عبدالله دوم پادشاه اردن در سفری چند روزه راهی آمریکا شده است. وی در این سفر با بایدن رئیس جمهور و مقامات ارشد نظامی و امنیتی آمریکا دیدار داشته است. حال این سوال مطرح است که هدف از این سفر چه بوده و اردن چه نقشی میتواند در استراتژی آمریکا در منطقه بویژه پس از تحولات اخیر افغانستان داشته باشد. ؟ پاسخ به این پرسش را در استقبال گرم آمریکا از عبدالله دوم میتوان جستجو کرد.در کنار تشریفات قابل توجه برای میزبانی از وی، بیانیهها و مواضع کاخ سفید نیز جای تامل دارد. کاخ سفید اعلام کرد سفر پادشاه اردن، میتواند شراکت دائمی و استراتژیک بین اردن و ایالات متحده را تضمین کند و اردن یک شریک اصلی و متحد ایالات متحده است. در بیانیه کاخ سفید آمده است دیدار پادشاه اردن با بایدن، نشان دهنده نقش مهم این کشور عربی در تقویت صلح و آرامش در منطقه است.
با توجه به بیانیه مذکور و این مهم که آمریکاییها از انتقال سه گروه از نظامیان و نیروهای این کشور مستقر در قطر به اردن خبر دادهاند هدف گذاری آمریکایی برای اردن در چند بعد قابل توجه است. نخست آنکه آمریکاییها در دوران ترامپ در حالی مسئله فلسطین را دنبال می کردند که نقش اردن به شدت کاهش یافته و سعودی محور اصلی این تحرکات بوده است. با توجه به رویکرد بایدن به آنچه احیای طرح دو دولتی مینامد، این سفر را میتوان اقدامی در این جهت دانست که بر اساس آن نقش سعودی در معادلات فلسطین کاهش یافته و اردن به دوران گذشته باز خواهد کشت. البته این مسئله تغییری در رویکرد حمایتی آمریکا از رژیم صهیونیستی ایجاد نمیکند و صرفا تاکتیک آمریکا تغییر کرده و اردن به جای سعودی محور تامین منافع رژیم صهیونیستی می شود. دوم آنکه اردن، مرز مشترک با عراق و سوریه دارد. آمریکا هر چند که ادعای خروج از افغانستان را سر میدهد که طرحی برای خروج از غرب آسیا ندارد و می خواهد بعد جدیدی از حضور در منطقه با محوریت اطلاعاتی و امنیتی را اجرایی سازد. با توجه به موقعیت جغرافیایی اردن میتوان گفت که آمریکا به دنبال بهرهگیری از اردن برای اشراف اطلاعاتی و امنیتی علیه سوریه و عراق و حتی تقویت تروریستها از این طریق می باشد در حالی در ظاهر ادعای تقویت جایگاه منطقهای و البته حمایت اقتصادی از این کشور را سر میدهد. به عبارتی دیگر آمریکا به دنبال تبدیل اردن به پایگاهی برای بحران سازیهای جدید در منطقه است که ریشه در شکست آمریکا در معادلات غرب آسیا بویژه ناتوانی در برابر شکست گیری مقاومت مردمی علیه سلطه گری آمریکا میباشد.
نویسنده: علی تتماج
با توجه به بیانیه مذکور و این مهم که آمریکاییها از انتقال سه گروه از نظامیان و نیروهای این کشور مستقر در قطر به اردن خبر دادهاند هدف گذاری آمریکایی برای اردن در چند بعد قابل توجه است. نخست آنکه آمریکاییها در دوران ترامپ در حالی مسئله فلسطین را دنبال می کردند که نقش اردن به شدت کاهش یافته و سعودی محور اصلی این تحرکات بوده است. با توجه به رویکرد بایدن به آنچه احیای طرح دو دولتی مینامد، این سفر را میتوان اقدامی در این جهت دانست که بر اساس آن نقش سعودی در معادلات فلسطین کاهش یافته و اردن به دوران گذشته باز خواهد کشت. البته این مسئله تغییری در رویکرد حمایتی آمریکا از رژیم صهیونیستی ایجاد نمیکند و صرفا تاکتیک آمریکا تغییر کرده و اردن به جای سعودی محور تامین منافع رژیم صهیونیستی می شود. دوم آنکه اردن، مرز مشترک با عراق و سوریه دارد. آمریکا هر چند که ادعای خروج از افغانستان را سر میدهد که طرحی برای خروج از غرب آسیا ندارد و می خواهد بعد جدیدی از حضور در منطقه با محوریت اطلاعاتی و امنیتی را اجرایی سازد. با توجه به موقعیت جغرافیایی اردن میتوان گفت که آمریکا به دنبال بهرهگیری از اردن برای اشراف اطلاعاتی و امنیتی علیه سوریه و عراق و حتی تقویت تروریستها از این طریق می باشد در حالی در ظاهر ادعای تقویت جایگاه منطقهای و البته حمایت اقتصادی از این کشور را سر میدهد. به عبارتی دیگر آمریکا به دنبال تبدیل اردن به پایگاهی برای بحران سازیهای جدید در منطقه است که ریشه در شکست آمریکا در معادلات غرب آسیا بویژه ناتوانی در برابر شکست گیری مقاومت مردمی علیه سلطه گری آمریکا میباشد.
نویسنده: علی تتماج