سرانجام پس از چهل و شش روز مقاومت همه جانبه ملت فلسطین در غزه در برابر اشغالگری و تجاوزات رژیم صهیونیستی سرانجام آتش بس موقت برای چهار روز از امروز آغاز میشود. در کنار شرایط و دیدگاه طرفین جنگ در باب این آتشبس نوع رفتار کشورهای غربی در قبال آن امری قابل توجه است. این استقبال از سوی کشورهایی همچون آمریکا و شرکای اروپایی آنها در شرایطی که تمام قد از رژیم صهیونیستی دفاع و حتی بمباران بیمارستانها و مدارس را امری طبیعی جلوه میدادند در حالی صورت گرفته است که این تغییر موضع برگرفته از چند اصل میباشد. غرب در این تصور بود که رژیم صهیونیستی با بهرهگیری از کمکهای نظامی و اطلاعاتی و نیز مزدوران غربی توان نابودی حماس و به زعم آنها واگذاری غزه به تشکلیلات خودگردان را دارد حال آنکه روند جنگ نشان داد که این توهمی بیش نیست و سرنوشت جنگ شبیه جنگ اوکراین و افغانستان به رسوایی و شکست غرب منجر خواهد شد لذا تن دادن به آتش بس راهی برای فرار از این شکست بوده است.
همچنین غرب به دلیل بحرانهای شدید اقتصادی بویژه نیاز به انرژی در فصل زمستان آن هم در شرایط تحریم روسیه، ضعف شدید نظامی و اطلاعاتی که نتیجه آن را درفرار از افغانستان، شکست در اوکراین، ناتوانی در پیش بینی اطلاعاتی طوفان الاقصی و نیز طوفان انصارالله در توقیف کشتی اسرائیلی میتوان مشاهده کرد، خواستار عدم گسترش جنگ در منطقه بوده است. مواضع سران غرب مبنی بر خودداری سایر بازیگران منطقه از جمله گروههای مقاومت به گسترش جنگ نه از روی قدرت بلکه ناشی از ضعف و ناتوانی غرب بوده است که با کلمات تحکمی و خودبرترپندارانه به دنبال سرپوش نهادن بر این ضعف بودهاند. این ضعف زمانی اشکارتر میشود که حزبالله در شمال اراضی اشغالی مراکز صهیونیستها را هدف قرار داده، انصارلله یمن در کنار عملیات موشکی و پهپادی کشتی اسرائیلی را توقیف کرده و مقاومت عراق و سوریه نیز پایگاههای آمریکایی را هدف قرار دادند. مجموع این فرآیندها که میتواند به یک رسوایی برای یک جانبه گرایی غرب مبدل گردد در نهایت گزینه پذیرش آتش بس موقت را تنها گزینه پیش روی غرب قرار داده است.
در همین حال غرب که با سلطه رسانهای افکار عمومی را در دست داشته است در جنگ با شکستی سنگین در این زمینه مواجه شد بگونهای که در لندن چند صد هزار نفر در حمایت از فلسطین و ضد رژیم صهیونیستی تظاهرات کردند بیآنکه ترسی از تهدیدات و مجازاتهای اعلام شده علیه حامیان فلسطین داشته باشند. این موج گسترده میرود تا سرنگونی و به چالش کشیده شدن دولتهای بزرگ اروپایی همچون سوناک در انگلیس، مکرون در فرانسه، شولتز در آلمان و حتی بایدن در آمریکا را به همراه داشته باشد.
در این شرایط سران غرب که منفعت طلبی را همواره اساس رفتارشان داشته و به هیچ اصل و مبنایی پایبند نمی باشند برای فرار از این وضعیت هم رنگ جهانیان شده و با انکار حمایتهای گستردهای که از 46 روز جنایت رژیم صهیونیستی داشتهاند با استقبال از آتشبس ژستهای بشر دوستانه گرفتهاند. به عنوان نمونه بی بی سی در این قهرمان سازی انسان دوستانه از آمریکا و شخص بایدن در باب آتش بس موقت بدون اشاره به اینکه بایدن تا سران آمریکا تا همین چند روز پیش هرگونه آتش بس را رد میکردند چنین ادعا می کند: " آمریکا در میانجگیری توافق بر سر گروگانها نقش پررنگی داشته است.بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، از آقای بایدن به خاطر بهبود شرایط توافق تمجید کرد تا گروگانهای بیشتری آزاد شوند و هزینهها کمتر شود." این ژست بشردوستانه از سوی سران انگلیس که حامی اصلی صهیونیستها بوده و سوناک نخست وزیر رسما آتش بس را مردود مینامید تکرار شده است چنانکه دیوید کامرون وزیر امور خارجه انگلیس با صدور بیانیهای عنوان کرد: "توقف در جنگ غزه،فرصت مهمی را فراهم خواهد کرد تا حجم بسیار بیشتری از مواد غذایی، سوخت و سایر کمکهای نجاتدهنده میتواند بهطور مداوم به غزه برسد."
این رفتارهای به اصطلاح انسان دوستانه نه از روی نیت صلح طلبانه غربیها بلکه برگرفته از اجبارهایی است که مقاومت و افکار عمومی جهان به آنها تحمیل کردهاند. رفتاری که در کنار نشان دادن قدرت مقاومت و افکار عمومی وقاهت تهوع آور غرب را نشان میدهد که برای منافعش هر لحظه رنگ عوض کرده و در حالی که 46 روز تمام قد به حمایت از جنایات صهیونیستها و نسل کشی در غزه پرداخته ناگهان خوی بشر دوستی گرفته و از آتش بس استقبال میکند. این رفتارها بار دیگر نشان میدهد که غرب همچنان غیر قابل اعتماد است و نه از اخمش باید ترسید و نه از لبخندش خوشنود شد.
همچنین غرب به دلیل بحرانهای شدید اقتصادی بویژه نیاز به انرژی در فصل زمستان آن هم در شرایط تحریم روسیه، ضعف شدید نظامی و اطلاعاتی که نتیجه آن را درفرار از افغانستان، شکست در اوکراین، ناتوانی در پیش بینی اطلاعاتی طوفان الاقصی و نیز طوفان انصارالله در توقیف کشتی اسرائیلی میتوان مشاهده کرد، خواستار عدم گسترش جنگ در منطقه بوده است. مواضع سران غرب مبنی بر خودداری سایر بازیگران منطقه از جمله گروههای مقاومت به گسترش جنگ نه از روی قدرت بلکه ناشی از ضعف و ناتوانی غرب بوده است که با کلمات تحکمی و خودبرترپندارانه به دنبال سرپوش نهادن بر این ضعف بودهاند. این ضعف زمانی اشکارتر میشود که حزبالله در شمال اراضی اشغالی مراکز صهیونیستها را هدف قرار داده، انصارلله یمن در کنار عملیات موشکی و پهپادی کشتی اسرائیلی را توقیف کرده و مقاومت عراق و سوریه نیز پایگاههای آمریکایی را هدف قرار دادند. مجموع این فرآیندها که میتواند به یک رسوایی برای یک جانبه گرایی غرب مبدل گردد در نهایت گزینه پذیرش آتش بس موقت را تنها گزینه پیش روی غرب قرار داده است.
در همین حال غرب که با سلطه رسانهای افکار عمومی را در دست داشته است در جنگ با شکستی سنگین در این زمینه مواجه شد بگونهای که در لندن چند صد هزار نفر در حمایت از فلسطین و ضد رژیم صهیونیستی تظاهرات کردند بیآنکه ترسی از تهدیدات و مجازاتهای اعلام شده علیه حامیان فلسطین داشته باشند. این موج گسترده میرود تا سرنگونی و به چالش کشیده شدن دولتهای بزرگ اروپایی همچون سوناک در انگلیس، مکرون در فرانسه، شولتز در آلمان و حتی بایدن در آمریکا را به همراه داشته باشد.
در این شرایط سران غرب که منفعت طلبی را همواره اساس رفتارشان داشته و به هیچ اصل و مبنایی پایبند نمی باشند برای فرار از این وضعیت هم رنگ جهانیان شده و با انکار حمایتهای گستردهای که از 46 روز جنایت رژیم صهیونیستی داشتهاند با استقبال از آتشبس ژستهای بشر دوستانه گرفتهاند. به عنوان نمونه بی بی سی در این قهرمان سازی انسان دوستانه از آمریکا و شخص بایدن در باب آتش بس موقت بدون اشاره به اینکه بایدن تا سران آمریکا تا همین چند روز پیش هرگونه آتش بس را رد میکردند چنین ادعا می کند: " آمریکا در میانجگیری توافق بر سر گروگانها نقش پررنگی داشته است.بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، از آقای بایدن به خاطر بهبود شرایط توافق تمجید کرد تا گروگانهای بیشتری آزاد شوند و هزینهها کمتر شود." این ژست بشردوستانه از سوی سران انگلیس که حامی اصلی صهیونیستها بوده و سوناک نخست وزیر رسما آتش بس را مردود مینامید تکرار شده است چنانکه دیوید کامرون وزیر امور خارجه انگلیس با صدور بیانیهای عنوان کرد: "توقف در جنگ غزه،فرصت مهمی را فراهم خواهد کرد تا حجم بسیار بیشتری از مواد غذایی، سوخت و سایر کمکهای نجاتدهنده میتواند بهطور مداوم به غزه برسد."
این رفتارهای به اصطلاح انسان دوستانه نه از روی نیت صلح طلبانه غربیها بلکه برگرفته از اجبارهایی است که مقاومت و افکار عمومی جهان به آنها تحمیل کردهاند. رفتاری که در کنار نشان دادن قدرت مقاومت و افکار عمومی وقاهت تهوع آور غرب را نشان میدهد که برای منافعش هر لحظه رنگ عوض کرده و در حالی که 46 روز تمام قد به حمایت از جنایات صهیونیستها و نسل کشی در غزه پرداخته ناگهان خوی بشر دوستی گرفته و از آتش بس استقبال میکند. این رفتارها بار دیگر نشان میدهد که غرب همچنان غیر قابل اعتماد است و نه از اخمش باید ترسید و نه از لبخندش خوشنود شد.
قاسم غفوری