با توجه به شرایط نامتعادل اقتصادی و ارائه بسته سیاستی جدید دولت، ۵۰ تن از اقتصاددان کشور بیانیهای خطاب به رئیسجمهور صادر کردند.
در این بیانیه آمده است: «اکنون کشور ما در معرض یک جنگ تحمیلی اقتصادی تمام عیار قرار گرفته است که اگرآثار و تبعات آن از جنگ نظامی به مراتب بیشتر نباشد، بطور قطع و یقین از آن کمتر نیست، و نظام استکباری نقشههای شومی برای ترویج ناامیدی و القای ناکارآمدی نظام جمهوری اسلامی ایران و ناتوانی در حل مشکلات اقتصادی در سر دارد. یکی از ترفندهای جنگ روانی دشمن برای ایجاد رعب در مردم شریف و تأثیر منفی بر اقتصاد، تحریم نفتی کشور است، در حالی که این امر میتواند به بهترین فرصت برای اقتصاد ایران تبدیل شود و واقعاً باید از آن استقبال کنیم. اینکه مسؤلین امر همت اصلی خود را به این معطوف کنند که در هرحال نفت را صادر خواهیم کرد بازی در زمین دشمن است. ادامه وضعیت موجود یعنی فروش نفت برای تأمین مخارج کشور منابع خدادادی را هدر داده و ما را به بنبست خواهد رساند. این وضعیت حساس ایجاب میکند تا به سرعت مدیریت جهادی و انقلابی در عرصههای اقتصادی کشور ساری و جاری گردد.»
این بیانیه افزوده است: «قرار گرفتن اقتصاد ایران در معرض یک جنگ اقتصادی تمام عیار و اثرپذیری آن از شوکهای خارجی و سلب اعتماد مردم به دلیل وجود رانتها و مفاسد اقتصادی به همراه سوءتدبیر اقتصادی دولت بر شدت نوسانات افزوده است. عدم اطمینان به آینده موجب شده تا برخی از افراد برای حفظ ارزش پول و افزایش ثروت خود به خرید سکه و ارز روی آورده و به دلیل شدت تقاضا، قیمت این قبیل داراییها، ساعت به ساعت در حال افزایش باشدکه معیشت عموم مردم را به مخاطره جدی انداخته است. نوسانات و التهابات ارزی در حالی اتفاق میافتد که کشور ما در مقایسه با اغلب کشورهای جهان از ظرفیتها و امکانات اقتصادی بسی بیشتر و سرشاری برخوردار است.
به طور نمونه ما چهارمین تولیدکننده نفت و دارای اولین ذخایر گازی جهان هستیم. همچنین موازنه در منابع و مصارف ارزی کشور برقرار است در بیشتر سالها منابع بر مصارف فزونی داشته است.
با وجود این امکانات و ثروت ملی قابل توجه، چرایی وقوع این التهابات ارزی محل تامل جدی است. شرایط موجود واقعیتی جز پیامدهای ناشی از سوءمدیریت اقتصادی افرادی نیست که با انکار و فرافکنی و نگاه به دست بیگانگان و بدون توجه به ظرفیتهای داخلی زمام امور را در دست دارند. عدم توجه به رهنمودهای رهبری، عمل نکردن به سیاستهای کلان و بندهای اقتصاد مقاومتی و عدم رعایت شایستهسالاری نادیده انگاشتن و عدم استفاده از نخبگان جوان و با نشاط در مدیریت کشور و همچنین بیاعتنایی به تذکرات اقتصاددانان پردغدغه و دلسوز ایران اسلامی از ویژگیهای رویکرد فعلی مدیریت اقتصادی کشور است.
کاهش قدرت خرید و کوچک شدن سفره مردم و افزایش نگرانکننده شکاف فقیر و غنی از جمله مصادیق بارز و نتایج مشهود رویکرد مذکور میباشد که میتواند آسیبهای اعتقادی را نیز به دنبال داشته باشد. امام موسی بنجعفر(ع) میفرماید: به حاکم مسلمانان سفارش میکنم که آنان را فقیر نسازد که در نتیجه به کفر آنان بینجامد.
این سوءمدیریت و تدبیر، گذشته از منافع شخصی و مفاسدی که به دنبال داشته است، عمدتا ناشی از تبعیت دولت از نسخههای اقتصادی بوده که متاسفانه توسط افرادی تجویز شده است که نه علم اقتصاد متعارف را به خوبی درک کرده و نه شناخت درستی از ماهیت نظام اقتصادی ایران داشتهاند. بدیهی است که با توجه به امکانات و ظرفیتهای ملی و توانمندی نخبگان کشور، قطعا راهحلهای کوتاهمدت (و سریع) و بلندمدت برای اعمال اصلاحات اساسی در کشور وجود دارد.
این اصلاحات تنها با استفاده از نخبگان عالم به مبانی علم اقتصاد و توانمند به استفاده صحیح آن، مجرب و مسلط به شناخت دقیق از اقتصاد ایران، پاکدست و معتقد به حفظ و صیانت از بیتالمال، دارای روحیه جهادی، مردمی و انقلابی و در صورت ایجاد یک مدیریت یکپارچه اقتصادی در کشور امکانپذیر است.
بدون تردید در میان جوانانی که برای دفاع از اسلام و انقلاب جان، مال و آبروی خودشان را در معرض خطر گذاشتند، نیروهای فراوانی وجود دارند که دارای این ویژگیها بوده و آمادهاند باز تمام هستی خودشان را برای عزت و سربلندی نظام هزینه کنند. در این صورت است که میتوان مسائل و مشکلات را به سرعت برطرف نموده و امید و اعتماد را به مردم، جامعه و بازیگران اقتصادی باز گرداند.»