در اوج توجه افکار عمومی جهان به نسل کشی غزه در اقدامی ناگهانی مجلس نمایندگان آمریکا بسته کمکهای ۲۶ میلیارد دلاری برای رژیم صهیونیستی و ۶۰ میلیارد دلاری برای اوکراین را تصویب کرد.همچنین برای حمایت از تایوان در دو اقیانوس هند و آرام نیز ۸.۱۲ میلیارد دلار در نظر گرفته شده است.
این اقدام کنگره را در کنار آنکه برگرفته از حمایت آمریکا از رژیم صهیونیستی و طولانی سازی جنگ اوکراین است در چارچوب رفتار جهانی آمریکا میتوان ارزیابی کرد که بر اساس آن، ساختار دو حزبی حاکم بر این کشور، فضای رحب و وحشت جهانی را تامین کننده منافع خود و برهم زننده توازن چند جانبه گرایی سیاسی و اقتصادی جهان میداند. نکته مهم آن است که زمانی آمریکا در اوایل قرن بیست و یکم خود را ابر قدرتی نظامی میدانست که توسعه طلبی نظامی یک جانبه را در دستور کار داشت که اشغال افغانستان و عراق نمودی از آن است. شکستهای سنگین در این یکجانبه گرایی و هزینههای سنگین اقتصادی و انسانی آن موجب شد تا آمریکا رویکرد کوچک سازی دخالتهای نظامی با تکیه بر مزدوران نیابتی را در دستور کار قرار داد که فعال سازی داعش در سوریه و عراق و به تبع آن حضور نظامی در قالب دستههای کوچک در مناطق راهبردی جهان همچون غرب آسیا محور این طراحی بوده است که آن نیز با عملکردهای موفق جبهه مقاومت به شکست انجامید.
سیاستهای سالهای اخیر آمریکا بویژه پس از خروج از افغانستان در سال 2021 بیانگر رویکرد جدید نظامی آمریکا در چارچوب مزدور پروری و گرفتارسازی مناطق راهبردی جهان در جنگهای نیابتی است در حالی که آمریکا که دیگر توان لشکر کشی نظامی را ندارد از مهرههای نیابتی برای با حمایت نظامی و سیاسی بهره میگیرد. بودجه مصوبه کنگره خود گواهی بر این رویکرد بحران ساز جهانی است که نشانگر دست و پا زدنهای آمریکا برای فرار از فروپاشی یکجانبه گرایی سرمایه داری در برابر نظام چند جانبهگرای نوین جهانی است. بایدن که روزهای سخت انتخاباتی را سپری می کند، خرج کردن از سیاست خارجی برای پنهان سازی ناکامیهای داخلی را در دستور کار قرار داده است که نتیجه آن نیز کشتارهای بیشتر در صحنه جهانی خواهد بود.
این اقدام کنگره را در کنار آنکه برگرفته از حمایت آمریکا از رژیم صهیونیستی و طولانی سازی جنگ اوکراین است در چارچوب رفتار جهانی آمریکا میتوان ارزیابی کرد که بر اساس آن، ساختار دو حزبی حاکم بر این کشور، فضای رحب و وحشت جهانی را تامین کننده منافع خود و برهم زننده توازن چند جانبه گرایی سیاسی و اقتصادی جهان میداند. نکته مهم آن است که زمانی آمریکا در اوایل قرن بیست و یکم خود را ابر قدرتی نظامی میدانست که توسعه طلبی نظامی یک جانبه را در دستور کار داشت که اشغال افغانستان و عراق نمودی از آن است. شکستهای سنگین در این یکجانبه گرایی و هزینههای سنگین اقتصادی و انسانی آن موجب شد تا آمریکا رویکرد کوچک سازی دخالتهای نظامی با تکیه بر مزدوران نیابتی را در دستور کار قرار داد که فعال سازی داعش در سوریه و عراق و به تبع آن حضور نظامی در قالب دستههای کوچک در مناطق راهبردی جهان همچون غرب آسیا محور این طراحی بوده است که آن نیز با عملکردهای موفق جبهه مقاومت به شکست انجامید.
سیاستهای سالهای اخیر آمریکا بویژه پس از خروج از افغانستان در سال 2021 بیانگر رویکرد جدید نظامی آمریکا در چارچوب مزدور پروری و گرفتارسازی مناطق راهبردی جهان در جنگهای نیابتی است در حالی که آمریکا که دیگر توان لشکر کشی نظامی را ندارد از مهرههای نیابتی برای با حمایت نظامی و سیاسی بهره میگیرد. بودجه مصوبه کنگره خود گواهی بر این رویکرد بحران ساز جهانی است که نشانگر دست و پا زدنهای آمریکا برای فرار از فروپاشی یکجانبه گرایی سرمایه داری در برابر نظام چند جانبهگرای نوین جهانی است. بایدن که روزهای سخت انتخاباتی را سپری می کند، خرج کردن از سیاست خارجی برای پنهان سازی ناکامیهای داخلی را در دستور کار قرار داده است که نتیجه آن نیز کشتارهای بیشتر در صحنه جهانی خواهد بود.
سید مهدی لنکرانی