یک جای کار اشکال دارد، زمانی که تلاش انجام میشود اما نتیجه این تلاشها محسوس نیست باید در پی دلیل آن گشت؟
چرا تلاشهایی که دولت سیزدهم انجام میدهد، در جامعه محسوس نیست و مردم آن را حس نمیکنند؟
با وجودی که از دوره دولت سیزدهم کمی بیش از 2 سال میگذرد، علیرغم این که گفته میشود وآمارهایی ارائه میشود که میگوید تورم مهار شده و درصد بیکاری نیز کاهش داشته و شاخصهای اقتصادی هم مثبت است، پس چرا اتفاق مثبتی نمیافتد؟
کارشناسان اقتصادی اما نظر دیگری دارند،حال اقتصاد کشور را اصلا خوب نمیدانند و آمارها و ارقام داده شده درباره اقتصاد را نادرست میپندارند.
دولت اما بر کارکرد خود اعتقاد دارد، دولتمردان شاخصهای اقتصادی را مثبت ارزیابی میکنند، تورم را کاهشی میدانند و تولید را با افزایش معرفی میکنند. تولید و فروش نفت را هم بدون دردسر اعلام می کنند.
همه اینها در حالی است که وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم همچنان در تنگنا است، فشارها افزایش یافته و حتی افزایش 20 درصدی حقوق کارمندان و 35 درصدی کارگران هم جبران تورم و گرانی را نکرد چرا که دولت خود هزینههای بسیاری از خدمات و کالاها را افزایش داده است.
افزایش قیمت بلیت اتوبوس و مترو، افزایش کرایه تاکسیها، افزایش تعرفههای پزشکی، افزایش قیمت برق، آب، گاز و ... در کنار اینها افزایش خودسرانه قیمتهای دیگر اقلام همچون مرغ و گوشت، حبوبات، برنج، لبنیات و حتی نان سنتی از سوی نانوایان هزینههای بیشتری را به مردم به ویژه قشر کم درآمد و حتی متوسط تحمیل میکند.
برخی اعتقاد دارند که سفرهای نوروزی نشان دهنده آن است که مردم توان سفر دارند اما از میان 87 میلیون ایرانی چند میلیون نفر توان رفتن به مسافرت را داشتند؟
بر اساس آمار اعلام شده از سوی وزارت راه، 17 میلیون نفر با وسیله نقلیه عمومی جادهای، ریلی، هوایی و دریایی جابجا شدند و بیقه مسافران با وسیله نقلیه شخصی به مسارفت رفتهاند. اگر تعداد مسافرانی که با وسیله نقلیه شخصی را 13 میلیون نفر در نظر بگیریم آمار 30 میلیون نفر مسافر نوروزی در مقابل 57 میلیون نفری که نتوانستند بروند درصد زیادی نیست.
قدر مسلم چنین شاخصهایی نمیتواند الگویی برای اثبات وضعیت اقتصادی خوب جامعه باشد چرا که باید کیفیت سفر نیز در نظر گرفته شود.
علی ایحال بحث اکنون بر سر کاهش ارزش پول ملی است که با بالا رفتن نرخ ارزها به ویژه دلار و یورو این روزها نگرانیهای زیادی را در میان مردم ایجاد کرده است.
نگرانیها بجا است چرا که هر گاه نرخ ارزها به ویژه دلار و یورو بالا میرود، با افزایش قیمتها روبرو میشویم و در این میان مردمی که درامد ثابت و کمی دارند بیشترین زیان را میبینند و آنهایی که قدرت خرید دلار و یورو را دارند با خرید آن سود کلانی به جیب میزنند و باعث میشوند نوسانات ارزی بیشتر هم شود.
این که گفته میشود نرخهایی که اکنون وجود دارد حباب است، حرف تکراری و کهنهای است چرا که در دورههای گذشته هم دولتهای پیشین چنین تعابیری را به کار میبردند اما با بالا رفتن نرخ ارزهای خارجی،پس از چندی کاهش چشمگیری اتفاق نمیافتاد و در واقع در همان کانال افزایش یافته باقی میماند.
برخی هم اعتقاد دارند که دولتها برای جبران کسری بودجه ریالی خود با بالا بردن قیمت ارز این کسری را جبران میکند هر چند دولتها همواره آن را تکذیب کردهاند. قاعده بر این است که این شرایط مسئولین ذیربط پاسخگو باشند و تصمیمات و تفکراتی که برای مهار چنین وضعیتی گرفتهاند برای مردم تشریح کنند و بازار را از این وضعیتی که هست بیرون بیاورند.
از سال گذشته تاکنون که 20 روز گذشته نرخ ارز افزایش قابل توجهی داشته،بانک مرکزی وزارت اقتصاد و تیم اقتصادی دولت برای مهار افزایش نرخ ارز که در واقع کاهش ارزش پول ملی است، فکری دارد؟
برگزاری جلسات کاری از پیش نمیبرد، مجلس قرار است جلسهای برای همین موضوع برگزار کند،آیا نمایندگان فکر میکنند که تأثیرگذار است؟
چرا تلاشهایی که دولت سیزدهم انجام میدهد، در جامعه محسوس نیست و مردم آن را حس نمیکنند؟
با وجودی که از دوره دولت سیزدهم کمی بیش از 2 سال میگذرد، علیرغم این که گفته میشود وآمارهایی ارائه میشود که میگوید تورم مهار شده و درصد بیکاری نیز کاهش داشته و شاخصهای اقتصادی هم مثبت است، پس چرا اتفاق مثبتی نمیافتد؟
کارشناسان اقتصادی اما نظر دیگری دارند،حال اقتصاد کشور را اصلا خوب نمیدانند و آمارها و ارقام داده شده درباره اقتصاد را نادرست میپندارند.
دولت اما بر کارکرد خود اعتقاد دارد، دولتمردان شاخصهای اقتصادی را مثبت ارزیابی میکنند، تورم را کاهشی میدانند و تولید را با افزایش معرفی میکنند. تولید و فروش نفت را هم بدون دردسر اعلام می کنند.
همه اینها در حالی است که وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم همچنان در تنگنا است، فشارها افزایش یافته و حتی افزایش 20 درصدی حقوق کارمندان و 35 درصدی کارگران هم جبران تورم و گرانی را نکرد چرا که دولت خود هزینههای بسیاری از خدمات و کالاها را افزایش داده است.
افزایش قیمت بلیت اتوبوس و مترو، افزایش کرایه تاکسیها، افزایش تعرفههای پزشکی، افزایش قیمت برق، آب، گاز و ... در کنار اینها افزایش خودسرانه قیمتهای دیگر اقلام همچون مرغ و گوشت، حبوبات، برنج، لبنیات و حتی نان سنتی از سوی نانوایان هزینههای بیشتری را به مردم به ویژه قشر کم درآمد و حتی متوسط تحمیل میکند.
برخی اعتقاد دارند که سفرهای نوروزی نشان دهنده آن است که مردم توان سفر دارند اما از میان 87 میلیون ایرانی چند میلیون نفر توان رفتن به مسافرت را داشتند؟
بر اساس آمار اعلام شده از سوی وزارت راه، 17 میلیون نفر با وسیله نقلیه عمومی جادهای، ریلی، هوایی و دریایی جابجا شدند و بیقه مسافران با وسیله نقلیه شخصی به مسارفت رفتهاند. اگر تعداد مسافرانی که با وسیله نقلیه شخصی را 13 میلیون نفر در نظر بگیریم آمار 30 میلیون نفر مسافر نوروزی در مقابل 57 میلیون نفری که نتوانستند بروند درصد زیادی نیست.
قدر مسلم چنین شاخصهایی نمیتواند الگویی برای اثبات وضعیت اقتصادی خوب جامعه باشد چرا که باید کیفیت سفر نیز در نظر گرفته شود.
علی ایحال بحث اکنون بر سر کاهش ارزش پول ملی است که با بالا رفتن نرخ ارزها به ویژه دلار و یورو این روزها نگرانیهای زیادی را در میان مردم ایجاد کرده است.
نگرانیها بجا است چرا که هر گاه نرخ ارزها به ویژه دلار و یورو بالا میرود، با افزایش قیمتها روبرو میشویم و در این میان مردمی که درامد ثابت و کمی دارند بیشترین زیان را میبینند و آنهایی که قدرت خرید دلار و یورو را دارند با خرید آن سود کلانی به جیب میزنند و باعث میشوند نوسانات ارزی بیشتر هم شود.
این که گفته میشود نرخهایی که اکنون وجود دارد حباب است، حرف تکراری و کهنهای است چرا که در دورههای گذشته هم دولتهای پیشین چنین تعابیری را به کار میبردند اما با بالا رفتن نرخ ارزهای خارجی،پس از چندی کاهش چشمگیری اتفاق نمیافتاد و در واقع در همان کانال افزایش یافته باقی میماند.
برخی هم اعتقاد دارند که دولتها برای جبران کسری بودجه ریالی خود با بالا بردن قیمت ارز این کسری را جبران میکند هر چند دولتها همواره آن را تکذیب کردهاند. قاعده بر این است که این شرایط مسئولین ذیربط پاسخگو باشند و تصمیمات و تفکراتی که برای مهار چنین وضعیتی گرفتهاند برای مردم تشریح کنند و بازار را از این وضعیتی که هست بیرون بیاورند.
از سال گذشته تاکنون که 20 روز گذشته نرخ ارز افزایش قابل توجهی داشته،بانک مرکزی وزارت اقتصاد و تیم اقتصادی دولت برای مهار افزایش نرخ ارز که در واقع کاهش ارزش پول ملی است، فکری دارد؟
برگزاری جلسات کاری از پیش نمیبرد، مجلس قرار است جلسهای برای همین موضوع برگزار کند،آیا نمایندگان فکر میکنند که تأثیرگذار است؟
محمد صفری