در روزهای گذشته اعتراضات مردمی که در شهرهای مختلف کشور عزیزمان ایران مشهود بود، تبدیل به داغ ترین خبر در میان جامعه ما و البته جامعه جهانی شد. اعتراضاتی که خیلیها آن را به غرب نسبت دادند و عدهای آن را به مخالفان دولت. و در این میان بسیاربودند موجسوارانی که سوار بر موج اعتراضات مسالمتآمیز مردم شدند و این مطالبهگری را از مسیر خود خارج کردند تا به منافع خودشان نزدیک شوند. بنده به عنوان عضو کوچکی از جامعه ایران با مطالبهگری و گفتوگو به معنای واقعی و قانونی موافق هستم و اکیدا اعتراضات برنامهریزی شده و هدفدار را که به دنبال منافع افرادی خاص شکل میگیرد را تایید نمیکنم.
در طول زمان اصلاحات در هر جامعهای الزامآور است و به نوعی روح و جان آن جامعه و حکومت را نفسی تازه میبخشد. برای مثال به کشور عربستان اشاره میکنم. بعد از بالا رفتن سواد عمومی جامعه عربستان و افزایش آگاهی و بینش سیاسی اجتماعی مردم این کشور مسئولین عربستان در اقدامی به جا و صحیح اصلاحاتی در راستای رضایتمندی مردم در کشور خود به وجود آوردند که این موضوع احساس تعلق مردم یک کشور را به آن حکومت و جامعه تا حد زیادی افزایش میدهد. در راستای تبیین اعتراضات اخیر یادداشتهای بسیاری نگاشته شد که هرکدام از سمت و سوی خاصی به این موضوع پرداختهاند.
اما در این میان بنده نیز نظری مشابه دوستانی دارم که این مطالبهگری را الزامآور میدانستند. به این منظور که جامعه مسیری را طی میکرد که دیر یا زود باید منتظر صدای اعتراض مردم فهیم ایران میماندیم. فقر میتواند بلای جان هر جامعهای باشد. قطعا وضعیت بد اقتصادی کشور که نشات گرفته از سیاستهای غلط داخلی و خارجی، تحریمها، مسئولان غیرمتخصص و... است و در زندگی روزمره مردم این فقر را میتوان مشاهده کرد قسمتی از دلایل نارضایتی مردم را شامل میشود. از آن جهت مینویسم قسمتی که این فقر نمیتواند عامل اصلی باشد و قطعا دلایل اقتصادی در صدر دلایل اعتراضات اخیر مردم قرار نمیگیرد چراکه ملت ایران بارها و بارها افزایش قیمتها و وضعیت بحران اقتصادی شدیدتر را در دولتهای قبلی پشت سر گذاشتهاند. اما دلیل اصلی چیست؟
به نظر میرسد دلیل اصلی اعتراضات و افزایش نارضایتی مردم، شکاف میان مردم و مسئولین است.
این همان موضوعی است که رهبر انقلاب سالها قبل در سخنرانیهای خود از آن یاد میکردند و به مسئولان وقت متذکر میشدند که مبادا یک روزی خود را جدای از ملت بدانند. شکافی که در طول سالیان متعدد توسط برخی از مسئولین کشور روز به روز افزایش پیداکرد تا جایی که مردم برای رساندن صدایشان به همان مسئولین دست به دامان خیابانها شدند.
این مردم همواره در هرزمانی که حکومت و کشور به آنها نیاز داشت به بهترین نحو حضور پیدا کردند، برای این مرز و بوم خون دادند و خواهند داد. در این هنگام است که مردم نیز از مسئولین انتظار دارند که این رابطه یک طرفه قطع نشود. حقوقهای نجومی، رفتار بد بعضی از مسئولین با مردمی که به آنها مراجعه میکردند، عدم مدیریت صحیح بودجههای کشور، عدم حل مشکلات محیط زیستی، کوتاهی بعضی از مسئولان در زلزله کرمانشاه و... مواردی از این قبیل باعث شد که امروز عدهای ناراضی باشند از مسئولین و بین خود و مسئولین شکافی عظیم مشاهده کنند. مردم نیاز دارند به گوشهای شنوا و چشمان بینا که مشکلات و خواستههای آنها را بشنود، ببیند و مدیریت کند.
جمعبندی
قطعا مردم فهیم ایران تفاوت مطالبهگری و آشوب را به خوبی میدانند، در حالی که درپی احقاق حقوق خود هستند به مقررات و نظم کشور پایبند خواهند بود و اسیر ماهیگیری عدهای از آب گلآلود این روزا نخواهند شد. مسئولین اصلاحطلب، اصولگرا و دیگر جناحها باید بدانند و از این اعتراضات نمیتوانند مطالبه به مطلوب کنند چراکه اعتراض مردم فراتر از یک اعتراض جناحی است و شامل حال همه مسئولان میشود.
برای مدیریت و پایان دادن به این اعتراضات در ابتدا باید حساب مردم مطالبهگر با آشوبگران جدا شود، برخوردی صحیح با این موضوع شود، به خواستههای مردمی گوش داده شود و در راستای اصلاح جامعه به نفع ملت تلاش شود.
نویسنده: حسین جمشیدی