیز تن دادن آن به اجرای خواسته‌های ایران در تبادل زندانیان و پول‌های بلوکه شدن ایران تشکیل می‌دهد.
 
قاسم  غفوری
https://siasatrooz.ir/vdccpeqs12bqi48.ala2.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی