یکی از اشکالات اساسی، مهم و استراتژیک نظام سیاسی کشورمان این است که نه حزبی وجود دارد و نه تخزب به معنای واقعی کلمه و ماهیتی در ایران اجرایی میشود.
آنچه که طی این سال ها ما به اسم حزب، گروه، جبهه، جمعیت و... میشناسیم نه تنها حزب واقعی و اصولی نیستند بلکه یک دورهمیهای دوستانه و رفاقتی است که بر مبنای منافع مشترک خودشان، برای توزیع «قدرت و ثروت» دور هم جمع شده و با پروپاگاندای تبلیغاتی خودشان را در سپهر سیاست ایران مطرح کرده و به دلیل ضعف ساختاری حکمرانی در کشور، ماندگار هم شدهاند و هر از گاهی هم از سر اعلام حضور بیانیه و یا خبری را منتشر میکنند!
این گعدههای سیاسی متاسفانه برای اقتصاد، سیاست اجتماع، فرهنگ، زنان، مردان و سایر امور مربوط به اداره کشور نه برنامه دارند و نه یک استراتژی مدون و مشخص که بدان پایبند باشند و برای اصلاح جامعه و رفاه مردم اقدام کنند.
این جماعت تاکنون حتی یک برگ برنامه و راهبرد را طی ۴۵ سال گذشته منتشر نکردهاند و دلیلش هم چسبندگی آنها به قدرت و دست داشتن در توزیع ثروت و امکانات است که به آن ها اجازه میدهد هر حرکتی را انجام دهند و به کسی هم پاسخگو نباشند.
این جمعیتها و جبههها، یکی دو ماه مانده به هر انتخاباتی فعال میشوند و با براه انداختن جنگ زرگری بین هم، خود بر سر تعیین لیستها مدتی جامعه را مشغول می کنند و دست آخر هم در یک توافق پشت پرده لیست واحدی را منتشر می کنند که در حقیقت این لیست ابزار توزیع قدرت و ثروت بین آنها طی چهار سال بعد است.
لذا اینجاست که شهروندان باید هشیار باشند و برای انتخابات بدون در نظر گرفتن لیستهای رنگارنگ که با اسمها و طرحهای مختلف منتشر میشود نباید اعتماد کنند و به آنچه که خودشان تشخیص داده و میدهند عمل کنند و نامزدهای مورد علاقه شان را در برگههای رأی بنویسند.
یکی از آفتهای تهیه لیستها این است که مردم نیز نسبت به عملکرد آنها دل خوشی ندارند و شبهات زیادی پیرامون آنها مطرح است که به دلیل شفاف نبودن امور در این مورد این اشخاص، افکار عمومی نیز به افراد انتخاب شده با یک چشم دیگر مینگرند، هر چند که ممکن است افراد یک لیست، انسانهای سلامت و کار آمدی باشند اما این لیست ابهاماتی پیرامون آن ها مطرح میکند.
لذا بهترین راه این است که شهروندان گرامی برای انتخاب اصلح براساس متر و معیار درست خود عمل کنند.
آنچه که طی این سال ها ما به اسم حزب، گروه، جبهه، جمعیت و... میشناسیم نه تنها حزب واقعی و اصولی نیستند بلکه یک دورهمیهای دوستانه و رفاقتی است که بر مبنای منافع مشترک خودشان، برای توزیع «قدرت و ثروت» دور هم جمع شده و با پروپاگاندای تبلیغاتی خودشان را در سپهر سیاست ایران مطرح کرده و به دلیل ضعف ساختاری حکمرانی در کشور، ماندگار هم شدهاند و هر از گاهی هم از سر اعلام حضور بیانیه و یا خبری را منتشر میکنند!
این گعدههای سیاسی متاسفانه برای اقتصاد، سیاست اجتماع، فرهنگ، زنان، مردان و سایر امور مربوط به اداره کشور نه برنامه دارند و نه یک استراتژی مدون و مشخص که بدان پایبند باشند و برای اصلاح جامعه و رفاه مردم اقدام کنند.
این جماعت تاکنون حتی یک برگ برنامه و راهبرد را طی ۴۵ سال گذشته منتشر نکردهاند و دلیلش هم چسبندگی آنها به قدرت و دست داشتن در توزیع ثروت و امکانات است که به آن ها اجازه میدهد هر حرکتی را انجام دهند و به کسی هم پاسخگو نباشند.
این جمعیتها و جبههها، یکی دو ماه مانده به هر انتخاباتی فعال میشوند و با براه انداختن جنگ زرگری بین هم، خود بر سر تعیین لیستها مدتی جامعه را مشغول می کنند و دست آخر هم در یک توافق پشت پرده لیست واحدی را منتشر می کنند که در حقیقت این لیست ابزار توزیع قدرت و ثروت بین آنها طی چهار سال بعد است.
لذا اینجاست که شهروندان باید هشیار باشند و برای انتخابات بدون در نظر گرفتن لیستهای رنگارنگ که با اسمها و طرحهای مختلف منتشر میشود نباید اعتماد کنند و به آنچه که خودشان تشخیص داده و میدهند عمل کنند و نامزدهای مورد علاقه شان را در برگههای رأی بنویسند.
یکی از آفتهای تهیه لیستها این است که مردم نیز نسبت به عملکرد آنها دل خوشی ندارند و شبهات زیادی پیرامون آنها مطرح است که به دلیل شفاف نبودن امور در این مورد این اشخاص، افکار عمومی نیز به افراد انتخاب شده با یک چشم دیگر مینگرند، هر چند که ممکن است افراد یک لیست، انسانهای سلامت و کار آمدی باشند اما این لیست ابهاماتی پیرامون آن ها مطرح میکند.
لذا بهترین راه این است که شهروندان گرامی برای انتخاب اصلح براساس متر و معیار درست خود عمل کنند.
فرهاد خادمی