آمریکا طی روزهای اخیر صحنه اعتراضهای خیابانی است که البته با دخالت پلیس و گارد ملی به خشونت کشیده شده است. هر چند که گفته میشود شعلههای این اعتراضها را قتل یک سیاه پوست به دست پلیس سفید پوست افروخته است اما نگاهی ریشهای به شعارها و روند تحولات نشان میدهد که این اعتراضها بسیار عمیقتر و ریشه دارتر از اعتراض به قتل یک سیاه پوست به دست پلیس است و ماهیت آن را در نژادپرستی سیستماتیک حاکم بر ساختار آمریکا میتوان جستجو کرد. نژادپرستی که بعدی از آن نقش گسترده حقوق سیاهپوستان است و بخشی از آن را نیز در تبعیضات جاری در حاکمیت نظام سرمایهداری بر آمریکا میتوان جستجو کرد. نظامی که در آن یک درصد سرمایهدار برخوردار از حاصل دسترنج ۹۹ درصد جامعه است.بر این اساس این اعتراضها را نمیتوان صرف اعتراض به پلیس و یا عمکلرد رییس جمهور ترامپ دانست بلکه باید اعتراض به کل ساختار سرمایهداری حاکم بر این کشور دانست که در قالب دو حزب دموکرات و جمهوریخواه نمود یافته است. اما در کنار این مباحث یک نکته قابل توجه وجود دارد و آن نوع واکنش ترامپ به این اعتراضهاست. کلید واژگان ترامپ بر چند اصل استوار است از جمله استفاده از قوه قهریه برای سرکوب اعتراضها، نسبت دادن وضعیت بحرانی به عملکرد دموکراتها و برخی اتهامات مبنی بر نقش خارجی در این اعتراضها است. این سوال مطرح است که چرا ترامپ به جای آرام کردن فضا به آتش بحران میدهد؟ نگاهی ریشهای به وضعیت ترامپ در آستانه انتخابات نشان میدهد که به دلیل ناتوانی در رفع بحران کرونا، استمرار و تشدید چالشهای اقتصادی و نیز عدم دستاوردهای قابل توجه در سیاست خارجی ترامپ با شرایط سختی برای انتخابات مواجه است. دولتمردان سابق آمریکا نظیر اوباما و بوش در دور دوم انتخابات برای کسب رای به ایجاد فضای امنیتی روی میآوردند که محور آن را ایجاد جنگ خارجی تشکیل میداد. نکته مهم آن است که ترامپ توان جنگ خارجی را ندارد لذا سعی دارد با کشاندن کشور به جنگ داخلی ضمن جلوگیری از کارهای انتخاباتی دموکرات ها با ایجاد فضای وحشت تکرار ریاست جمهوریاش را رقم زند. به عبارتی ترامپ به دنبال بهره گیری از وضعیت بحرانی ایجاد شده در اهداف انتخاباتی است در حالی که دموکراتها نیز با برجسته سازی نژادپرستی ترامپ به دنبال بهره گیری از فضای کنونی آمریکا برای انتخابات هستند. به هر تقدیر میتوان گفت آنچه اکنون در آمریکا در جریان است در حالی رسوایی حقوق بشری آمریکا را شدت بخشیده که در لایههای زیرین آن تزلزل در ساختار سیاسی آمریکا را نیز میتوان مشاهده کرد که وارد شدن سناریو بحرانسازی برای اهداف انتخاباتی از خارج به درون مرزهای آمریکا گواهی بر این تزلزل است.
نویسنده: علی تتماج