جنوب شرق آسیا این روزها با نسلکشی مسلمانان میانمار به یکی از محورهای رسانهای جهان مبدل شده است. در کنار آنچه در درون میانمار و ابعاد گسترده این جنایت ضد بشری روی میدهد یک نکته مهم مطرح است و آن تاثیرات این فاجعه بر چین و اهداف منطقهای و جهانی آن است.
هر چند که شاید در ظاهر این تحولات ارتباطی به هم نداشته باشد اما بررسی ریشهای سیاستها و موقعیت جغرافیایی و جمعیتی چین نکاتی قابل تامل را به همراه دارد. آنچه در میانمار میگذرد در محافل رسانهای و سیاسی غربی به شدت مورد تاکید است نقش بودائیان در کشتار مسلمانان میانمار است بگونهای که حتی نقش ارتش و دولت در این کشتار را کتمان میکنند. این رویکردها در حالی صورت میگیرد که بیشترین جمعیت بودایی در چین بوده و به نوعی نقش محوری در این عرصه دارد.
در همین حال پکن تلاش دارد تا ارتباطی گسترده بویژه در حوزه اقتصادی با کشورهای اسلامی داشته باشد و از سوی دیگر به عنوان اقتصاد برتر جهانی ایفای نقش نماید. مجموع این اقدامات یک پیامد به همراه دارد و آن افول جایگاه آمریکا در اقتصاد جهانی و تزلزل جایگاهش در میان کشورهای اسلامی خواهد بود.
بر این اساس آمریکا از محورهای اصلی برنانههای خود را گرفتارسازی چین در مناقشات منطقهای و جهانی و نیز تضعیف جایگاه جهانی آن قرار دارده است. بحران کره شمالی و درگیرسازی شبهجزیره کره در تقابل نظامی، تحریک کشورهای منطقه به سهمخواهی از دریای چین جنوبی، تاکید بر گسترش روابط با تایوان، زمینهسازی برای ادامه بحران امنیتی در پاکستان و حتی گسیل داعش به این کشور، اعمال فشار بر پاکستان و تلاش برای دوری آن از چین با تحریمهای اقتصادی و نظامی، استمرار سیاست تقابل با ایران و روسیه را میتوان بخشی از این تحرکات دانست. به عبارتی دیگر میتوان گفت که زنجیره تحرکات آمریکا در قالب محاصره کردن چین اجرا میشود هر چند که در ظاهر این تحولات چندان ارتباطی به هم ندارد.
مجموع این تحرکات یک هدف ویژه دارد و آن ناکارآمد ساختن بانک آسیایی چین با سپرده ۱۰۰ میلیارد دلاری است که با هدف احیای جاده ابریشم ایجاد کرده بود. اکنون بحران میانمار و کشتار مسلمانان دو پیامد مهم دارد. نخست آنکه بر چالشهای امنیتی منطقه میافزاید و از سوی دیگر با توجه به جایگاه بودائیان در چین، به تنش میان پکن و جهان اسلام منجر میشود بحرانی که با تحریک جریانهای افراطی اویغورها در سینکیانگ میتواند هزینههای امنیتی بسیاری برای پکن به همراه داشته باشد. مجموع این مولفهها بر امنیت داخلی چین و اهداف منطقهای و جهانی چین تاثیر منفی خواهد داشت لذا پکن باید تلاش کند تا در حوزه میانمار نقشی موثر ایفا کرده و ادامه بحران در این سرزمین جلوگیری نماید. این رویکرد پکن در کنار خنثیسازی طراحیهای آمریکا علیه این کشور میتواند زمینهساز ارتقا جایگاه آن در معادلات جهانی شود بویژه اینکه میانجیگریهای آمریکا همواره با ناکامی همراه شده و پکن با این میانجیگری میتواند از این خلا آمریکا برای رسیدن به جایگاه جهانی بهرهگیرد.
نویسنده: قاسم غفوری