علي تتماج:
با اوج گيري قيامهاي مردميدر كشورهاي عربي حوزه خليج فارس و شمال آفريقا، دور جديدي از فرافكنيهاي برخي از كشورهاي عربي و غربي براي منفي نشان دادن نقشايران دراين تحولات آغاز شد. محافل رسانهاي و سياسي غربي به صورت مستقيم و يا با تحريك سياستمداران و محافل رسانههاي عربي، به زعم خود بر آن بوده اند تا چنان وانمود سازند كهايران به دنبال مداخله در امور داخلياين كشورها است.
در روزهاي اخير بارديگراين فرافكنيها با ابعاد جديدي آغاز شده كه ادعاهاي گيتس وزير دفاع سابق آمريكا درباره نقشايران در تحولات عراق و افغانستان، رويكرد نخ نما شده كنگره آمريكا به اعمال تحريمهاي جديد عليهايران به بهانه مقابله با دخالت تهران در منطقه، اظهارات ضدايراني ديروز هيگ وزير خارجه انگليس در ديدار با مقامات عربستاني، ادعاي محافل رسانهاي غرب براي توجيه فروش تسليحات به عربستان به نام تقويتاين كشور در برابرايران، فعال شدن محافل رسانهاي و سياسي غرب برايايجاد شكاف ميانايران و عربستان به عنوان دو كشور بزرگ و تاثيرگذار منطقه و... تنها بخشهاي كوچكي از تحركات اخير غرب برايايجاد فضاي منفي عليه جمهوري اسلاميايران است.
اين ادعاها در حالي مطرح شده كه مواضع مقاماتايراني و بستههاي پيشنهادي آنها براي حل چالشهاي منطقه از جمله پايان بحرانهايايجاد شده در كشورهاي عربي منطقه نشان ميدهد، جمهوري اسلاميايران نه تنها سوء نيتي در قبال همسايگان نداشته، بلكه تلاش دارد تا از تمام ظرفيتهاي خود براي برقراري ثبات و آرامش دراين كشورها استفاده كند؛ چارچوبي فراگير كه هم خواستهها و مطالبات مردميرا به همراه داشته باشد و هم دوام و ثبات را براي دولتهاي منطقهايجاد نمايد.
با توجه بهاين مسائلاين سوال مطرح ميشود كه چرا محافل رسانهاي و سياسي غربي و متاسفانه برخي كشورهاي عربي همچنان به دنبال پنهان سازي اين حقايق و منفي نشان دادن نقشايران ميباشند؟ در پاسخ بهاين پرسش چند نكته قابل تأمل است.
اولا، جمهوري اسلاميايران همواره بر اصل حاكميت مردم بر جامعه تأكيد داشته و در اين راستا نيز در مذاكرات خود با سران منطقه بر لزوم رويكرد به خواستههاي مردميتأكيد دارد. جمهوري اسلامي، مردم سالاري و توجه به مطالبات مردمي را اصلي مهم دانسته كه ميتواند دوام دولتها را به همراه داشته باشد. ايران در حالياين امر را مورد تأكيد قرار ميدهد كه كشورهاي غربي رويكرد سران عرب بهاين مهم را مغاير با اهداف استعماري خود ميدانند. لذا با هر ابزاري مانع از پذيرش پيشنهادهايايران از سوي سران عرب ميشوند. سران غرب با ايجاد شكاف ميان ملتها و دولتها منافع استعماري خود را پيگيري كردهاند كه نمود آن را در سراسر جهان از جمله در كشورهاي عربي ميتوان مشاهده كرد.
ثانيا، جمهوري اسلاميايران در توصيههاي خود به سران منطقه، همواره بر اصل اتحاد و وحدت منطقهاي و دوري از آمريكا و صهيونيستها تأكيد داشته است. با توجه به نگاه منفي مردم منطقه به آمريكا و صهيونيستها، همگرايي دولتها بااين خواست مردم، مسلماً ميتواند به عامل بقا و حمايت مردمياز عملكردهاي آنها منجر شود.
جمهوري اسلاميايران همواره در مذاكرات خود با سران عرب و مواضعي كه در قبال تحولات آنها اتخاذ كرده، اصل دوري از نسخههايي را كه غرب براي منطقه تجويز كرده، مورد تأكيد قرار داده است. با توجه به اينكه، اين مهم منافع غرب و صهيونيستها را تهديد ميكند، آنها با فرافكني به دنبال دور ساختن سران عرب، از پيامهاي وحدت گرايانه و ضد آمريكايي و ضد صهيونيستي، ايران هستند.
با توجه به آنچه ذكر شد ميتوان گفت كه نگاهايران بهاين تحولات، نگاهي مردمي همراه با تعامل با دولتها است كه بر اساس توجه به خواستههاي مردمي و دوري دولتها از نسخههاي تجويزي غرب براي سياست داخلي و خارجياين كشورها است؛ اموري كه ميتواند محيطي دموكراتيك و مردم سالارانه براي كشورهاي منطقه و جايگاهي همگام با حمايتهاي مردمي براي سران عرب به همراه داشته باشد.
اين است حقيقت نگاه جمهوري اسلاميايران به تحولات و آينده كشورهاي منطقه كه غرب نگران از دستاوردهاي پذيرش اين حقيقت از سوي منطقه -كه همانا تحقق بخش عدالت و پيشرفت منطقه است- با فرافكني به دنبال پنهان سازي و وارونه جلوه دادن آن است تا با فريب افكار عمومي و دولتهاي منطقه، اهداف سلطه طلبانه خويش را محقق سازد.