پنجشنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۲ - ۰۱:۳۷
کد مطلب : 128568

مسیری که می‌توان پیمود

از امروز ایام دهه فجر یا همان سالروز انقلاب اسلامی ملت ایران در سال 1357 آغاز می‌شود در حالی که این انقلاب با رویش‌ها و ریزش‌هایش چهل و پنج ساله شده است. دورانی که قطعا دارای ظرفیت سازی و دستاوردهای بسیار بوده و همزمان نیز کاستی‌ها و کمبودهایی غیر قابل انکار وجود دارد. حال این سوال مطرح است که چگونه می‌توان به شرایط مطلوب رسید و کاستی‌ها را در مسیری صحیح و پایدار رفع نمود ؟ بویژه آنکه معادلات در صحنه بین‌الملل نیز در حال تغییرات اساسی است و ورود دیر هنگام به این عرصه می‌تواند خسارت‌های جبران ناپذیری را به کشور وارد سازد.
برای پاسخ به این پرسش مروری بر آنچه در یک دهه اخیر بر کشور گذشته است می‌توان تا حدودی گره‌گشا باشد و آن برخی فاصله گرفتن دولتمردان از اصول و مبانی انقلاب اسلامی بوده است. نخست آنکه اصل اولیه انقلاب ملت ایران تکیه بر داشته‌های درونی، نقش آفرینی حقیقی ملت و چشم نداشتن به خارج از مرزها بوده است. شاید بتوان گفت یکی از اصلی‌ترین دلایل پیروزی و اقتدار انقلاب ملت ایران را تکیه بر همین مولفه‌های تشکیل می‌دهد چنانکه نبود این مسئله در انقلاب ملت‌هایی همچون مصر، تونس و لیبی و چشم داشت آنها به یاری‌گر خارجی زمینه ساز شکست انقلابشان بوده است.
ماهیت دشمن بر اصل دشمنی استوار است و چنانکه با دستمال کثیف نمی‌توان شیشه‌ای را پاک کرد، با وعده دشمن نیز نمی‌توان مشکلات را رفع کرد. متاسفانه رویکرد تحقیر آمیز و غیر خودباورانه برخی مسئولان که مدعی بوده‌اند ایرانی جز آبگوشت بزباش و لوله هنگ نمی‌توانند درست کند، به این وضعیت دامن زده و مانع از آن شده تا داشته‌های علمی و فنی درونی کشور در جهت صحیح آن هدایت و برای رفع مشکلات به کار گرفته شود لذ باور پذیر شدن توان بالای ایرانی چه آنهایی که در کشور هستند و چه ایرانیان خارج از کشور می‌تواند مولفه‌ای مهم در عبور از این وضعیت باشد.
دوم آنکه اصل مهم در انقلاب اسلامی اصل جمع گرایی به جای فرد گرایی است. آنچه در تفکر لیبرالیستی و نئولیبرالی مطرح است آنکه همه چیز در قالب فردیت خلاصه می‌شود و منافع فردی بر منافع جمعی برتری دارد چنانکه برخی افراد، اختلاص‌ها، حقوق‌های نجومی، رانت‌خواری‌ها و...را بهره خویش از سفره انقلاب و آن را حق خود عنوان کرده‌اند. نکته آن است که رویکرد به تفکر لیبرال سرمایه‌داری در میان برخی مسئولان و اقدام برای ترویج آن در جامعه با مصرف گرایی و مشروعیت بخشی به کسب ثروت از هر طریق، آفتی است که نتیجه آن افزایش فاصله طبقاتی، اشرافی گری، تبعیض، بی‌عدالتی و.. می‌گردد حال آنکه بر اساس اصول انقلاب اسلامی توجه به منافع جمعی اصلی اساسی و بنیادین است.
نتیجه این تفکر انقلابی را در ایثارگری‌ها و جان فشانی‌های افرادی همچون سردار سپهبد شهید قاسم سلیمانی و مدافعان حرم، فداکاری‌های مدافعان سلامت در دو سال مبارزه با کرونا، پویش‌های همدلی مومنانه ملت بزرگ ایران در کمک رسانی به آسیب دیدگان از کرونا و... می‌توان مشاهده کرد حال آنکه نمود تفکر لیبرال سرمایه‌داری را در احتکار کنندگان در دوران سخت کرونا و تحریم، اقدام برخی صنایع نظیر خودروسازان و تولید کنندگان لوازم منزل که به جای ارج نهادن به حمایت در ارتقای کیفیت به افزایش قیمت‌های بی‌رویه روی آورده‌اند و.. می‌توان مشاهده کرد که خسارت‌های بی‌شماری به اقتصاد کشور و مردم وارد کرده‌اند.
نگاهی بر سیاست‌های اقتصادی دولت‌ها در چند دهه اخیر تا به امروز نشان می‌دهد که متاسفانه‌ نسخه‌های اجرایی برگرفته از توصیه‌ها، تنبیهات ، تشفیق‌های نهادهایی همچون صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی بوده است که عملا بسیاری از کشورها از جمله ایران را گرفتار نسخه‌های لیرالی همچون نقش محوری دلار در اقتصاد و نیز تورم و آزادسازی قیمت‌ها به بهانه راهکار نهایی توسعه تشکیل می‌دهد. این نسخه‌ها عملا اقتصاد ایران را گروگان دلار و اقتصاد غیر مردمی ساخته است که نتیجه آن را در تورم افسار گسیخته و به نتیجه نرسیدن طرح‌هایی همچون کاهش تورم و افزایش تولید می‌توان مشاهده کرد.
بر این اساس راهکار خروج کشور از چالشهای اقتصادی و تکرار نشدن شرایط نامطلوب کنونی، نه چشم داشت به بیرون از مرزها و وعده لغو تحریم‌ها، بلکه بازگشت و تکیه به ارزش‌های انقلاب اسلامی است که در آن مردم در میان میدان هستند و مسئولان خادم مردم و حمایت از مستضعفین و تحقق عدالت و مقابله با تبعیض و بی‌عدالتی مسئولیت واحد مردم و مسئولان است.
 
قاسم  غفوری
https://siasatrooz.ir/vdch-6nz623nimd.tft2.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی