وجود برکت پیامبر اعظم و رسول اکرم در نام و کنیه مبارک حضرت ولیعصر «عج» برای تبرک انقلاب اسلامی از شهید مصطفی چمران شروع میشود که سالهای جوانی را در مخوفترین کشور جهان یعنی آمریکا به ایجاد اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان ایرانی پرداخت تا با گوجهفرنگی گندیده به استقبال شاه مخلوع بروند. او زمانی این اقدام جسورانه را شروع کرد که میدانست شاه برده زرخرید آمریکا و کشور تحت سیطره او پنجاه و یکمین ایالت از کشور آمریکا شناخته میشود اما او یک مسلمان ناب و غیرقابل خرید و نامش مصطفی اما مهدی گونه میاندیشید و یک ایرانی با بصیرت بود که میتوانست رؤیای اقامت دائمی پس از تحصیل و زندگی در آمریکا را به فراموشی سپرده تا به لبنان برود و در کنار امام موسی صدر سازمان امل را مدیریت نماید و پس از انقلاب اسلامی در کشور با عنوان جدید حزبالله دستبهدست به شیخ حسن نصرالله بسپارد و خود برای اهداء خون و کسب عنوان شهید به میهن بازگردد و عازم جبهههای حق علیه باطل شود و طول دفاع مقدس و پسازآن مملو از وجود رزمندگان، شهدا، اسرا، مفقودالاثرها و کسانی باشد که بانام مقدس مهدی به جنگ سرد با عنوان سربازان گمنام امام زمان «عج» با دشمنان ایران پرداختند که همین سالهای اخیر را به درجه شهدای محراب دست یافتند اما بصیرت به همینجا ختم نمیشود زیرا سفارش مقام معظم رهبری همیشه و همهجا آویزه گوش نسلهاست که بارها فرمودند: من به آمریکا و مذاکره با آنها خوشبین نیستم که این کلام به مفهوم عصاره بصیرت همان است و از جانب شاگرد ممتاز معمار انقلاب اسلامی بیان میشود. بازخوانی مستند اظهارات مقام معظم رهبری پیرامون بیاعتمادی به آمریکا و برجام است که مکمل دوراندیشیهای ایشان درباره امالفساد جهانی بوده و باید در حوزهها و دانشگاهها و حتی مدارس تدریس شود. زمانی که دولتها بهجای پیگیری سیاستهای قدرت درونزا که یکی از شاخصهای آن یعنی اقتصاد مقاومتی در هنگامه بحرانهای مالی همانند سال ۱۳۹۰ نگاهشان به آنسوی مرزها بود و دوقطبی مذاکره یا تحریم در انتخابات ۱۳۹۲ اوج میگرفت، باب گفتگوهای مستقیم با آمریکا نیز برقرار شد تا دیگر بهانهای برای کار کردن و حل مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم باقی نماند. هرچند پرداختن به موضوع فعالین و جریانهایی که مذاکرات مستقیم با کدخدا یا همان آمریکا را حلالمسائل تمامی مشکلات میدانستند نیاز به بحث جداگانهای دارد که برای اولین بار وزرای خارجه ایران و آمریکا سر یک میز نشستند و رؤسای جمهوری دو کشور هم ۲۰ دقیقه تلفنی باهم صحبت کردند که آنزمان خوشبینیهای فراوانی پیرامون آن شکل گرفت اما آزمون برجام و مذاکرات مستقیم با آمریکا فرصتی برای اثبات بدعهدیهای واشنگتن و عدم پایبندی این کشور به تعهدات خود با تهران بود هرچند مقام معظم رهبری همواره از مذاکرهکنندگان حمایت میکردند ولی درعینحال در ابتدا و اوج مذاکرات به این کلام متکی بودند که به آنها خوشبین نیستند و دیدیم که ما مو میدیدیم و ایشان پیچش مو! مهدی ترابی و از نسل امروز جوانی است متولد ۱۹ شهریور ۱۳۷۳ کرج که یکی از بازیکنان مطرح فوتبال در باشگاه پرسپولیس میباشد و تنها ۲۵ سال دارد. او نه انقلاب کرده و نه در دفاع مقدس نقشی داشته است اما آنقدر تحت تأثیر بصیرت این دوران کوتاه پسازآن تحولات بزرگ قرارگرفته که میتواند برای بعضی از بزرگترهای خود هم که شاهد آنها بودهاند الگو باشد! او امروز را در اوج افتخارات خود سپری میکند اما درست همانند نوجوانان اوایل دهه شصت است که در تاریخ تولد شناسنامههای خود دست بردند تا بتوانند به جبهههای حق علیه باطل بروند و این تکرار یک تحول است تا جوانی با شجاعت تمام پشت پیراهن ورزشی خود بنویسد: «تنها راه نجات کشور، اطاعت از رهبری است» و پس از شلیک گل در دقیقه نوزدهم بازی با تیم مقابل همه احساسات خود را با نمایش این شعار مکعبی که از طریق رسانهها بهتمامی جهان انعکاس یافت بصیرت خود را نشان داده و حماسه تمام نشده اربعین را اینگونه تداوم بخشد. آنچه از محتوای نوشته این بازیکن به دو زبان فارسی و انگلیسی بهدستآمده همانا برگرفته از شمیمهای معطری بوده که ازدلبرآمده تا لاجرم بر دلها نشیند و همه جهانیان بدانند این یک شعار نیست بلکه اعتقاد آزادگانی است که طی چهل سال اخیر به آن دستیافتهاند و امروز برایشان ثابتشده که راه رستگاری بشریت تنها در اطاعت از اسلام ناب محمدی خلاصه میشود که اعجاز تجمع سیوچند میلیون نفری اربعین نشانه بارز آنست تا کودکان، نوجوانان و جوانانی که نه انقلاب را دیدهاند و نه در دفاع مقدس حضور داشتهاند اما میتوانند اینگونه وابسته به عصارههای آن باشند!
نویسنده: حسن روانشید