یکی دیگر از قطعات پازل شیطانی در حال شکلگیری و جایگذاری است. امر به معروف و نهی از منکر ساختاری دستوری است که ما آن را در فروع دین خود جای دادهایم ولی این دستور مترقی که اگر بخواهیم نام امروزی بر روی آن بگذاریم میتوانیم به فراخور کارکردش آن را نظارت همگانی یا نظارت اجتماعی بدون مرز به معنای نظارت طبقات اجتماعی بر یکدیگر یا بر هیئت حاکمه و نیز برعکس آن دانست، حتما نیازمند ساختار و برنامهریزی است تا بتواند آنگونه که شایسته است اثربخش باشد.
ولی از جایی که هر راهکار اجتماعی بدلی در مقابل خود دارد میتوان تصور کرد امر به معروف و نهی از منکر را با ابزار امر به منکر و نهی از معروف خنثی نمود.
آنچه امروز شاهد آن هستیم وضعیت نابسامان اقتصادی است که موجب شده تا بیشتر اقشار جامعه خصوصاً قشر کمدرآمد دچار حالات عصبی باشند و از جایی که اجزای جامعه با یکدیگر ارتباطی از جنس تأثیر گذاشتن و تأثیر پذیرفتن دارند لذا کوچکترین التهاب موجب برخوردهایی خشن میشود.
اما با تمامی این تفاصیل مردم ایران در ۲۲ بهمن سالجاری با حضور پرشور خویش موجب خشم معاندان انقلاب اسلامی شدند، از همین رو با فاصلهای کم حادثه تروریستی زاهدان اتفاق میافتد و بعد هم اتفاقی تلخ در عرصه اجتماعی.
روحانی جوانی در خیابان از سوی عدهای دوره میشود به بهانه اینکه به زنی سیلی زده است و بعد شعارهای هتاکانه.
رهبر معظم انقلاب جنگ روانی را از اقداماتی برشمردند که در دستور کار دشمن قرار گرفته است. حالا دشمن پازلی را ترسیم کرده است، اول بیتفاوت کردن مردم نسبت به آموزههای دینی، دوم هتاکی و پروژههایی مانند چهارشنبههای سفید ،حالا نیز قسمت بعد امر به منکر و نهی از معروف، با ابزار تمسخر و جمع کردن اجامر و اوباش است. کاری از پیش تعریف شده برای القای ترس در دل کسانی که مدافع شعار دینی هستند. کار میدانی در حوزه جنگ روانی؛ زنی در خیابان به یک روحانی نزدیک میشود و بنا را بر داد و بیداد میگذارد با این ادعا که او به من سیلی زده است. تیم همراه زن دور روحانی را شلوغ میکنند و شانتاژ شروع میشود. عدهای هم که همیشه منتظر داستانی هستند تا خود گشایی کنند به التهاب دامن میزنند.
حال اگر روحانی درگیر شود و تنها بماند هم کتک میخورد، هم لباس روحانیت بیحرمت میشود هم ممکن است فلان نهاد نظارتی به او بگوید تو چرا جواب دادی و...، اگر تنها نماند و عدهای از او طرفداری کنند نزاع دسته جمعی صورت میگیرد و باز بازندهی بازی روحانی است زیرا طرفین که نشانه خاصی ندارند متفرق میشوند ولی روحانی که حتما نهادهای نظارتی او را فورا شناسایی میکنند باید پاسخگوی برهم زدن نظم شهر باشد. پس بازی برای دشمن همه سر برد است بازیای کم هزینه، وسایل مورد نیاز یک خانم با حجاب بد، عدهای اجامر و اوباش و یک روحانی یا هر شخص ارزشی که بیهزینه در خیابانها یافت میشود و بازی شروع میشود.
قربانی بیچاره باید انواع هتک را حرمتها بشوند و لبخند بزند و تمام. اما دستاورد نمایش:
۱- بیحیثیت شدن روحانیت و جناح ارزشی زیرا مردم با وضعیت موجود مستعد پذیرفتن شایعه هستند.
۲- جایگزینی امر به منکر به جای امر به معروف.
۳- ایجاد ترس در دل برخی از ملبسین به لباس روحانیت و کسانی که با نمادهایی ارزشی در جوامع عمومی شرکت میکنند.
حال باید سوال کرد چطور است که بر ریز و درشت روحانیون نظارت میشود و برای کوچکترین اشتباهی با ایشان برخورد قضایی و انضباطی صورت میپذیرد ولی همان نهادها برای صیانت از روحانیانی که اینچنین مورد آزار قرار میگیرند کاری انجام نمیدهند! آیا نمیشود مسببین این داستان و مانند آن را مورد پیگرد قرار داد؟
نویسنده: فرهاد ملاامینی - دبیر مجمع پیروان مهدی موعود(عج)