بحرانهای منطقه غرب آسیا یک عامل اصلی دارد و آن هم رفتارهای رژیم آلسعود است. این رفتارها بدون حمایت آمریکا و رژیم صهیونیستی ممکن نیست، اگر سران سعودی اندکی برای ایران خط و نشان میکشند یا سخنان تهدیدآمیز میگویند به واسطه حمایت آمریکا و رژیم اسرائیل است.
نقش عربستان سعودی در بحرانها و تحولات منطقه غرب آسیا بسیار منفی و مخرب است، جنگ نابرابری که علیه مردم مظلوم یمن به راه انداخته، دخالت گسترده و مستقیم در سوریه که باعث بروز جنگ خانمانسوز در این کشور شده است، دخالت در امورعراق و حمایت از تروریستهای تکفیری که خاستگاه آنها وهابیت سعودی است و دخالت در بحرین و سرکوب انقلاب مردم این کشور همه در راستای سیاستهایی است که آمریکا و اسرائیل آن را در منطقه دنبال میکنند.
اما نقش جمهوری اسلامی ایران در بحرانهایی که رژیم سعودی آنها را ایجاد کرده و بر آتش آن هم میافروزد، در تضاد با رفتاری است که آلسعود دنبال میکند.
ایران خواهان صلح، ثبات و امنیت در منطقه است و تاکنون در این زمینه به خاطر این نقشآفرینی هزینه هم داده است.
جمهوری اسلامی ایران در بحران سوریه یک منطق قوی دارد و آن این است که میگوید این مردم سوریه هستند که باید سرنوشت خود را تعیین کنند، در بحرین نیز همین سیاست سرلوحه دیپلماسی ایران است، مردم این کشور هم اکنون با سرکوب مواجه هستند، نیروهای آلسعود و آلخلیفه هر دو در کنار هم انقلاب مردم این کشور را سرکوب میکنند، در این میان اعتقاد و سیاست ایران براساس مردمسالاری است، جمهوری اسلامیایران بدون دخالت در امور بحرین تنها خواهان توجه به خواسته مردم این کشور و پیام انقلاب آنها است. به فرموده رهبر انقلاب اگر ایران در بحرین دخالت میکرد وضع این کشور اینگونه نبود.
اما اکنون که در سوریه و عراق، ارتش و نیروهای مردمیبا حمایتهای ایران، علیه گروههای تروریستی - تکفیری که تحت حمایت آلسعود هستند به پیروزیهای بزرگی دست یافتهاند، سران عربستان سعودی را نگران کرده است. در سوریه پیروزیهای ارتش و نیروهای مردمیاز یکسو و در عراق هم پیروزیهای بزرگ نیروهای مردمیو ارتش از سوی دیگر، سران سعودی را وحشت زده کرده است به گونهای که وادار به یاوهگویی، هذیانگویی و ادعاهای واهی شدهاند. هرگاه عربستان احساس ضعف شدید کرده است، وظیفه ورود برای جوسازی علیه ایران برعهده وزیر خشک مغز و سرسپرده آلسعود یعنی عادلالجبیر است.
هرگاه صدای این وزیر درآمده است، که بسیار زیاد هم اتفاق میافتد، شکست برای اهداف پلید سعودی رقم خورده است، شکستی که جمهوریاسلامیایران در به وجود آمدن آن نقش مهم داشته است.
وزیر خارجه سعودی، در تازهترین دُرافشانیهای خود، پس از شکستهای اخیر گروههای تروریستی - تکفیری در سوریه و عراق، چنین گفته است؛ «قاسم سلیمانی، سپاه انقلاب و سپاه قدس در فهرست تروریستی قرار دارند. ریاض به حضور قاسم سلیمانی در بغداد با دیدی بسیار منفی مینگرد.»
نیروهای ایران در سوریه و عراق با حضور خود توانستهاند، مانع بزرگی بر سر راه پیروزی گروههای تکفیری - وهابی شوند. علیرغم حضور اندک ایران در این دو کشور، اما دستاوردهای بزرگ آنها، سعودیها را به خشم آورده است، به همین خاطر است که الجبیر با بیان چنین مواضعی سعی دارد، نقش گروههای تروریستی که از حمایت آلسعود برخوردار هستند کمرنگ کند، اما اکنون برای افکار عمومیجهان بسیار روشن گشته که عربستان سعودی کارخانه تولید تروریستهای تکفیری است.
مزدوران سعودی که کمکها و حمایتهای بسیار گستردهای را از سعودیها و دیگر کشورهای مرتجع عربی منطقه دریافت میکنند، اکنون در شرایط شکست قرار گرفتهاند، برای خروج از چنین وضعیتی نیازمند فضاسازی و انحراف در افکار عمومی همراه با ایجاد جبهه رسانهای در منطقه علیه ایران هستند.
به همین خاطر ایران متهم به حمایت از تروریسم، جنگ با مردم سوریه و عراق، دخالت در این کشورها و ایجاد خطر برای امنیت و ثبات منطقه میشود! اما واقعیت و حقیقت چیز دیگری است. مردم سوریه و عراق، تنها کشوری که از آغاز بحران در کنار خود دیدند، ایران بود. آنها به خاطر کمکهای جمهوری اسلامی، همواره قدردان زحمات و حمایتهایی بودهاند که ایران از آنها کرده است. سردار قاسم سلیمانی به عنوان نیروی نجات دهنده در نزد مردم هر دو کشور جلوهگر است، این اعتقاد در اکثریت مردم هر دو کشور دیده میشود، آنها به خوبی میدانند که حامی اصلی گروههای تروریستی- تکفیری در سوریه و عراق، سران رژیم سعودی هستند.
هم اکنون فلوجه در حال بازپس گیری است. سقوط این شهر، شکست سنگینی برای تروریستهای تکفیری - وهابی خواهد بود که طی چند روز آینده اتفاق خواهد افتاد، چهره عادلالجبیر هنگام آزادسازی این شهر در عراق بسیار دیدنی خواهد بود!