امریکا در اقدامی ناگهانی، با دهها فروند موشک، خاک سوریه را هدف قرار داد. تجاوزی آشکار به یک عضو سازمان ملل که بر اساس قوانین جهانی به خاطر این تجاوز آمریکا مورد بازخواست قرار گیرد اما سیاسی کاری نهادهای بینالمللی تاکنون مانع از تحقق این امر شده است. رفتاری که در گذشته نیز صورت گرفته و گستاخی بیشتر آمریکا و برخی شرکای آن نظیر انگلیس و فرانسه و حتی سعودی و صهیونیستها را به همراه داشته است.
تجاوز موشکی آمریکا به سوریه و در پی آن تهدیدات آمریکا مبنی بر آمادگی برای گزینه هستهای علیه کره شمالی و نیز انجام ازمایش بزرگترین بمب غیر هستهای در افغانستان (بمب ۱۰ تنی)، در حالی صورت گرفت که برخی محافل رسانهای و سیاسی تلاش نمودند تا چنان القا سازند که این اقدامات نوعی هشدار به ایران مبنی بر آمادگی آمریکا برای اجرای گزینه نظامی در صورت عدم همراهی ایران با اهداف آمریکا در منطقه بوده است. به عبارتی آمریکاییها بر آن بودهاند تا دستاورد برجام را از لغو تمام تحریمها به حوزه امنیت منتقل و چنان عنوان سازند که دستاورد ایران از برجام عدم گزینه نظامی بوده و ایرانیان در ازای آن باید امتیازات بیشتری به آمریکا بدهند که بخشی از آن دست کشیدن ایران از مبارزه با تروریسم در کنار عراق، سوریه و روسیه و مقاومت منطقه است.
به عبارتی آمریکا سعی کرده تا این اشتباه محاسباتی را در ایرانیان ایجاد نماید که به دستاورد امنیت بسنده و دیگر پیگیر بدعهدیهای آمریکا در لغو تحریمها نشوند و حتی امتیازات گستردهای در منطقه به آمریکا بدهند.
این تحرکات تبلیغاتی در حالی از سوی آمریکاییها و البته با پشتوانه برخی کشورهای اروپایی، ارتجاع عربی و صهیونیستها صورت گرفته که بررسی روند تحولات در روزهای اخیر نکاتی قابل توجه را آشکار میسازد.
پس از تجاوز موشکی به سوریه به رغم جنجالسازیهای گسترده برای قدرت نمایی آمریکا، پنتاگون رسما اعلام میکند این حملات موقت است و دامنهدار نخواهد بود. رویکرد آمریکا و شرکایش به تشدید فضای روانی مبنی بر افزایش تحریمها علیه سوریه و متحدانش نشانگر آن است که آمریکا عملا رویکرد به گزینه نظامی گسترده را نمیتواند در دستور کار داشته باشد لذا به سمت سیاستهای سیاسی و اقتصادی روی آورده است.
در عرصه داخلی آمریکا به رغم تبلیغات گسترده سران کاخ سفید و شخص ترامپ برای القای این تصور که تجاوز موشکی به سوریه برای مبارزه با داعش بوده اما تظاهرات گسترده مردم علیه این تجاوز نشانگر عدم همراهی مردم آمریکا با سیاستهای جنگ افروزی آمریکاست. تجربه نشان داده دولتمردان آمریکا بدون پشتوانه مردمی هرگز به سمت گزینه نظامی نمیروند چنانکه در جنگ عراق هر چند مجوز جهانی نداشتند اما توانسته بودند رضایت مردم آمریکا را جلب نمایند.
نکته دیگر مواضع آمریکا در برابر کره شمالی است. به رغم آنکه پیونگ یانگ بر آمادگی برای گزینه نظامی در برابر آمریکا تاکید میکند واشنگتن جز رویکرد به فضای تحریم و ایجاد فضای رسانهای علیه کره شمالی و بعضا تحریک کره جنوبی و ژاپن علیه این کشور گزینه دیگری در دستور کار ندارد.
آمریکاییها تلاش کردهاند تا در صحنه جهانی به یارگیری علیه سوریه و متحدانش بپردازد. هر چند که برخی از کشورهای اروپایی با اقدام نظامی آمریکا موافقت کردهاند اما در چند محور عملا این طراحی ناکام ماند. نشست شورای امنیت عملا پذیرنده تجاوز موشکی آمریکا نشد و بسیاری از اعضا علیه این کشور موضعگیری کرده و عملا آمریکا نتوانست قطعنامهای در حمایت از اقدامات ضد سوری تصویب کند. اتحادیه اروپا نیز دچار چند دستگی در این عرصه بود چنانکه بسیاری از اعضا با اقدام علیه سوریه و متحدانش ( ایران و سوریه و مقاومت) مخالفت و بر راهکار سیاسی تاکید کردند.
نشست گروه ۷ در ایتالیا نیز در حالی برگزار شد که تیلرسون وزیر خارجه آمریکا نتوانست اجماع لازم را برای تحریم علیه سوریه، ایران و روسیه ایجاد نماید و اعضا با آن مخالفت کردند. نشست گروه ۲۰ نشان داد که آمریکا توان چانهزنی اقتصادی در صحنه بینالملل را ندارد چه رسد به اینکه بخواهد در حوزه نظامی متحدی برای خود کسب نماید. در همین حال نشست سه جانبه وزرای خارجه جمهوری اسلامی ایران، روسیه و سوریه در مسکو که دیروز برگزار شد، نیز سندی بر ناتوانی آمریکا برای ایجاد گسست در میان متحدان مبارزه با تروریسم است که باید به ابعاد ناکامی ترامپ افزود.
با توجه به شرایط جهانی میتوان گفت که تحرکات آمریکا برای القای این تصور که توان اجرای گزینه نظامی علیه هر کشوری را دارد صرفا یک بلوف پوشالی است که ترامپ به واسطه آن سعی در ایجاد رعب و وحشت جهانی دارد تا شاید با این سیاست برخی امتیازات را کسب نماید. ترامپ با این اقدامات بر این تصور است که میتواند بر چالشهای داخلی و خارجی خود سرپوش گذارد حال آنکه زنجیره تحولات از ناتوانی ترامپ در تحقق این طراحی حکایت دارد.