شنبه ۲ دی ۱۴۰۲ - ۰۱:۵۳
کد مطلب : 128072
برای خالق «روزی روزگاری»؛

قصه‌ای که مردم هنوز دوستش دارند

قصه‌ای که مردم هنوز دوستش دارند
اول دی سالروز تولد فیلمسازی است که نامش با سریال خاطره انگیز «روزی روزگاری» گره خورده است. نماهای منحصر به فرد از بیابان‌های مرکزی ایران، یک داستان با آداب و رسوم ایرانی و همزیستی تفنگ و اسب نام «روزی روزگاری» را در خاطره‌ها حفظ کرده است. قهرمان‌ها و قصه‌ای که مردم هنوز دوستش دارند و او خود نیز کودکی‌اش را در همین حال و هوای بیابانی در حوالی میمه اصفهان گذرانده است.
نام او با سریال خاطره انگیز «روزی روزگاری» گره خورده است. نماهای منحصر به فرد از بیابان‌های مرکزی ایران، یک داستان با آداب و رسوم ایرانی و همزیستی تفنگ و اسب نام «روزی روزگاری» را در خاطره‌ها حفظ کرده است. قهرمان‌ها و قصه‌ای که مردم هنوز دوستش دارند و او خود نیز کودکی‌اش را در همین حال و هوای بیابانی در حوالی میمه اصفهان گذرانده است.
«روزی روزگاری»، «‌تفنگ سرپر» و «پشت کوه‌های بلند» ۳ سریال با حال و هوای مشابه در تلویزیونی‌ به نویسندگی و کارگردانی امرالله احمدجو به ترتیب در سه دهه ۷۰، ۸۰ و ۹۰ ساخته شده‌اند. او در خصوص این سریال می‌گوید که «سعی کردم چیزی از خودمان ارائه بدهیم که متعلق به خودمان است، مقلد نباشم و چشمم به دست بیگانه‌ها نباشد.»
روزی روزگاری، آغازگر نوعی از فیلمسازی بومی و نقطه عطفی در جریان فیلمسازی ایران هم به‌حساب می‌آید و «تفنگ‌ سرپر» و «پشت کوه‌های بلند» با فضایی شبیه به همان اثر اما با چاشنی طنز ساخته شدند. حاصل تلاش‌های فیلمسازیست که معتقد است «به خود برگشتن و خودمان را دست کم‌نگرفتن می‌تواند ما را در عرصه ساخت برنامه و سریال، جلو بیندازد».
«امرالله احمدجو» زاده اول دی‌ماه ۱۳۳۲ در روستای زیاد آباد شهر میمه اصفهان است و تحصیلات خود را در رشته فیلمبرداری در مدرسه عالی تلویزیون به پایان برده است. فعالیت هنری خود را با ساخت فیلم‌های کوتاه آغاز کرد و اولین اثر سینمایی‌اش به شاخه‌های بید برمی‌گردد که سال 1367 ساخته شد. شاخه‌های بید جایزه سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه برای فیلم سینمایی شاخه‌های بید را دریافت کرده است.

ایران محجوب‌ترین سینمای جهان را دارد
آرزوی واقعی‌اش را در گفتگویی رسیدن به سینمایی با هویت بومی عنوان کرده است. معتقد است که این اتفاق هم با یک نفر و دو نفر رقم نمی‌خورد بلکه نیازمند کار جمعی است. او می‌گوید «این آرزو را برای تلویزیونی‌ها و سریال‌سازان‌مان دارم که کارهای‌شان بومی شود و در سطح بین‌المللی بتوانیم فیلم‌های سینمایی و سریال‌های طراز اول ارائه دهیم. ایران محجوب‌ترین سینمای جهان را دارد از این جهت منحصر به فرد است؛ امیدوارم از این حد اختصاصی‌تر و سینمایی شش دانگ توسط جمع فیلمسازان ما متولد و به تثبیت برسد.»

وقتی نسخه سینمایی «روزی روزگاری» تأیید نشد!
کارگردان سریال «روزی روزگاری» یکبار از تایید نشدن نسخه سینمایی این اثر سخن گفته است. او در خصوص دلایل رد شدن فیلمنامه این سریال می‌گوید «دلیل رد فیلمنامه این بود که دوستان شناختی نسبت به قصه‌گویی ایرانی نداشتند. من ابتدا نسخه سینمایی آن را نوشتم و به فارابی ارائه کردم اما فارابی آن را رد کرد. بعد از شنیدن جواب بنیاد فارابی، یکی از دوستان مدیر در صداوسیما را دیدم و وقتی فهمید از رد شدن فیلمنامه‌ام ناراحتم از من خواست که قصه روزی روزگاری را برای او تعریف کنم. بعد از شنیدن قصه به من گفت می‌توانی آن را به سریال تبدیل کنی؟ جالب است بدانید که این سریال به سختی ساخته شد و بعد از رد شدن فیلمنامه این سریال، مدیر وقت فیلم و سریال صداوسیما مسئولیت تمام عواقب این کار را برعهده گرفت و به من مجوز ساختن این سریال را داد.»
احمد جو در تعریف آثار خود معتقد است که «سعی کردم فرهنگ ایرانی و فرهنگ خودی مدنظرم باشد، وقتی قلم را روی کاغذ بردم تماماً آنچه از ادبیات کهن و معاصرمان، نقاشی و آیین‌های نمایشی، تغزیه‌خوانی خودمان بهره ببرم؛ بنویسم و کارگردانی کنم.»

خسرو شکیبایی جایگزین جمشید هاشم‌پور
او می‌گوید در سریال روزی روزگاری نقش مرادبیک را برای جمشید هاشم‌پور نوشته اما مشاورین نظر آقای هاشم‌پور را تغییر داده‌اند. او درباره علت انتخاب هاشم پور نیز گفته است که «چون اجرای دوگانگی این کاراکتر برایم مهم بود و هاشم‌پور از هر نظر می‌توانست این تعادل و باورپذیری را برای مخاطب ایجاد کند. به‌نوعی مرادبیک داستان ما شخصیت ضدقهرمانی داشت و او در ایفای این نقش از هرلحاظ، شایسته بود. خسرو شکیبایی کاریزمایی داشت کار را برای بخش اول مشکل می‌کرد و آن‌قدر زحمت کشیدند تا شخصیت ماندگاری را از خودشان به‌یادگار گذاشتند؛ اصلاً از این جابه‌جایی ناراضی نیستم.»
او این روزها به عنوان نویسنده و دستیار اول داود میرباقری، مشغول همکاری با عوامل سریال «سلمان فارسی» است. او خود در خصوص همکاری با داود میرباقری در مجموعه سلمان فارسی می‌گوید که «احساس خوبی دارم و خیلی خوشحالم چنین موقعیتی فراهم شده و به هر حال در کنار کسی که باورش دارم و سابقه کارهایش را همه دیدند می‌توانم به کوله‌بار اندک تجربیات خودم بیفزایم و چیزهای جدیدی ببینم و بیاموزم».

میرباقری را عشق به صحنه می‌آورد
احمدجو در رابطه با شرایط همکاری با داود میرباقری می‌افزاید: «تجربه‌های آقای میرباقری میدان وسیعی دارد. در سریال که همه اطلاع داریم چه کارهای ارزشمندی از خودشان به‌جای گذاشته‌اند و تعدادی هم سینمایی ساختند، همه این‌ تجربه‌ها دست به دست هم می‌دهد به‌اضافه عشق؛ عشقی که همچنان در ایشان همچون یک آتش‌فشانی فوران دارد و من می‌بینم هر روز با چه عشق و علاقه‌ای سر صحنه می‌آیند و با چه دقتی کار می‌کنند. آن عشق اگر نباشد، در این سنّ و با شرایطی که ایشان دارد، عمل قلب باز کردند شرایط سنی بالای 60 سال خیلی کار را مشکل می‌کند اما همچون جوان پرانرژی ایشان را سر صحنه خواهید دید.»  به گفته احمدجو با اینکه لحن او و میرباقری با هم فرق می‌کند اما در کارکرد هر دو یک راه را می‌روند و تنها تفاوتش اینجاست که او سعی کرده روی دیگری از مذهب را که بسترش فرهنگ بومی است، در کارهایش به نمایش بگذارد.
https://siasatrooz.ir/vdchq6nzi23nivd.tft2.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی