ائتلاف امریکا، انگلیس و فرانسه در تجاوز به سوریه چقدر میتواند پایدار باشد؟
اصلاً ائتلاف شکست خورده بود از همان روز نخست، دقیقتر میتوان گفت که ائتلاف غربی - عربی - عبری متجاوز به سوریه ائتلاف شکست خوردهای است و خودشان هم میدانند که این ائتلاف نمیتواند کاری از پیش ببرد. به جز اینکه با تجاوزات نتوانستند تاثیری در حکومت سوریه داشته باشند، این را هم اضافه کنید که آنها ۷ سال پیش چنین ائتلافی را تشکیل دادند و تا امروز کاری از پیش نبردهاند.
آمریکاییها چندین سال است که میخواهند در سوریه مؤثر باشند، اما تمام تلاش آنها بینتیجه مانده است؛ بعد از شکست سقوط حکومت سوریه، تجزیه سوریه، شکست حلب و اخیراً غوطه شرقی، تمام راهها برای آنکه آمریکاییها بگویند، "ما هم هستیم" بسته شده است. سوریه اکنون در مرحله تثبیت حکومت قرار دارد و مذاکرات سوچی با حضور کشورهای مؤثر در سوریه در حال انجام است، تجاوز آمریکاییها به سوریه در صحنه میدانی و سیاسی بیتأثیر بود. «در حال حاضر غربیها، آمریکاییها و عربها کجای روند سوریه هستند؟ آیا در روند آستانه و سوچی حضور دارند؟»، هفت سال پیش تصمیم گرفتند حکومت سوریه را عوض کنند، ولی همه کسانی که از تغییر حکومت سوریه سخن میگفتند الان دیگر نیستند از جمله اوباما، امیرعبدالله، شیخ حمد امیر قطر و...؛ آنها رفتهاند، ولی حکومت سوریه سرجایش است. بعد از این تصمیم گرفتند سوریه را تجزیه کنند، ولی با شکست تروریستها و پیروزی حکومت و ارتش و مردم سوریه این پروژه شکست خورد. پس از آن مذاکرات آستانه برای کاهش تشنج در سوریه به راه افتاد که موفق بود و توانست تشنج را کاهش دهد و توانستند پایگاههای داعش را بگیرند و مرحله تثبیت حکومت سوریه آغاز و گفتوگوهای سوچی شروع شد که باز هم آمریکا، غربیها و سعودی هیچ کارهاند. آخرین پایگاهشان غوطه شرقی بود که میتوانست امنیت دمشق را تهدید کند، ولی بعد از سقوط غوطه هیچ چیزی ندارند و باید کنار نشسته و نظارهگر تصمیمگیری مردم سوریه باشند.
به رغم اینکه با این حملات، زیرساختهای سوریه را تخریب میکنند، ولی هیچ دستاورد سیاسی برایشان به همراه ندارد و اقدامی احمقانه است.
اما ادعا دارند این ماجرا میتواند در مسایل آتی امتداد یابد؟
ادعای بیاساسی است. ببنید، ایالات متحده تلاش داشت اراده خود را بر ملت سوریه تحمیل کند اما امروز این مردم سوری هستند که به کمک ایران، روسیه و تا حدی ترکیه به آینده خود شکل میدهند. بیش از هفت سال قبل آمریکا با همراهی پادشاهی سعودی، فرانسه، انگلیس، قطر و ترکیه تصمیم گرفتند حکومت دمشق را تغییر دهند و این را علنی هم اعلام کردند. در این راستا دست به هر جنایتی زدند اما موفق نشدند. ترکیه هم پس از مدتی متوجه رویکرد اشتباه خود شد و به دلیل ملاحظات امنیتی که خودش برای خود قائل است از آمریکا و عربستان فاصله گرفت.
با آزادی غوطه شرقی از دست تروریستها، دوره تثبیت حکومت شروع میشود زیرا دیگر دمشق از جایی تهدید نمیشود. این در حالی است که آمریکا و به طور کلی غرب دیگر نقش اثرگذاری در تعیین آینده سوریه ندارند و در اجلاس سهجانبه کسی از آنها برای مشارکت، دعوت نمیکند. آمریکا، اسرائیل و عربستان برای جلوگیری از خروج آخرین تروریستها از این منطقه و نمایش آخرین تلاششان در حمایت از آنها ادعای نخنما و احمقانه حمله شیمیایی را مطرح کردند. آمریکاییها میدانند که شجاعت و جرأت لازم برای پیاده کردن نیرو در سوریه را ندارند و نیرویی که در سوریه پیاده شود، کشته از این کشور خارج خواهد شد، پس تأثیرات حملات هوایی آمریکاییها روی زمین سوریه نزدیک به صفر خواهد بود.
بهانه ائتلاف برای حمله چقدر میتواند با پذیرش مجامع بینالمللی و یا افکار عمومی جهان روبهرو شود؟
هیچ؛ آمریکا به همان بهانه نخ نما و احمقانه برای تجاوز به سوریه متوسل شد که پیش از این نیز همین بهانه احمقانه زمینهساز حمله به عراق نیز شد و پیش از این هم به دولت سوریه چنین برچسبی زده بود. عربستان، اسرائیل و آمریکا برای نمایش آخرین حمایتشان از تروریست هایی که در پنج درصد مناطق آزاده نشده غوطه شرقی حضور دارند، چنین موضوعی را طرح کردند که هزینه آن را مردم سوریه میپردازند. آنها امیدوارند از این طریق مانع خروج تروریستهایی شوند که هنوز در غوطه حضور دارند و این پایگاهها حفظ شوند. واقعیت این است که غرب و متحدانش باختهاند و بمبارانهای هوایی چیزی را تعیین نکرد و نمیکند و آنچه تعیین کننده وضعیت است، نیروی زمینی است و به نظر من این باخت بزرگی برای غرب بشمار میرود.
اقدامات ایران، روسیه و ترکیه چقدر میتواند در حل بحران سوریه مؤثر باشد، آیا هنوز میشود روی ترکیه در این موضوع حساب کرد؟
هر بار که سه کشور توانستند به توافق برسند، مانند بیانیههای آستانه و سوچی قطعاً مؤثر بوده و منجر به آرامش شده اما سیاستهای ایران و روسیه در حل بحران سوریه به هم نزدیکتر است، ترکیه به دلیل شعار احمقانهای که همان روزهای نخست درباره سرنگونی حکومت سوریه سر داد هنوز دچار آشفتگی و پیچیدگی خاصی است، او موضوعات دیگری مانند کردها را نیز در این همکاری دخیل میبیند، ولی با همه تفاسیر سه کشور در حل بحران سوریه به دست سوریه قطعاً تأثیر بسزایی دارند.
یعنی معتقدید در نهایت سرنوشت سوریه به دست مردم این کشور تعیین میشود؟
قطعاً؛ باید همینطور باشد و همینطور میشود، سرنوشت سوریه و آینده آن به دست مردم این کشور و بدون دخالت آمریکایی، غربی، عبری و عربی رقم خواهد خورد. اقدامات نظام سوریه، تجاوز موشکی را عبث و بیهوده کرد. این حمله سناریویی بود که به نظر میرسد در توافق انگلیسی، آمریکایی، فرانسوی و سعودی، قبل از سفر محمد بنسلمان به آمریکا و اروپا طراحی شده است. همانطور که گفتم آنها به دنبال این بودند که با این حمله، تروریستهایی که در غوطه شرقی حضور دارند روحیه پیدا کرده و باقی بمانند و از آن طریق دمشق را مورد تهدید قرار دهند. آلسعود پول خرج میکند و غرب هم تلاش میکند از این فرصت استفاده کند برای به دست آوردن پول اما در نهایت کار به دست مردم سوریه است.
اینطور که در خبرها آمده بود ظاهراً قرار است نیروهای سعودی جایگزین امریکاییها در سوریه شوند،آیا...
(میخندد) عربستان در یمن کشوری که سلاح ندارد و اغلب مردم مستضعف هستند مانده است و دست و پا میزدند، بخواهد نیرو به سوریه بفرستد که چه بشود!! اینها فقط برای این موضوع مطرح میشود که امریکا مطمئن است در آینده سوریه جایی ندارد و میخواهد با طرح چنین مسایلی پای خود را از سوریه بیرون کشیده یا آنطور که ترامپ علنی اعلام کرد از عربستان پول بگیرد. آقای ترامپ، ارتش آمریکا را در حد یک مزدور پایین آورده است پول میگیرد و عملیات میکند این همان مزدوری است. ارتش آمریکا که زمانی ادعای ارزشها و اصول و اعتقاداتی را مطرح میکرد چنانکه وارد ویتنام شد تا به اصطلاح با کمونیسم مقابله کند که صدها هزار کشته داد، این ارتش اکنون پول میگیرد که آدم بکشد.
چنین ارتشی قطعاً دیگر ارتش مقتدری نیست. یک سرباز که دولت آمریکا در ازای آن چند صد دلار یا چند هزار و یا چند صد هزار دلار میگیرد و بعد هم بخشی از پول حاصل از کشته شدنش را به خانوادهاش میدهد برای خانوادهاش چه میزان ارزش دارد؟ آیا جان فرزندش بیشتر از میلیاردها دلار نمیارزد؟ قطعاً پول برای خانواده در برابر جان فرزند بیارزش است. زمانی دولتمردان آمریکا نگاه آرمانی و اعتقادی را مطرح میکردند این با نگاه آرمانی مردم آمریکا تقریباً همخوانی داشت و تا حدودی میپذیرفتند که فرزندانشان در خارج از مرزها کشته شوند، اما اکنون دیگر آن نگاه آرمانی نیست و جنبه مزدوری پیدا کرده است. در این شرایط قطعاً مردم آمریکا با دولتمردانشان همراهی نمیکنند و حاضر نیستند فرزندانشان برای مشتی دلار و کاسبی دولتمردان جان خود را از دست بدهند.
عربستان کوچکتر از آن است که بخواهد جنگی در منطقه ایجاد کند. آمریکاییها نیز نمیتوانند کاری کنند که سرنوشت شومی که به آن مبتلا شدهاند تغییر دهند. ۷ سال پیش تصمیم گرفتند که حکومت سوریه را تغییر دهند و این را نیز پشت درهای بسته نگفتند بلکه علنی گفتند. رئیسجمهور آمریکا گفت، رئیسجمهور فرانسه و نخستوزیر انگلیس، شاه عربستان اعلام کردند و به ترتیب سایر متحدان آمریکا همه و همه اعلام کردند. وقتی چیزی اعلام میشود یعنی به تحقق آن اعتقاد و اطمینان کامل دارند. زمانی پشت درهای بسته توطئهای طراحی و اجرا میشود ولی زمانی آشکارا اعلام میشود. وقتی آشکار مطرح شد یعنی به اجرای آن یقین دارند.
آمریکا ابرقدرت است وقتی که آشکارا سخنی میگوید یعنی باید انجام شود والا ابرقدرتی معنا ندارد. آیا توانستند نظام سوریه را سرنگون کنند؟ هرگز. اکنون وضعشان بسیار بدتر شده است چراکه همان متحدانشان نیز دیگر با آنها همراهی نمیکنند چنانکه ماکرون رئیسجمهور فرانسه میگوید ما جانشینی به جز اسد نداریم و مقامات انگلیس و سایر کشورهای اروپایی نیز همین نظر را دارند. حتی در تجاوز اخیر تاکید دارند که بهانه نخ نمای آنها حمله شیمیایی است نه برکناری اسد!
پس معتقدید این رفتارها به دلیل تلکهکردن بنسلمان صورت میگیرد؟
تأکید میکنم ترامپ سربازان آمریکایی را به مزدور تبدیل کرده، سوریه کشوری دارای کرسی در سازمان ملل است و حضور در آن غیرقانونی است. سوریه عضو سازمان ملل و دارای کرسی در سازمان ملل است و نمیتوان این کشور را اشغال کرد. بدبخت ملت آمریکاست که گرفتار چنین حکومتی شده که به خاطر پول، باید عملیات نظامی انجام دهد و بدبختتر ملتهای فرانسه و انگلیس هستند که رؤسای آنها باید از دستور آمریکا تبعیت کنند.
ابتدا لازم است این نکته را عرض کنم و تأکید کنم که من هم با پاسخگویی ایران به اسرائیل به خاطر شهادت مستشارانش موافقم و این پاسخ را حق مسلم جمهوری اسلامی ایران میدانم. درباره نحوه پاسخ همین بس که صهیونیستها را در انتظار مرگبار نحوه پاسخ بگذاریم، این انتظار، بهترین پاسخ است و یقین بدانید پاسخ واقعی به وقت و به موقع صورت خواهد گرفت.
عدهای معتقدند که تجاوز اخیر صورت گرفته در سوریه به خاطر شروع انتفاضه فلسطین بود چراکه غرب میخواست این حرکت را در اخبار محو کند؟
ببینید واقعیت این است که آشفتگی سوریه برای حمله به محور مقاومت صورت گرفت؛ چون سوریه مانند دیگر کشورهای عربی مانند مصر بعد از تجاوز خاک کشورش توسط صهیونیستها بیتفاوت نبود و با این ماجرا کنار نیامد، سوریه هنوز هم بلندیهای جولان را خاک خود میداند، بر همین اساس آشوب در سوریه با هدف شکست محور مقاومت دنبال شد و اکنون نیز مشخص است که تجاوز ائتلاف غربی، عبری و عربی برای سرپوش گذاشتن در نابودی اسرائیل و حرکتهای جبهه مقاومت است. اما همه دشمنان مقاومت باید بدانند که اسرائیل نابود میشود و این مردم سوریه هستند که سرنوشت کشورشان را با حمایتهای ایران و روسیه و اندکی هم ترکیه میتوانند تعیین کنند.
با این اوصاف آینده منطقه چگونه میشود؟
در سوریه تحولات قطعا به سمت مردمسالاری پیش میرود. این راهی است که از ابتدا ایران مطرح کرده و تأکید داشته که از دهها هزار کیلومتر دورتر نباید سرنوشت این کشور را تعیین کنند، بلکه مردم سوریه تنها تصمیمگیرندگان هستند. با توجه به شواهد میتوانم بگویم آینده منطقه یک آینده با ثبات و مستقر و مردمسالار خواهد بود.
آمریکا پول گرفته است که بحرانسازی کند برای گرفتن پولهای بعدی باید این اقدام را داشته باشد، اما تعیینکننده نیست. الان نظام سوریه به سمت مردمسالاری میرود. تنها راه مؤثر از طریق آستانه و سوچی میتواند دنبال شود؛ چون در طول این سالها تنها مجمعی که توانسته برای سوریه دستاورد داشته باشد آستانه و سوچی بوده که همه بیانیههای آن موجود است.
سخن آخر؟
سرنوشت سوریه و آینده آن به دست مردم سوریه و بدون دخالت آمریکایی، غربی، عبری و عربی رقم خواهد خورد، چون این حمله نتوانست کاری را به پیش ببرد.
نویسنده: قاسم غفوری - مائده شیرپور