دیدار چند روز پیش ولیعهد ماجراجوی سعودی با مریم رجوی سرکرده گروهک تروریستی منافقین در پاریس شاید ادامه برداشتن نقاب از چهره کسانی باشد که در تمام این سالها تلاش کردند تا چهره نازیبای خود را در پس نقابهایی مزین شده به واژههای خیرخواهی برای مردم، حقوق بشر و... بپوشانند. جهان یکبار با دیدن چهره ترامپ نقاب افتاده و سیاست امریکایی را مشاهده کرد و حالا باید بابت نقابی که از رخ مدعیان افتاده حداقل جوابگوی افکار عمومی باشد.
هر چند که ماهیت منافقین برای مردمی که در جمهوری اسلامی زیستهاند کاملا مشخص شده است و ایجاد تردید در اعدامهای دهه شصت توسط معاندین هم نتوانست چهره آلوده به خون این تروریستها را پنهان کند اما بار دیگر وقتی سرکرده آنها در کشوری مدعی حقوق بشر (فرانسه) در مقابل دشمن قسم خورده جمهوری اسلامی (بنسلمان) که چندی پیش با رژیم جعلی صهیونیستی مراودات علنی برقرار کرده بود، نقاب از چهره بسیاری از دشمنان دوستنما برانداخت تا عدهای که هنوز تردید دارند باور کنند که نه میشود با آلسعود مماشات کرد و نه میتوان روی قول اروپاییها حساب باز کرد و نه حرفهای زیبای حقوق بشری را از زبان مدعیان باور کرد!!
این دیدار فرصتی را فراهم آورد تا آنهایی که خواب بودند بیدار شوند هر چند که همه میدانند آنهایی که خود را به خواب زدهاند را نمیتوان بیدار کرد.
این دیدار علنی یکبار دیگر ثابت کرد، آلسعود دیپلماسی و سیاست جدید را در مراوده با جمهوری اسلامی برگزیده و اگر در ابتدای انقلاب تلاش میکرد حفظ ظاهر کند حالا خیلی علنی با کسی همنشین میشود که دستش به خون هزاران جوانی که توسط گروهک تروریستی به سبک و سیاق وحشیانه شهید شدهاند آغشته است.
این دیدار قطعا یک هشدار برای دیپلماسی کشور جهت تغییر مواضع با کشورهایی است که حالا علنی مقابلمان میایستند، بنسلمان ولیعهد کودتاچی و ماجراجو رویهای متفاوت با دیگر حاکمان سعودی نسبت به ایران دارد و پرواضح است که برای صحبت و حتی برقراری کوچکترین مراودهای با عربستان باید موازینی سختگیرانهتر و جدیتر را اتخاذ کرده و سیاستمان را متحول کرد.
فرانسه به عنوان کشوری که عواید قراردادهای برجامی نسبتا زیادی را با وجودی که بیشترین خسارت را در انجام تعهداتش در دوران تحریمها به ما زده است؛ نیز باید پاسخگوی این حمایت علنی از تروریست باشد. فرانسه با قرارداد پژو، توتال و ایرباس بعد از برجام توانست سود اقتصادی خود را برای چند سال آتی تامین کند و حالا با حمله نظامی به کشور قانونی، حمایت از تروریستی به نام مریم رجوی! برای جمهوری اسلامی رجز میخواند، رجزی که اگر همینجا حداقل با ملغی کردن قراردادهای اقتصادی و بلوکه کردن اموال او پاسخ داده نشود قطعا این گستاخی بیشتر و بیشتر خواهد شد و همچنان منتظر فرصتی است که ضربهای مهلک را بر پیکر جمهوری اسلامی فرود آورد.
همه این دشمنیها را به دشمنانی که قدارکشی آنها خیلی پیشتر علنی شده بود اضافه کنید و ببینید سیاست خارجی جمهوری اسلامی و دیپلماسی که باید در چنین شرایطی اتخاذ شود چقدر باید دقیق انتخاب شود. به دیپلماتهای کشور اعتماد کامل داریم اما آنها نباید فراموش کنند که سیاستی که از اسلام سرچشمه میگیرد هیچگاه با سیاستی که از اندیشههای افرادی چون ماکیاولی، هابز، کوهن، مورگنتا، فوکویاما، هانتینگتون و امثالهم سرچشمه میگیرد به شدت متفاوت است و این مهم از صحبتهای این اندیشمندان که برای اخلاقمداری در سیاست جایگاهی را قایل نیستند کاملا مشخص است.
بر همین اساس امیدواریم در آیندهای نزدیک دیپلماسی لبخند به دیپلماسی اقتدار و غرورآفرین که هم میتواند پاسخ غرور ملی داخل را بدهد و هم به دنیا ثابت کند که اگر رویهاش را تغییر دهد و بخواهد بدعهدی کند آن روی سکه لبخند را خواهند دید.
نویسنده: سوشیانت آسمانی