رئیس شورای راهبردی روابط خارجی گفت: ائتلافی که علیه داعش تشکیل شد یک نمایش مضحک بیش نبود و جالب آنکه همان کشورهای مرتجعی که داعش و جبهه النصره را به وجود آوردند نیز عضو چنین ائتلاف نمایشی شدند.
به گزارش فارس، سید کمال خرازی در سمینار «امنیت منطقهای در غرب آسیا: چالشها و روندهای نوظهور» گفت: منطقه غرب آسیا همواره چه از نظر سوق الجیشی و چه از نظر اقتصادی به دلیل وجود رژیم صهیونیستی و منابع عظیم انرژی در این منطقه مطمع نظر قدرتهای بزرگ غربی بوده است. ایده خاورمیانه بزرگ که از سوی بوش پسر مطرح شد نیز در راستای همین سیاست قابل درک است.
خرازی ادامه داد: ملاحظات و نگرانیهای امنیتی کشورهای این منطقه نیز در هم تنیده است و نمیتوان امنیت آنها را از یکدیگر تفکیک کرد. یعنی امنیت ملی کشورهای منطقه در چارچوب امنیت کل منطقه تعریف میشود. لذا حفظ امنیت کل منطقه یکی از لوازم امنیت ملی هر یک از کشورهای منطقه است و بین امنیت ملی کشورها و امنیت منطقهای رابطه مستقیمی وجود دارد.
خرازی خاطرنشان کرد: اگردر گذشتههای دور حضور و سلطه قدرتهای بزرگ امنیت منطقه را تأمین میکرد، با خروج آنها از منطقه و ایجاد رژیم صهیونیستی، سیاست قدرتهای بزرگ بر محور حمایت از رژیمهای وابسته، تسلیح آنها و سرکوب هرگونه نهضت مردمی قرار گرفت، به طوری که شاهد سرکوب نهضتهای عربی و ملی در مصر، ایران و سایر کشورهای منطقه بودیم. ولی این معادله با ظهور انقلاب اسلامی ایران بر هم خورد و حکومتی تشکیل شد که نه تنها وابستگی به قدرتهای بزرگ نداشت، بلکه به مقابله با سلطه آنها بر منطقه برخاست.
وی بیان کرد: در چنین شرایطی قدرتهای بزرگ و حکومتهای وابسته به آنها در منطقه به مقابله با این قدرت نوظهور پرداختند و تلاش کردند با جنگ و کودتا و اعمال تحریم و مبارزه تبلیغاتی علیه آن، این ندای آزادی را در نطفه خفه کنند که برعکس نه تنها به پیروزی ایران در جنگ انجامید، بلکه به قدرت ملی آن افزود و موقعیت ایران را به عنوان یک قدرت منطقهای تثبیت کرد و الگوی دیگر ملتها قرار گرفت به طوری که در افغانستان شاهد تشکیل گروههای جهادی علیه شوروی و در لبنان شاهد تشکیل حزبالله در مبارزه با اشغالگران صهیونیست بودیم.
وی بیان کرد: در اینجا قدرتهای غربی به سرکردگی آمریکا به منظور مقابله با ایران اسلامی، هرچند در لوای مبارزه با شوروی سابق، به تشکیل گروههای افراطی چون القاعده و طالبان که خانم کلینتون و محمد بن سلمان نیز بدان اذعان کردند با حمایتهای مالی و لجستیکی کشورهای مرتجع عربی چون عربستان و امارات پرداختند که هدف اصلی آنها مبارزه با انقلاب اسلامی ایران بود، ولی نه تنها موفق نشدند علیه ایران اقدامی انجام دهند، بلکه مصیبت آن بر سر خود آمریکاییها فروریخت و منجر به حادثه ۱۱ سپتامبر شد که حمله آمریکا به افغانستان و سپس عراق را در پی داشت که البته، نه تنها برای آمریکا و اعراب مرتجع موفقیتی دربر نداشت، بلکه به نفوذ بیشتر ایران انجامید.
وی بیان کرد: علاوه براین، سعودیها از چند دهه پیش تلاش کردند در همه کشورهای اسلامی و کشورهای در حال توسعه و حتی کشورهای توسعه یافته که دارای اقلیتهای مسلمان بودند پایگاههایی را ایجاد کنند و در مقابله با طرفداران انقلاب اسلامی به ترویج اندیشه وهابیت بپردازند. هزاران مدرسه و مسجد را در اختیار گرفتند و بسیاری از طلاب را در دانشگاه مدینه آموزش دادند و مجدداً آنها را به کشورهای خود برای تبلیغ و جمعآوری نیرو اعزام داشتند.
خرازی خاطرنشان کرد: علاوه بر آن در هر کشوری با توجه به شرایط آن کشور مدارسی را ایجاد کردند. به طوری که گفته میشود فقط در منطقه پشتون نشین پاکستان و افغانستان حدود ۳۱ هزار مدرسه با کمک سعودیها ایجاد شد که فقط ۸ هزار واحد آنها قانونی و بقیه غیرقانونی فعالیت میکردند. آنچه که امروز ما تحت عنوان گروههای نوظهور سلفی که امنیت منطقه را به خطر انداختهاند مشاهده میکنیم محصول برنامهریزی سعودیها علیه انقلاب اسلامی ایران از چند دهه قبل است.
وی گفت: نیروهای وهابی- تکفیری تربیت شده توسط عربستان ابتدا در عراق و بعد از کودتای ضد اخوانی عربستان در مصر، در سوریه پا به عرضه وجود گذاشتند و با حمایت مالی و تسلیحاتی عربستان، امارات، قطر و ترکیه و حمایت سیاسی و لجستیکی آمریکا و اسرائیل موفق به تصرف بخشهای وسیعی از خاک سوریه و عراق شدند تا نه تنها با نیروهای مقاومت در منطقه مقابله کنند، بلکه امنیت ملی ایران را نیز به خطر اندازند.
خرازی افزود: بدین ترتیب، دمشق و بغداد در آستانه سقوط قرار گرفت و داعش به نزدیکی مرزهای ایران رسیده بود که دولتهای سوریه و عراق از ایران استمداد کردند و ایران به کمک آنها شتافت. حضور حزبالله لبنان، فاطمیون و حیدریون در سوریه و حشد الشعبی در عراق پدیده جدیدی برگرفته از الگوی بسیج در ایران بود که نشان داد در مبارزه علیه گروههای تروریستی حضور ارتش کلاسیک کافی نیست و ارتش به تنهایی نمیتواند ریشه آنها را برکند، بلکه حضور نیروهای مردمی داوطلب که از روی اعتقاد میجنگند برای مبارزه با گروههایی که مبنایی ایدئولوژیک برای اقدامات ضد انسانی و ضد اسلامی آنها ساخته و پرداخته شده است، ضروری است.
وی بیان کرد: توطئههای غرب و کشورهای عربی مرتجع علیه ایران اسلامی نه تنها موجب قطع ید ایران از منطقه نشد، بلکه به نفوذ بیشتر ایران در منطقه منجر شد. بازنده این میدان آمریکا و اسرائیل و کشورهای عربی مرتجع بودند که به رغم هزینههای سنگین مالی، لجستیکی و سیاسی نتوانستند امنیت ایران را به خطر اندازند، بلکه باز هم ایران به عنوان کشوری که امنترین کشور منطقه است و از نفوذ بالایی در منطقه برخوردار است ظهور کرد. رئیس شورای راهبردی روابط خارجی گفت: اولاً امنیت کشورهای منطقه به هم وابسته است و ثانیاً آینده امنیت منطقه در گروه تعامل حکومتهای رسمی و هویتهای نوظهوری است که در این منطقه شکل گرفتهاند.
بدون تردید نقش نیروهای سپاهی و بسیجی در ایران، حشدالشعبی در عراق، گروههای مردمی در سوریه، حزبالله در لبنان و انصارالله در یمن را نمیتوان در این منطقه نادیده گرفت. آنها قدرتهای نوظهوری هستند که در آینده ثبات و امنیت منطقه نقش مؤثری را بر عهده خواهند داشت، همان طور که در مبارزه علیه داعش و جبهه النصره و سایر گروههای تروریستی نقش پرتوان خود را به اثبات رساندند.
خرازی اضافه کرد: در این میان عملکرد کشورهای اروپایی فریبکارانه بود. آنها در عین نگرانی از نفوذ گروههای تروریستی تکفیری به اروپا، به دلیل حمایت از اسرائیل و کشورهای مرتجع عربی و فروش اسلحه به آنها و نیز دنباله روی از سیاستهای آمریکا اقدام جدی علیه گروههای تروریستی انجام ندادند. ائتلافی هم که علیه داعش تشکیل شد یک نمایش مضحک بیش نبود و جالب آنکه همان کشورهای مرتجعی که داعش و جبهه النصره را به وجود آوردند نیز عضو چنین ائتلاف نمایشی شدند. تنها قدرت فرامنطقهای که به طور جدی به مبارزه علیه گروههای تکفیری پرداخت و نقش مهمی را در سرکوب آنها بر عهده داشت روسیه بود.
رئیس شورای راهبردی روابط خارجی بیان کرد: اینک پس از تثبیت حکومتهای مستقر در عراق و بالنسبه در سوریه شاهد دور جدیدی از تلاشهای ارتجاع عرب به سرکردگی عربستان و حمایت آمریکا علیه جبهه مقاومت هستیم و آن تلاش برای ایجاد بی ثباتی در لبنان با فراخواندن سعد حریری و اجبار او به استعفا، ادامه حمایت از گروههای تروریستی در سوریه، سعی در فریب و جلب همکاری افراد ذینفوذ در عراق، ادامه فشار بر شیعیان بحرین، تداوم جنگ و جنایت در یمن، عادیسازی روابط با اسرائیل و تشکیل ائتلافهای صوری هستیم.
وی افزود: پیشبینی میشود مبارزه بین کشورهای عضو جبهه مقاومت و کشورهای وابسته به آمریکا و غرب همچنان ادامه داشته باشد. ولی میتوان امید داشت که مادامی که کشورهای عضو جبهه مقاومت و هویتهای نوظهور طرفدار انقلاب اسلامی در مسیر مقاومت حرکت کنند اجازه نخواهند داد توازن قوا در منطقه به سود جبهه ضد مقاومت رقم بخورد.
وی ادامه داد: نکته مهم آنکه اگر ما در میدانهای بیرونی پیروز شویم، ولی نتوانیم در داخل کشور قلبهای مردم خودمان را به خوبی تسخیر کنیم با تضادی روبرو خواهیم بود که نتیجه آن قطعاً مثبت نیست. لازمه تسخیر قلبهای مردم نیز قاطعیت در برخورد با فساد و تبعیض، کنار گذاشتن ملاحظات و جدیت در روشنگری علیه هرگونه خلافکاری و صداقت در برخورد با مردمی است که حاضرند از مال و جان خود برای اقتدار و امنیت کشور بگذرند.