تاریخ عبور از مکاتب خانگی برای آموزش و پرورش کودکان و نوجوانان تحت عنوان مکتب همراه با چوب و فلک و نقش پادو و خدمتگزار بودن دانش آموزان در این مکانها به یکصد و هشتاد سال پیش رسیده اما هنوز هم آثاری از آن همچون استفاده از مکانهای ناامن بهعنوان کلاس درس باقی است تا کهنسالان جامعه همچنان خاطرات تلخ آن را به یاد داشته باشند.
چند دولت اخیر بارها مژده به تاریخ پیوستن مداری چادری و حصیری و این اواخر کانکسی را دادهاند؛ اما آنچه مطرح است هنوز هم سایههای این چالش بر روی قسمتهایی از کشور گسترده شده است تا رنج کودکان مناطق محروم تمامی نداشته باشد تا همراه با فقر مالی از امکانات آموزشی هم بیبهره بمانند. اگرچه آنها امید به آینده دارند و با این سرمایه معنوی تلاش میکنند تا ضمن آموزش هرچه بیشتر و عمیقتر، آتیه خود را بهتر بسازند بنابراین میپذیرند که از کانکس بهعنوان کلاس درس استفاده کنند که البته بعضی از این مدارس یک واحدی در آتش میسوزند و برخی با باد و طوفان دچار حوادث مختلف میشوند که البته بلاهای غیرطبیعی ازجمله ناکارآمدی و سوء مدیریت مسئولان از آن جمله است زیرا در سال تحصیلی جاری و در همین اواخر تندبادی باعث میشود که یک کلاس کانکسی در مراغه واژگون و معلم و پنج دانشآموز مستقر در آن راهی بیمارستان شوند تا اگر حال جسمی آنها به کمک علوم و ابزار پزشکی خوب شود اما روح و جانشان همچنان مشوش باقی بماند و بازهم هیچ مقامی پیدا نشود که درصدد رفع این معضل باشد.
مدیران بالادستی در بخش موظف این امر یعنی سازمان نوسازی مدارس کشور معتقدند بهطور متوسط هر هفته یک مدرسه در کشور ساخته شود اما این آمار در مکانهایی همچون مراغه باید صفر باشد! که این روستا همچنان از چند کانکس بهعنوان کلاس استفاده میکند و البته ثابت نیستند و به هیچ ابزاری برای محکم بودن در زمین اتصال ندارند. حسین اکبریان، مدیر آموزشوپرورش مراغه، علت بروز این حادثه را جوری دیگر تعریف میکند که «متاسفانه کانکس روستای (باغ یری) توسط اهالی و با استفاده از جرثقیل یکی از دستگاههای اجرایی کمی جابجا شده بود و همین موضوع میتواند در وقوع حادثه اثرگذار باشد. این کانکس حدود ۹ سال قبل جاگذاری شد، یکی از ساکنان مجاور مدرسه با این تصور که کانکس حدود یک متر در زمین متعلق به وی قرار دارد، از راننده جرثقیل خواهش کرده بود تا آن را جابهجا کند. راننده جرثقیل هم بدون اخذ مجوز از آموزشوپرورش نسبت به جابجایی این کانکس سه در چهار متر اقدام کرده بود و همین جابجایی از یکسو و کوچک بودن ابعاد کانکس از سوی دیگر موجب شد تا این حادثه اتفاق بیافتد.»
البته این شهرستان بنا به گفته مدیر دیگری از آموزشوپرورش همین منطقه دارای ۱۸ مدرسه کانکسی است؛ بنابراین موضوع بهوضوح مربوط به عدم کارآمدی و وعدههای فاقد عمل مسئولان مربوطه پیرامون حذف مدارس اینگونه است زیرا علی تقوی، بخشدار سراجوی مراغه که همان روز در محل روستا حضور یافته، گفته است: «مدرسه ۱۵ روستای این بخش کانکسی است و برخی دیگر از کانکسها هم مشابه روستای (باغ یری) به زمین نصب نیست؛ بر همین اساس ایمنی این کانکسها باید در اسرع وقت بررسی شود.»
ادامه تحصیل گروهی از دانش آموزان مناطق محروم در سراسر کشور و اینگونه مدارس که مدرنترینشان کانکسیها پس از طی شدن کپری و چادری است، سبب شده تا آنها دوران دانشآموزی را با مشقت فراوان طی کنند و بعضی وقتها درگیر مشکلات و حوادثی باشند که آخرین آنها همین واژگون شدن کلاس در روستای باغ یری مراغه است که در روز یکشنبه ۱۹ فروردین بود که براثر یک تندباد به وجود آمد و پنج دانشآموز و یک معلم را راهی بیمارستان کرد و اگر بیتفاوتیها در وزارت آموزشوپرورش و زیرمجموعه آن ادامه داشته باشد این حوادث هم تکرار خواهند شد.
درحالیکه امروز پای صحبت دانش آموزان کلانشهرهای کشور بنشینیم فقط حرف از موبایل و تبلتهای گرانقیمت میزنند اما چند کیلومتر آنطرفتر رویای یک کودک و نوجوان میتواند چند خشت گلی باشد تا برایشان سرپناهی امن بسازد که بتوانند در محیط آن آسوده درس بخوانند که اینگونه آرزوها کیلومتر به کیلومتر تغییر مییابد تا جلوه تبعیض را در بدنه تحصیل به نمایش بگذارد؛ اما آنچه مسلم و هویدا است این روزها همچنان بساط تبعیض جمع شدنی نیست بلکه بساط درس خواندن جمع میشود تا بیعدالتی آموزشی هم به حذف پرورش بپیوندد!
چند دولت اخیر بارها مژده به تاریخ پیوستن مداری چادری و حصیری و این اواخر کانکسی را دادهاند؛ اما آنچه مطرح است هنوز هم سایههای این چالش بر روی قسمتهایی از کشور گسترده شده است تا رنج کودکان مناطق محروم تمامی نداشته باشد تا همراه با فقر مالی از امکانات آموزشی هم بیبهره بمانند. اگرچه آنها امید به آینده دارند و با این سرمایه معنوی تلاش میکنند تا ضمن آموزش هرچه بیشتر و عمیقتر، آتیه خود را بهتر بسازند بنابراین میپذیرند که از کانکس بهعنوان کلاس درس استفاده کنند که البته بعضی از این مدارس یک واحدی در آتش میسوزند و برخی با باد و طوفان دچار حوادث مختلف میشوند که البته بلاهای غیرطبیعی ازجمله ناکارآمدی و سوء مدیریت مسئولان از آن جمله است زیرا در سال تحصیلی جاری و در همین اواخر تندبادی باعث میشود که یک کلاس کانکسی در مراغه واژگون و معلم و پنج دانشآموز مستقر در آن راهی بیمارستان شوند تا اگر حال جسمی آنها به کمک علوم و ابزار پزشکی خوب شود اما روح و جانشان همچنان مشوش باقی بماند و بازهم هیچ مقامی پیدا نشود که درصدد رفع این معضل باشد.
مدیران بالادستی در بخش موظف این امر یعنی سازمان نوسازی مدارس کشور معتقدند بهطور متوسط هر هفته یک مدرسه در کشور ساخته شود اما این آمار در مکانهایی همچون مراغه باید صفر باشد! که این روستا همچنان از چند کانکس بهعنوان کلاس استفاده میکند و البته ثابت نیستند و به هیچ ابزاری برای محکم بودن در زمین اتصال ندارند. حسین اکبریان، مدیر آموزشوپرورش مراغه، علت بروز این حادثه را جوری دیگر تعریف میکند که «متاسفانه کانکس روستای (باغ یری) توسط اهالی و با استفاده از جرثقیل یکی از دستگاههای اجرایی کمی جابجا شده بود و همین موضوع میتواند در وقوع حادثه اثرگذار باشد. این کانکس حدود ۹ سال قبل جاگذاری شد، یکی از ساکنان مجاور مدرسه با این تصور که کانکس حدود یک متر در زمین متعلق به وی قرار دارد، از راننده جرثقیل خواهش کرده بود تا آن را جابهجا کند. راننده جرثقیل هم بدون اخذ مجوز از آموزشوپرورش نسبت به جابجایی این کانکس سه در چهار متر اقدام کرده بود و همین جابجایی از یکسو و کوچک بودن ابعاد کانکس از سوی دیگر موجب شد تا این حادثه اتفاق بیافتد.»
البته این شهرستان بنا به گفته مدیر دیگری از آموزشوپرورش همین منطقه دارای ۱۸ مدرسه کانکسی است؛ بنابراین موضوع بهوضوح مربوط به عدم کارآمدی و وعدههای فاقد عمل مسئولان مربوطه پیرامون حذف مدارس اینگونه است زیرا علی تقوی، بخشدار سراجوی مراغه که همان روز در محل روستا حضور یافته، گفته است: «مدرسه ۱۵ روستای این بخش کانکسی است و برخی دیگر از کانکسها هم مشابه روستای (باغ یری) به زمین نصب نیست؛ بر همین اساس ایمنی این کانکسها باید در اسرع وقت بررسی شود.»
ادامه تحصیل گروهی از دانش آموزان مناطق محروم در سراسر کشور و اینگونه مدارس که مدرنترینشان کانکسیها پس از طی شدن کپری و چادری است، سبب شده تا آنها دوران دانشآموزی را با مشقت فراوان طی کنند و بعضی وقتها درگیر مشکلات و حوادثی باشند که آخرین آنها همین واژگون شدن کلاس در روستای باغ یری مراغه است که در روز یکشنبه ۱۹ فروردین بود که براثر یک تندباد به وجود آمد و پنج دانشآموز و یک معلم را راهی بیمارستان کرد و اگر بیتفاوتیها در وزارت آموزشوپرورش و زیرمجموعه آن ادامه داشته باشد این حوادث هم تکرار خواهند شد.
درحالیکه امروز پای صحبت دانش آموزان کلانشهرهای کشور بنشینیم فقط حرف از موبایل و تبلتهای گرانقیمت میزنند اما چند کیلومتر آنطرفتر رویای یک کودک و نوجوان میتواند چند خشت گلی باشد تا برایشان سرپناهی امن بسازد که بتوانند در محیط آن آسوده درس بخوانند که اینگونه آرزوها کیلومتر به کیلومتر تغییر مییابد تا جلوه تبعیض را در بدنه تحصیل به نمایش بگذارد؛ اما آنچه مسلم و هویدا است این روزها همچنان بساط تبعیض جمع شدنی نیست بلکه بساط درس خواندن جمع میشود تا بیعدالتی آموزشی هم به حذف پرورش بپیوندد!
حسن روانشید - روزنامهنگار پیشکسوت